آمد آن کس که جهان را همه ارشاد کند
آخرین نامه حق را، زنو انشاد کند
آمد آن شاهسواری که به میدان جهان
دل ز ابدال برد حکم بر، اوتاد کند
آمد آن قادر قیوم که از خامه صنع
عالم و آدم دیگر زنو ایجاد کند
آمد آن کس که سمیع است و علیم است و حکیم
تا، به تأثیر بیان در ره اضداد کند
همه اولاد، ویند، از، زن و مرد اهل جهان
پدر، آمد که مگر رحم به اولاد کند
آمد آن مجمع احسان و مکارم که ز لطف
مرحمت در حق هر فرد، از افراد کند
جبت نمرود، در او لطمه به فرعون زند
خاک غم در، دهن و دیده شداد کند
جام جم تا بخط بصره و بغداد کشد
شطی از، داد، روان در شط بغداد کند
حیدر، از بیشه توحید درآمد که ز عدل
بر، به روبه صفتان حمله چو اجداد کند