کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش در مجلس ما بود ز روی دلبر

    طبقی پر ز گل و پسته و بادام و شکر

    ذکر آن پسته و بادام مکرر نکنم

    شکرش قوت روان بود و گلش حظ نظر

    عقل در سایهٔ حیرت شده زآن رو و دهان

    که ز خورشید فزون است وز ذره کمتر

    خط ریحانی بر چهرهٔ مشکین خالش

    همچو بر برگ سمن بود غبار عنبر

    وصف آن حسن درازست و من کوته بین

    به معانی نرسیدم ز تماشای صور

    پیش رخسار چو خورشید وی آن مرکز نور

    کمتر از نقطه بود دایرهٔ روی قمر

    هست آن میوهٔ دل نوبر بستان جمال

    وندرو جمع شده حسن گل و لطف زهر

    خوبی از صورت او بود چو پر از طاوس

    حسن از صورت او خوب چو طاوس از پر

    از پی حسن بهین همه اجزا شد روی

    وز پی روی رئیس همه اعضا شد سر

    هر دم از آتش حسرت لب عشاقش خشک

    دایم از آب لطافت گل رخسارش تر

    او توانگر به جمال است و شده خوار و عزیز

    ما بر او چو گدا او بر ما همچون زر

    اوست پیدا و سرافراز میان خوبان

    همچو در قلب سپهدار و علم در لشکر

    سر انصاف به زیر قدم او آورد

    سرو اگر داشت قد از قامت او بالاتر

    بر جگر تیغ زند غمزهٔ تیر اندازش

    دل چون آهنش از رحم ندارد جوهر

    سیف فرغانی دلبر به لطافت آب است

    نه چنان آب که از وی بتوان کرد گذر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha