کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو هیچ می‌نکنی التفات با ما تو

    چه فایده است درین التفات ما با تو؟

    برای چیست تکاپوی من به هر طرفی؟

    چو در میانه مسافت همین منم تا تو

    ز بس که خلعت عشق تو جان من پوشید

    خیالم است که در جامه این منم یا تو

    به چشم معنی چندان که باز می‌نگرم

    ز روی نسبت ما قطره‌ایم و دریا تو

    پس این تویی و منی در میانه چندان است

    که قطره بحر ببیند تو ما شوی ما تو

    ترا به بردن دلهای خلق معجزه‌ای است

    که دلبران همه سحرند و دست بیضا تو

    اجل به کشتن من قصد داشت، عشقت گفت

    که این وظیفه از آن من است فرما تو

    شب وصال دهان بر لبم نهادی و گفت

    منم به لب شکر و طوطی شکرخا تو

    بدان که هست تو را با دهان من نسبت

    که در جهان به سخن می‌شوی هویدا تو

    فدا کند پس ازین جان و دل به دست آرد

    چو دید بنده که در دل همی کنی جا تو

    ز فرقت تو چو مرده است سیف فرغانی

    توی به وصل خود این مرده را مسیحا، تو!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha