کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرغ دلم صید کرد غمزهٔ چون تیر او

    لشکر خود عرض داد حسن جهان گیر او

    باز سپید است حسن، طعمهٔ او مرغ دل

    شیر سیاه است عشق، با همه نخجیر او

    عشق نماز دل است، مسجد او کوی دوست

    ترک دو عالم شناس اول تکبیر او

    هست وضوش آب چشم، روز جوانیش وقت

    فوت شود وصل دوست از تو به تاخیر او

    عشق چو صبح است دید روی چو خورشید دوست

    بر دل هر کس که تافت نور تباشیر او

    خمر الهی است عشق ساقی او دست فضل

    بی خبری از دو کون مبدا تاثیر او

    عشق چو آورد حکم از بر سلطان حسن

    در تو عملها کند حزن به تقریر او

    عشق جوان نورسید تا چو خرابات شد

    خانقه دل که بود عقل کهن پیر او

    مرغ دل عاشق است آن که چو قصدش کنی

    زخم خوری چون هدف از پر بی تیر او

    گر تو ندانی که چیست این همه نظم بدیع

    دوست به حسن آیتی‌ست وین همه تفسیر او

    ورنه تو بیدار دل حال چو من خفته را

    خواب پریشان شمار وین همه تعبیر او

    زمزمهٔ شعر سیف نغمهٔ داودی است

    نفخهٔ صور دل است صوت مزامیر او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha