کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زهی با لعل میگونت شکر هیچ

    خهی با روی پر نورت قمر هیچ

    عزیزش کن به دندان گر بیفتد

    ملاقاتی لبت را با شکر هیچ

    عرق بر عارض تو آب بر آب

    حدیثم در دهانت هیچ در هیچ

    ز وصف آن دهان من در شگفتم

    که مردم چون سخن گویند بر هیچ

    من از عشق تو افتاده بدین حال

    نمی‌پرسی ز حال من خبر هیچ

    چنان بیگانه گشته‌ستی که گویی

    ندیده‌ستی مرا بر ره‌گذر هیچ

    نشستم سالها بر خوان عشقت

    بجز حسرت ندیدم ما حضر هیچ

    دلی از سیف فرغانی ببردی

    چه آوردی تو ما را از سفر؟ هیچ!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha