کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عقل کل تا، به قدم از من و از ما دم زد
    جلوه حسن تو آن ما و منی بر هم زد
    غیرت عشق بنازم که چو افروخت چراغ
    شعله بر خرمن خاصان بنی آدم زد
    مدعی خواست کند شرح غم عشق بیان
    دست قدرت دهنش بست و بلب خاتم زد
    راند نامحرم و، ره در حرم قرب نداد
    خیمه سلطنت اندر دل هر محرم زد
    کرد منسوخ ابد قاعده جنگ و جدال
    علم صلح چو اندر وسط عالم زد
    از یقین تافت سر خود ز شک شیطانی
    در قفا دست خدایش به قفا محکم زد
    کرد از ار جهان عقده گشائی جانان
    تا که صد عقده بر آن زلف خم اندر خم زد
    «حاجبا» کم زن از این عالم و سر فاش مکن
    که ز حق گوئی تو دشمن احمق کم زد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha