کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یار آنقدر، به حسن بنازید و ناز کرد
    کش روزگار هستی خود را نیاز کرد
    با حقه بازیش فلک حقه باز باخت
    باید قمار با فلک حقه باز کرد
    زاهد ز کعبه رخت به دیر مغان کشید
    تبدیل بر حقیقت مطلق مجاز کرد
    گر مسجد است میکده و قبله خم می
    باید به هفت وقت به مستی نماز کرد
    زاهد بیا، به مسجد و میخوارگان ببین
    کاین خانه را خدا ز، ریا بی نیاز کرد
    تا این سرای را، در رحمت نمود باز
    درهای کذب و نکبت و زحمت فراز کرد
    دانست عشق من ذهب خالصم به عهد
    چون کوره گشت بوته خود شکل گاز کرد
    کوتاه پای ظلم و دراز است دست عدل
    باید نشست راحت و پائی دراز کرد
    دهر مشعبد فلک حقه باز، را
    حق دست بست و بسته ارباب راز کرد
    جز آرزو، چه صرفه و سود، از جهان برد
    آن کس که عمر صرف طمع وقت آز کرد
    «حاجب » بگوی مردم آزاده را خدای
    ممتاز کرد و قابل هر امتیاز کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha