کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برفت آن مه بی مهر از کنار امشب
    کنم ز جان و تن و عمر خود کنار امشب
    بدین امید که گیرم عنان مرکب او
    پیاده رفتم و آن ماهرو سوار امشب
    برفت یار و من اندر قفاش رخت حیوة
    برون کشیدم از این دارو این دیار امشب
    چون گرد باد دویدم که گیرمش دامن
    بغمزه گفت بمان خوش در انتظار امشب
    قرار نیست مرا در دل و توان در تن
    که رفت از کفم آن زلف بیقرار امشب
    ستاره می شمرم تا که سرزند خورشید
    که رفت ماه من از چشم اشبکار امشب
    بغیر پیرمغان کس نگشت عقده گشا
    که لطف او شکند بازوی خمار امشب
    بریز ساقی از آن آب آتشین که مرا
    فتد به خرمن صبر و سکون شرار امشب
    فراق یار، به «حاجب » نصیب و قسمت نیست
    که واصل است بدان یار گلعذار امشب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha