کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای شده حسن تو را پیشه جهان آرایی

    عادت طبع من از وصف تو شکرخایی

    ماه را زرد شود روی چو در وی نگری

    روز را خیره شود چشم چو رخ بنمایی

    یا بدان لب بده از وصل نصیب عشاق

    یا چنان کن که چنین روی به کس ننمایی

    بوسه‌ای دادی و پس طیره شدی، لب پیش آر

    تا همانجا نهمش باز اگر فرمایی

    ز انتظار شب وصل تو مرا روز گذشت

    می‌ندانم که چرا منتظر فردایی

    بس که در آرزوی وصل تو چشمم بگریست

    خواب را آب ببرد از حرم بینایی

    ای دل خام طمع آب برین آتش زن

    چند بر خاک درش باد همی پیمایی

    ذرهٔ گم شده‌ای در هوس خورشیدی

    قطرهٔ خشک لبی در طلب دریایی

    من از این در نروم ز آنک گروهی عشاق

    روی معشوق بدیدند به ثابت رایی

    بلبل از باغ چو بیرون نرود گل بیند

    زاغ بر مزبله گردد چو بود هرجایی

    سیف فرغانی تا کی به تمنا گوید

    بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha