کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تبارک‌الله از آن روی دلستان که توراست

    ز حسن و لطف کسی را نباشد آن که توراست

    گمان مبر که شود منقطع به دادن جان

    تعلق دل از آن روی دلستان که توراست

    به خنده ای بت بادام چشم شیرین لب

    شکر بریزد از آن پستهٔ دهان که توراست

    ز جوهری که تو را آفریده‌اند ای دوست

    چگونه جسم بود آن تن چو جان که توراست

    ز راه چشم به دل می‌رسد خدنگ مژه

    مرا مدام ز ابروی چون کمان که توراست

    چه خوش بود که چو من طوطیی شکر چیند

    به بوسه ز آن لب لعل شکر فشان که توراست

    به غیر ساغر می کش بر تو آبی هست

    به بوسه‌ای نرسد کس از آن لبان که تو راست

    اگر کمر بگشایی و زلف بازکنی

    میان موی تو گم گردد آن میان که توراست

    چو عندلیب مرا صد هزار دستان است

    به وصف آن دورخ همچو گلستان که توراست

    صبا بیامد و آورد بوی تو، گفتم

    هزار جان بدهم من بدین نشان که توراست

    بیا که هیچ کس امروز سیف فرغانی

    ندارد آب سخن اینچنین روان که توراست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha