کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای رخ خوب تو آفتاب جهان سوز

    عشق تو چون آتش و فراق تو جان سوز

    شوق لقاء تو بادهٔ طرب انگیز

    عشق جمال تو آتشی است جهان سوز

    در دل مجنون چه سوز بود زلیلی

    هست مرا از تو ای نگار همان سوز

    خلق جهان مختلف شدند نگارا

    پرده برانداز از آن یقین گمان سوز

    کرد سیه دل مرا به دود ملامت

    عقل که چون هیزم تر است گران سوز

    رو غم آن ماه‌رو مخور که ندارد

    هر دهنی تاب آن طعام دهان سوز

    در ره سودای او مباش کم از شمع

    گر نکشندت برو بمیر در آن سوز

    با که توان گفت سر عشق چو با خود

    دم نتوان زد ازین حدیث زبان سوز

    در سخن ار گرم گشت سیف از آن گشت

    تا به دلی در فتد ازین سخنان سوز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha