کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    طالع به صبحدم شود، ار با تو آفتاب
    پنهان کند ز شرم تو، رخساره در سحاب
    مه را، ز خجلت تو بود، روی در محاق
    وز شرم، آفتاب به رخ افکند نقاب
    خورشید منکسف شود و ماه منخسف
    بی نقص عارض تو درآید چو از حجاب
    ساقی خراب کن تو خراباتیان ز می
    کاباد از تو باد جهان گر شود خراب
    ویران شدست کشور ایران ز عمر و زید
    زیرا که عمر بد متعدی و کج حساب
    تا صلح کل به مرکز عالم شود علم
    خلق از جدال و جنگ به خوفند و اضطراب
    تا پرچم عدالت حق سایه نفکند
    خلقند پر، زبیم و جهانی پر انقلاب
    ای صلح صبح صادقی از غیب کن طلوع
    تا خاک را، ز خون نشود کف دگر خضاب
    آرد هجوم لشگر غم گر، به ملک دل
    حصنی به گرد خویش بکش از، خم شراب
    گل گشت دشت گشت ز خون همچو لاله زار
    بلبل شده است کرکس و صلصل شده غراب
    ای مدعی فریب و فسونت رسد ز دور
    از دور آب صاف نماید بلی سراب
    رو، رو از آنکه «حاجب » درویش نیستی
    کی پشه ضعیف بپرد شود عقاب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha