کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن نگاری کو رخ گلرنگ داشت

    بی رخش آیینهٔ دل، زنگ داشت

    و آن هلال ابرو که چون ماه تمام

    غره‌ای در طرهٔ شبرنگ داشت

    یک نظر کرد و مرا از من ببرد

    جادوی چشمش چنین نیرنگ داشت

    چون نگین بر دل نشان خویش کرد

    یار نام‌آور که از ما ننگ داشت

    دل برفت و خانه بر غم شد فراخ

    کانده او جای بر دل تنگ داشت

    بی غم او مرده کش باشد چو نعش

    قطب گردونی که هفت اورنگ داشت

    هم ز دست او قفا خوردم چو چنگ

    گر چه بر زانوم همچون چنگ داشت

    صد نوا شد پردهٔ افغان من

    ارغنون عشقش این آهنگ داشت

    روز و شب چون دیگ جوشان ناله کرد

    آب خامش چون گذر بر سنگ داشت

    سیف فرغانی به صلحش پیش رفت

    گر چه او در قبضه تیغ جنگ داشت

    آفتابی اینچنین بر کس نتافت

    تا اسد خورشید و مه خرچنگ داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha