کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای بدل کرده آشنایی را

    برگزیده ز ما جدایی را

    خوی تیز از برای آن نبود

    که ببرند آشنایی را

    در فراقت چو مرغ محبوسم

    که تصور کند رهایی را

    مژه در خون چو دست قصاب است

    بی تو مر دیدهٔ سنایی را

    شمع رخسارهٔ تو می‌طلبم

    همچو پروانه روشنایی را

    آفتابی و بی تو نوری نیست

    ذره‌ای این دل هوایی را

    عندلیبم بجان همی جویم

    برگ گل دفع بی‌نوایی را

    بی‌جمالت چو سیف فرغانی

    ترک کردم سخن سرایی را

    چارهٔ کارها بجستم و دید

    چاره وصل است بی‌شمایی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha