کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مشکل است این که کسی را به کسی دل برود

    مهرش آسان به درون آید و مشکل برود

    دل من مهر تو را گرچه به خود زود گرفت

    دیر باید که مرا نقش تو از دل برود

    بحر عشقت گر ازین شیوه زند موج فراق

    کشتی من نه همانا که به ساحل برود

    بی وصال تو من مرده چراغم مانده

    همچو پروانه که شمعش ز مقابل برود

    در عروسی جمال تو نمی‌دانم کس

    که ز پیرایهٔ سودای تو عاطل برود

    با تو خوبی نتوان گفت و ندارم باور

    که به تبریز کسی آید و عاقل برود

    آمن از فتنهٔ حسن تو درین دوران نیست

    مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود

    لایق بدرقهٔ راه تو از هر چه مراست

    آب چشمی است که آن با تو به منزل برود

    خاک کویت همه، گل گشت ز آب چشمم

    چون گران بار جفاهای تو در گل برود؟!

    عهد کرده است که در محمل تن ننشیند

    جانم، آن روز که از کوی تو محمل برود

    سیف فرغانی یار است تو را حاصل عمر

    چه بود فایده از عمر چو حاصل برود؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha