به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کمال الدین اصفهانی

کمال الدین اصفهانیرباعی هاشمارهٔ ۴۶۲: باور نکنی که خوب رویان یکسر

690عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

باور نکنی که خوب رویان یکسر
اندر پی زر شوند، آنک بنگر
پیرامن گل بهر دوسه خردۀ زر
صد روی نکو فتاده بر یکدیگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۶۱: یارم بسخن دوش همی سفت شکر 2شمارهٔ ۴۶۲: باور نکنی که خوب رویان یکسر 3شمارهٔ ۴۶۳: شکلیست زنقش بندی دیباگر 4شمارهٔ ۴۶۴: ای در فن عشق هر دمت رای دگر 5شمارهٔ ۴۶۵: روزی که بهرزه می گذاریم ز عمر 6شمارهٔ ۴۶۶: کس در غم نیستی نماند همه عمر 7شمارهٔ ۴۶۷: زین گونه که شد خوار و فرو مایه هن ...8شمارهٔ ۴۶۸: گویی که درین تیره شب پهناور 9شمارهٔ ۴۶۹: ای بحر کف تو چون امل پنهاور 10شمارهٔ ۴۷۰: ای دل زر و سیم رامیندیش بخور 11شمارهٔ ۴۷۱: ای دل که ترا گفت این دم میخور 12شمارهٔ ۴۷۲: شد بر دل من زلفک هندوی تو چیر 13شمارهٔ ۴۷۳: از دیدن من چشم تو شد زان سان سیر 14شمارهٔ ۴۷۴: ای دوست بیکباره ره ناز مگیر 15شمارهٔ ۴۷۵: گر لاله بشد، سیاه کامی کم گیر 16شمارهٔ ۴۷۶: ایوان سرا بر فلک افراشته گیر 17شمارهٔ ۴۷۷: کار همه دنیا بمرادت شده گیر 18شمارهٔ ۴۷۸: در عشق تو گر زین سپس ای مایۀ ناز 19شمارهٔ ۴۷۹: در مدح تو مر مرا پس از فکر دراز 20شمارهٔ ۴۸۰: کردیم دگر شیوۀ رندی آغاز 21شمارهٔ ۴۸۱: من تختة نام و ننگ بستردم باز 22شمارهٔ ۴۸۲: خرم رخ تو دژم مبادا هرگز 23شمارهٔ ۴۸۳: چون می شنوم برطمع خودپیروز 24شمارهٔ ۴۸۴: بگذشت و مرا اشک روان بود هنوز 25شمارهٔ ۴۸۵: ای خوی تو همچو اشک من رنگ آمیز 26شمارهٔ ۴۸۶: ای غمزۀ خونریز تو چون پیکان تیز 27شمارهٔ ۴۸۷: چشم تو اگر چه ناتوانست او نیز 28شمارهٔ ۴۸۸: احوال منت باور اگر نیست ز کس 29شمارهٔ ۴۸۹: آخر خبری زین دل تنگ بپرس 30شمارهٔ ۴۹۰: ... زمان آینده مترس 31شمارهٔ ۴۹۱: از حال من سوخته خر من بررس 32شمارهٔ ۴۹۲: خالیست سیاه بر رخ آن مه وش 33شمارهٔ ۴۹۳: زلف تو که نیست در درازی همتاش 34شمارهٔ ۴۹۴: در عالم هجر آن بت شکر پاش 35شمارهٔ ۴۹۵: خصم تو که هست تیغ گلگون ز قفاش 36شمارهٔ ۴۹۶: گل را دیدم دمیده از کام آتش 37شمارهٔ ۴۹۷: بلبل که پریر از دل شاداش 38شمارهٔ ۴۹۸: نرگس که صبا بروی درمی جهدش 39شمارهٔ ۴۹۹: چون رنگ بدزدید گل از رخسارش 40شمارهٔ ۵۰۰: ای دیده، خیال روی چون گلنارش 41شمارهٔ ۵۰۱: افتاد دلم در تک و پو مگذارش 42شمارهٔ ۵۰۲: بلبل که نبود در چمن پر وازش 43شمارهٔ ۵۰۳: از غایت آنکه هست بر من نازش 44شمارهٔ ۵۰۴: تا دورم از آن دو لعل جان آویزش 45شمارهٔ ۵۰۵: خواهی بریار سیم بر، زر برکش 46شمارهٔ ۵۰۶: همچون آواز یک زمانم برکش 47شمارهٔ ۵۰۷: ای زلف توی که با همه نیرنگش 48شمارهٔ ۵۰۸: نرگس که مرا در نظر آمد چشمش 49شمارهٔ ۵۰۹: این آتش غم که بر جگر می کشمش 50شمارهٔ ۵۱۰: گر دل زتو بگسلند بغم بشکنمش 51شمارهٔ ۵۱۱: گر جان خواهد ز من همه جان دهمش 52شمارهٔ ۵۱۲: رشک ایدم از جعد تو ای عشوه فروش 53شمارهٔ ۵۱۳: امشب منم و جام می و نوشانوش 54شمارهٔ ۵۱۴: گل گفت اگرت هست بتی مه وش خوش 55شمارهٔ ۵۱۵: ای بر دل من خشم تو چون ناز تو خوش 56شمارهٔ ۵۱۶: در هم زده یی ز زلف و رخ رنگی خوش 57شمارهٔ ۵۱۷: ای دیده ندیده چون تو دلخواهی خوش 58شمارهٔ ۵۱۸: ای مونس جان ، لطف توام مرهم ریش 59شمارهٔ ۵۱۹: آن سرو که نیست در جهان همتایش 60شمارهٔ ۵۲۰: بیزار شدم بی تو زهر آسایش 61شمارهٔ ۵۲۱: زین پس نکنم شکایت این دل ریش 62شمارهٔ ۵۲۲: ای دل بنشین طریق کاری اندیش 63شمارهٔ ۵۲۳: بگشاد بخنده لعل جان پرور خویش 64شمارهٔ ۵۲۴: ای دل مطلب زدیگران مرهم خویش 65شمارهٔ ۵۲۵: گل کرد ز باده لعل پیراهن خویش 66شمارهٔ ۵۲۶: ای لعل تورا نهاده جان سر برخط 67شمارهٔ ۵۲۷: لعل تو کزو شکر شدست اندر خط 68شمارهٔ ۵۲۸: دل پیشکشت جان و تن آورد چو شمع 69شمارهٔ ۵۲۹: بر رشتۀ کا رتو فتادیم چو شمع 70شمارهٔ ۵۳۰: با دشمن و دوست انس گیریم چو شمع 71شمارهٔ ۵۳۱: ای دشمن ملک تو بغم کشته چو شمع 72شمارهٔ ۵۳۲: یاری که ندارد از لبش جام طمع 73شمارهٔ ۵۳۳: یاری که ز عشق اوست جانم غمناک 74شمارهٔ ۵۳۴: یارب که چگونه خفت دوش اندر خاک 75شمارهٔ ۵۳۵: چون دید فسرده بر رخم ده تو اشک 76شمارهٔ ۵۳۶: ای دانۀ دل نهاده در خوشۀ اشک 77شمارهٔ ۵۳۷: در شوق تو از شرح و بیان من و کلک 78شمارهٔ ۵۳۸: دی گفت ز زیر لب خندانک 79شمارهٔ ۵۳۹: دل رفت بسوی آن دهن خندانک 80شمارهٔ ۵۴۰: در تیره شبی چون سر زلفش تاریک 81شمارهٔ ۵۴۱: از بس که چکیدست مرا از هر رگ 82شمارهٔ ۵۴۲: دارم ز حیات غصّه ها بیش از مرگ 83شمارهٔ ۵۴۳: چون هست بلای زندگی بیش از مرگ 84شمارهٔ ۵۴۴: خصم تو که دار درخ زرد و دل تنگ 85شمارهٔ ۵۴۵: از حادثه ها اگر چه باشم دلتنگ 86شمارهٔ ۵۴۶: هرگز بکسی... ل این دل تنگ 87شمارهٔ ۵۴۷: مطرب بصبوح داد آگاهی چنگ 88شمارهٔ ۵۴۸: ای برده گل از رخ چو گلنار تو رنگ 89شمارهٔ ۵۴۹: کردم بهوس عمارتی اندر دل 90شمارهٔ ۵۵۰: ای سعد فلک را ز رخ خوب تو فال 91شمارهٔ ۵۵۱: خاک سر کوی آن بت مشکین خال 92شمارهٔ ۵۵۲ - قال الملک السعید شهاب الدین سلیم ...93شمارهٔ ۵۵۳: کس لب بطرب بخنده نگشوده امسال 94شمارهٔ ۵۵۴: آن غنچه نگر چو من گرفتار بدل 95شمارهٔ ۵۵۵: با رنگ رخ تو بر سمن خندد دل 96شمارهٔ ۵۵۶: زلف تو که می برد بآسانی دل 97شمارهٔ ۵۵۷: شادی طلبی از غم جانان مگسل 98شمارهٔ ۵۵۸: شد عمر و نشد هیچ مرادی حاصل 99شمارهٔ ۵۵۹: کردم ز سفر رمج و عنایی حاصل 100شمارهٔ ۵۶۰: هر صبحدمی زخواب برخیزد گل 101شمارهٔ ۵۶۱: ابر آمد و کرد پر گهر دامن گل 102شمارهٔ ۵۶۲: عشّاق بر آمدند پیرامن گل 103شمارهٔ ۵۶۳: آتش چو فکند باد در خرمن گل 104شمارهٔ ۵۶۴: ای دل همه جام عاشقی نوش چو گل 105شمارهٔ ۵۶۵: ماییم نهفته گریه در خنده چو گل 106شمارهٔ ۵۶۶: وقتست که دل کند منوّر قندیل 107شمارهٔ ۵۶۷: آن زلف نگر بر رخ آن شهره صنم 108شمارهٔ ۵۶۸: بهر تو بود میل بسوی که کنم؟109شمارهٔ ۵۶۹: گر در همه عمر روزی از روی کرم 110شمارهٔ ۵۷۰: گر چاشنی غمش بیابی یک دم 111شمارهٔ ۵۷۱: از حد چو برفت ماجرای من و غم 112شمارهٔ ۵۷۲: از لعل تو پخته گشت هر کاری خام 113شمارهٔ ۵۷۳: ای شب بستان درازی از صبح بوام 114شمارهٔ ۵۷۴: لب باز مگیر یک زمان از لب جام 115شمارهٔ ۵۷۵: پیوسته خمیده همچو ابروی توام 116شمارهٔ ۵۷۶: شاید گر از آن روی نکو نشکیبم 117شمارهٔ ۵۷۷: یاری که ازو بسی جفا دیدستم 118شمارهٔ ۵۷۸: بر دل ز غمت دوش ببخشایستم 119شمارهٔ ۵۷۹: آن عهد که من داد طرب می دادم 120شمارهٔ ۵۸۰: من دوش بآرزوی رویت هر دم 121شمارهٔ ۵۸۱: بس جور که من ز دست جانان بردم 122شمارهٔ ۵۸۲: تیغت که فشاند بر و سر مردم 123شمارهٔ ۵۸۳: من دوش شراب ارغوانی خوردم 124شمارهٔ ۵۸۴: کاری که نبود از آن گزردم یک دم 125شمارهٔ ۵۸۵: از عمر عزیز خود برین خرسندم 126شمارهٔ ۵۸۶: سودای تو بر دگر صنم می بندم 127شمارهٔ ۵۸۷: دوش از غم تو نیک مشوّش بودم 128شمارهٔ ۵۸۸: نه باد قبولی ز هنر می جهدم 129شمارهٔ ۵۸۹: هردم زدنی چو لاله در خون نهدم 130شمارهٔ ۵۹۰: با زلف تو هر چند بسی کوشیدم 131شمارهٔ ۵۹۱: بیماری نرگست چو زان سان دیدم 132شمارهٔ ۵۹۲: طبرستان را شگفت جایی دیدم 133شمارهٔ ۵۹۳: آن روز که بر خاطر عالی گذرم 134شمارهٔ ۵۹۴: بی روی تو صدره بگل ار برگذرم 135شمارهٔ ۵۹۵: گر آب خورم درد شود بر جگرم 136شمارهٔ ۵۹۶: بس اشک که از دیده بحاصل آرم 137شمارهٔ ۵۹۷: چشمی ز خیال تو پر اختر دارم 138شمارهٔ ۵۹۸: چون در تو نیارم که پیاپی نگرم 139شمارهٔ ۵۹۹: از بس که زیاد نیستی تاب خورم 140شمارهٔ ۶۰۰: بر من که ازین پس غم عالم نخورم 141شمارهٔ ۶۰۱: گر نتوانم که با تو ساغر گیرم 142شمارهٔ ۶۰۲: د رعشق ز حیله ها که می پردازم 143شمارهٔ ۶۰۳: شمعم که چو خود را بغمت پردازم 144شمارهٔ ۶۰۴: چون کوس ز پرخاش بود آوازم 145شمارهٔ ۶۰۵: در مدح ملک چو نظم موزون سازم 146شمارهٔ ۶۰۶: آنشب که ز بر آتش غم سوزم 147شمارهٔ ۶۰۷: گفتم ز فراق جاودان می ترسم 148شمارهٔ ۶۰۸: از گردش چرخ بی خرد می ترسم 149شمارهٔ ۶۰۹: پیوسته ز تو با دل پر خون باشم 150شمارهٔ ۶۱۰: یک دم که ز خدمتت جدا می باشم 151شمارهٔ ۶۱۱: بیمارم و زیر بار غم می باشم 152شمارهٔ ۶۱۲: عمری رخ یکدگر ندیدیم بچشم 153شمارهٔ ۶۱۳: بر چشم تو هر گه که مرا افتد چشم 154شمارهٔ ۶۱۴: در گریه چو با اشک ز بودن آید چشم 155شمارهٔ ۶۱۵: تا کرد بروی تو نظر مردم چشم 156شمارهٔ ۶۱۶: من دوش گشاده داشتم روزن چشم 157شمارهٔ ۶۱۷: ای من ز پیت بخون بپرورده دو چشم 158شمارهٔ ۶۱۸: ای من ز تواندوخته صد خرمن غم 159شمارهٔ ۶۱۹: از بس که جفا کند بت دلگسلم 160شمارهٔ ۶۲۰: از وصل سمنبران چنان شد حالم 161شمارهٔ ۶۲۱: در عشق تو گر چه شهره ام در عالم 162شمارهٔ ۶۲۲: گل گرچه ز حسن می نهد خار دلم 163شمارهٔ ۶۲۳: گفتی که بمه نگه کن انگار منم 164شمارهٔ ۶۲۴: در گوش تو گر جای نگیرد سخنم 165شمارهٔ ۶۲۵: در موج سرشک و عرق تب جانم 166شمارهٔ ۶۲۶: با آنکه چو شمع بر سر آمد جانم 167شمارهٔ ۶۲۷: گم گشت دل از برم، یقین می دانم 168شمارهٔ ۶۲۸: با روی تو شمع را کجا بنشانم؟169شمارهٔ ۶۲۹: تا سوز تو از میان جان بنشانم 170شمارهٔ ۶۳۰: هر سرو که من ببوستان بنشانم 171شمارهٔ ۶۳۱: تا سوز تو از میان جان بنشانم 172شمارهٔ ۶۳۲: آن زلف خمیده را اگر راست کنم 173شمارهٔ ۶۳۳: از بهر دمی که با تو بر کار کنم 174شمارهٔ ۶۳۴: گرمن ز غمت حکایت آغاز کنم 175شمارهٔ ۶۳۵: اندر دل خود نقش تو پیدا نکنم 176شمارهٔ ۶۳۶: نه گفته بدی عهد مزور نکنم 177شمارهٔ ۶۳۷: می باز خورم و لیک مستی نکنم 178شمارهٔ ۶۳۸: روزی که چو اشک در کنارت بینم 179شمارهٔ ۶۳۹: هر شب ز غمت تازه عذابی بینم 180شمارهٔ ۶۴۰: از دیده فرو باری، اگر آب شوم 181شمارهٔ ۶۴۱: در حق خود از تو صد سخن می شنوم 182شمارهٔ ۶۴۲: از خطّ تو شد بنفشه را پشت بخم 183شمارهٔ ۶۴۳: در سنبل او شکست و تا بست بهم 184شمارهٔ ۶۴۴: سر در سر خاک آستان تو نهم 185شمارهٔ ۶۴۵: انگشتریت بر دل خود کامه نهم 186شمارهٔ ۶۴۶: از ضعف اگر کام ز هم بگشایم 187شمارهٔ ۶۴۷: دور از تو اگر لب بنفس بگشایم 188شمارهٔ ۶۴۸: ما مهر تو بر میان جان دوخته ایم 189شمارهٔ ۶۴۹: بی آنکه مراد خویش حاصل کردیم 190شمارهٔ ۶۵۰: دیشب من و صبح از غمت دم نزدیم 191شمارهٔ ۶۵۱: هر گاه که کار وصل در هم بندیم 192شمارهٔ ۶۵۲: چشم تو کزو در هوس یک نظریم 193شمارهٔ ۶۵۳: در هجر تو من ز شمع افزون گریم 194شمارهٔ ۶۵۴: تا کی چو حدیث در زبانت گیریم ؟195شمارهٔ ۶۵۵: دل گفت که روزی که قدح کش باشیم 196شمارهٔ ۶۵۶: در دولت وصلت ارزبیکارانم 197شمارهٔ ۶۵۷: پیوسته جونای بر دهن می زنیم 198شمارهٔ ۶۵۸: تا کی ورق عمر بهم در شکنیم 199شمارهٔ ۶۵۹: وقتست که قصد عالم پاک کنیم 200شمارهٔ ۶۶۰: از بهر چه عیش آشکارا نکنیم 201شمارهٔ ۶۶۱: گر با تو بنای وصل آغاز نهیم 202شمارهٔ ۶۶۲: ماییم نگین خاتم جان ماییم 203شمارهٔ ۶۶۳: ای مدح تو آورده قلم را بسخن 204شمارهٔ ۶۶۴: با دیده دلم گفت: چو از دست تو من 205شمارهٔ ۶۶۵: گر باد شوم، در آیمت پیرامن 206شمارهٔ ۶۶۶: در عشق تو زآنکه هست بیم کشتن 207شمارهٔ ۶۶۷: نرگس که در انتظار گل بود چو من 208شمارهٔ ۶۶۸: خصمم که بگفت و گو درآمد با من 209شمارهٔ ۶۶۹: خصم تو که همچو تیغ جمله ست زبان 210شمارهٔ ۶۷۰: نزدیک من از شرم و ز تیمار نهان 211شمارهٔ ۶۷۱: قومی شده نازنده باسرار نهان 212شمارهٔ ۶۷۲: ای ترک سمن روی من ای جان و جهان 213شمارهٔ ۶۷۳: زان پس که فدای عشق تو کردم جان 214شمارهٔ ۶۷۴: دلدار مرا اگر فراخست دهان 215شمارهٔ ۶۷۵: چون نیشکرم کرده ز بیداد جهان 216شمارهٔ ۶۷۶: در فرقت تو چو بلبلم نوحه گران 217شمارهٔ ۶۷۷: برخیز و مخور غم جهان گذران 218شمارهٔ ۶۷۸: از باد ببین شکوفه را شبگیران 219شمارهٔ ۶۷۹: عمری بودم بخدمتت بسته میان 220شمارهٔ ۶۸۰: ای رسم تو در ناکس و کس پیوستن 221شمارهٔ ۶۸۱: آن غنچۀ دوشیزه نگر آبستن 222شمارهٔ ۶۸۲: نه بی رخت انتظار دانم کردن 223شمارهٔ ۶۸۳: ای حکم ترا نهاده سرها گردن 224شمارهٔ ۶۸۴: زلف که گرفت خون من در گردن 225شمارهٔ ۶۸۵: سیر آمدم از غم دمادم خوردن 226شمارهٔ ۶۸۶: تا چند ازین غم فراوان خوردن؟227شمارهٔ ۶۸۷: ای کار دل از غمت روان پروردن 228شمارهٔ ۶۸۸: در روزه چو نیست روی می نوشیدن 229شمارهٔ ۶۸۹: مسکین دلم از درد نهانی دیدن 230شمارهٔ ۶۹۰: در عرضگه سپاهت ای شاه ز من 231شمارهٔ ۶۹۱: ای دل کاری که نیست در خورد مکن 232شمارهٔ ۶۹۲: ای مهر بتاب و رحمتی بر من کم 233شمارهٔ ۶۹۳: ای دل، بخیال یار خرسندی کن 234شمارهٔ ۶۹۴: همواره تو این غارت دلها می کن 235شمارهٔ ۶۹۵: ای یاد تو تسبیح زبان و لب من 236شمارهٔ ۶۹۶: دانی که چه مدّتست ای دلبر من 237شمارهٔ ۶۹۷: ای خاک درت مایۀ آرایش من 238شمارهٔ ۶۹۸: شد دیده بعشق رهنمون دل من 239شمارهٔ ۶۹۹: ای شادی آن عهد که بودت غم من 240شمارهٔ ۷۰۰: ای هیچ نخورده غم بغم خوردن من 241شمارهٔ ۷۰۱: گر رنجه کنی قدم بپرسیدن من 242شمارهٔ ۷۰۲: شمعم که شدست جان من دشمن من 243شمارهٔ ۷۰۳: من بودم دوش و یار سیمین تن من 244شمارهٔ ۷۰۴ - و قال ایضاً فیه: کی خوش بود ای ج ...245شمارهٔ ۷۰۵: امروز منم زبیم جان نا ایمن 246شمارهٔ ۷۰۶: خرسند نشد یار بسر بازی من 247شمارهٔ ۷۰۷: ای وصف تو سرمایۀ گویایی من 248شمارهٔ ۷۰۸: ای یاد غمت مونس تنهایی من 249شمارهٔ ۷۰۹: چون خواب نیاییم بدین چشم درون 250شمارهٔ ۷۱۰: جانا ز پی وصال چون گشت کنون 251شمارهٔ ۷۱۱: هر شب ز غم تو ای غمت روز افزون 252شمارهٔ ۷۱۲: آن دل که نشد ز خطّت ای دوست برون 253شمارهٔ ۷۱۳: از خار چو آمد گل رنگین بیرون 254شمارهٔ ۷۱۴: شد راز من و تو ای صنم فاش کنون 255شمارهٔ ۷۱۵: فرّاش چمن باد شمالست اکنون 256شمارهٔ ۷۱۶: سبحان الله ز گردش چرخ برین 257شمارهٔ ۷۱۷: دیدی که ز ناز بودم ای ماه زمین 258شمارهٔ ۷۱۸: گر رای تماشا کنی ای دل منشین 259شمارهٔ ۷۱۹: آن قامت همچو سرو آزاد به بین 260شمارهٔ ۷۲۰: در دست شه آن ساغر غمکاه ببین 261شمارهٔ ۷۲۱: گفتی ز برای می که کمتر خور ازین 262شمارهٔ ۷۲۲: شاهی که فلک بلندی اندوز داز او 263شمارهٔ ۷۲۳: آن شمع که آفت سرست افسر او 264شمارهٔ ۷۲۴: خون گشت دلم ز زخم بی مرهم او 265شمارهٔ ۷۲۵: هر صبح که خندید زخندیدن او 266شمارهٔ ۷۲۶: مشکین سر زلف یا رو نازک تن او 267شمارهٔ ۷۲۷: در ساغر می گوهر دیرینۀ او 268شمارهٔ ۷۲۸: نه کوه گران پای بدارد با تو 269شمارهٔ ۷۲۹: هرچند که رفت آبرویم با تو 270شمارهٔ ۷۳۰: در خلوت وصلت ای چو شکر لب تو 271شمارهٔ ۷۳۱: فخرست مرا از آن رخ فرخ تو 272شمارهٔ ۷۳۲: با آنکه بهیچ سان نیم در خور تو 273شمارهٔ ۷۳۳: تا آتش مرگ دود بر کرد از تو 274شمارهٔ ۷۳۴: بس سر که به عشق رفت بر باد از تو 275شمارهٔ ۷۳۵: ای رنج زمانه بهرۀ دشمن تو 276شمارهٔ ۷۳۶: ای مقصد آمال در و درگه تو 277شمارهٔ ۷۳۷: هر سال که تشریف دهی چون گل نو 278شمارهٔ ۷۳۸: جامی که شراب ارغوانیست درو 279شمارهٔ ۷۳۹: آن شانه که از تو هست یک موی درو 280شمارهٔ ۷۴۰: شد باد مطّرا گر پیرامن سرو 281شمارهٔ ۷۴۱: ای دل پی آرزو بسیار مرو 282شمارهٔ ۷۴۲: تیغت که اجل همی بپرهیزد ازو 283شمارهٔ ۷۴۳: کس نیست که جان بنده برهاند ازو 284شمارهٔ ۷۴۴: داری سرعیش از در سودا درشو 285شمارهٔ ۷۴۵: ای دل ره او می روی اوّل خون شو 286شمارهٔ ۷۴۶: از بند سخن لبم چو بگشاد گره 287شمارهٔ ۷۴۷: چون دید که رکد غمزۀ خیره سته 288شمارهٔ ۷۴۸: ای دوست اگر نیی ز حالم آگاه 289شمارهٔ ۷۴۹: ای راه وصال تو درازی کوتاه 290شمارهٔ ۷۵۰: یاران منا، چه بودتان از ناگاه 291شمارهٔ ۷۵۱: ای قامت تو چو روز در دی کوتاه 292شمارهٔ ۷۵۲: بر رهگذرت بس که کنم تر سر راه 293شمارهٔ ۷۵۳: هر گه که ز جور تو من دل خسته 294شمارهٔ ۷۵۴: ای بسته بکین من میان آهسته 295شمارهٔ ۷۵۵: شایستة هجر خدمتی نا کرده 296شمارهٔ ۷۵۶: میآید و چهره از عرق تر کرده 297شمارهٔ ۷۵۷: بر خیره غرور خویش پیوست مده 298شمارهٔ ۷۵۸: ای قفل زبخل بردهان افگنده 299شمارهٔ ۷۵۹: اقبال تو باد دایم افزاینده 300شمارهٔ ۷۶۰: ای داد تو بر داد و دهش پاینده 301شمارهٔ ۷۶۱: ای بر قدم از رشته ر کو پیچیده 302شمارهٔ ۷۶۲: آن روی ترا هر که ز ناگه دیده 303شمارهٔ ۷۶۳: در کار تو صاحب نظران نظاره 304شمارهٔ ۷۶۴: ای بر دل من غم ترا دلسوزه 305شمارهٔ ۷۶۵: ماییم بدست دل گرفتار همه 306شمارهٔ ۷۶۶: مستش دیدم گرفته راه خانه 307شمارهٔ ۷۶۷: گفتا که چو تنها شوی اندر خانه 308شمارهٔ ۷۶۸: آن جام طرب شکار بر دستم نه 309شمارهٔ ۷۶۹: تا چند می و ساغر و ساقی طلبی؟310شمارهٔ ۷۷۰: ای از تو مرا ذخیره ناکامی بس 311شمارهٔ ۷۷۱: گل گرچه بنکوییست انگشت نمای 312شمارهٔ ۷۷۲: ز آمد شدن تو گر چه باشم در وای 313شمارهٔ ۷۷۳: گز زآنکه ترا بکشتنم باشد رای 314شمارهٔ ۷۷۴: هان ای دل حیرت زدۀ بی سر و پای 315شمارهٔ ۷۷۵: هان ای دل هرزه گوی ناپابرجای 316شمارهٔ ۷۷۶: شد در سر کار این دل کار افزای 317شمارهٔ ۷۷۷: با آنکه تن ضعیف من شمع آسای 318شمارهٔ ۷۷۸: در پنجه شدم با قدح مرد گرای 319شمارهٔ ۷۷۹: با چشم تو گفتم ایچ دستان منمای 320شمارهٔ ۷۸۰: رشک آیدم ای دوست که هر نیم شبی 321شمارهٔ ۷۸۱: این ودای زنده رود خون بایستی 322شمارهٔ ۷۸۲: ای دل بشبی که با غمش بنشستی 323شمارهٔ ۷۸۳: جانا خبرت نیست که دی در مستی 324شمارهٔ ۷۸۴: از بس که بلای دل ما می جستی 325شمارهٔ ۷۸۵: امشب که نگارم از برای مستی 326شمارهٔ ۷۸۶: مشتاق بنیستی ّ من گر هستی 327شمارهٔ ۷۸۷: در عشق ز کام دل چه در بایستی 328شمارهٔ ۷۸۸: دردیدۀ روزگارنم بایستی 329شمارهٔ ۷۸۹: آن آب کزو بود دلم را شادی 330شمارهٔ ۷۹۰: پیوسته کنی تو از غم من شادی 331شمارهٔ ۷۹۱: گر دوش بتم تالۀ من بشنودی 332شمارهٔ ۷۹۲: از غایت جنگجویی و فتنه گری 333شمارهٔ ۷۹۳: زلف تو که چون او نبود خیره سری 334شمارهٔ ۷۹۴: گر بردارم بی تو سر از بیناری 335شمارهٔ ۷۹۵: زلف تو که دید آن بصورت ماری 336شمارهٔ ۷۹۶: بر رغم من ار گرفته بودی یاری 337شمارهٔ ۷۹۷: زلفی که بدوست هر دلی را کاری 338شمارهٔ ۷۹۸: زلفی که چو روز من سیه می داری 339شمارهٔ ۷۹۹: گر باز آیی دلم بمن باز آری 340شمارهٔ ۸۰۰: بر شخص تو چون کرد زیان بیماری 341شمارهٔ ۸۰۱: هر لحظه به دیگر نظرم می نگری 342شمارهٔ ۸۰۲: ای غنچه که خنده هر دم از سر گیری 343شمارهٔ ۸۰۳: چشمت بکر شمه از سر طنازی 344شمارهٔ ۸۰۴: ای کرده رخت بماه و اختر بازی 345شمارهٔ ۸۰۵: شادی مطلب دلا برو شاد بزی 346شمارهٔ ۸۰۶: در بند جهان مباش و آزاد بزی 347شمارهٔ ۸۰۷: زیبد اگر از تنگدلی بگریزی 348شمارهٔ ۸۰۸: گرچه نکشم طمع سوی هرچیزی 349شمارهٔ ۸۰۹: هیچ افتدت ای جان که مرا برخیزی 350شمارهٔ ۸۱۰: ما راست دلی که نیست خالی نفسی 351شمارهٔ ۸۱۱: درجنگ ترا بیازمودیم بسی 352شمارهٔ ۸۱۲: چون نیست شکر لبی که بخشد بوسی 353شمارهٔ ۸۱۳: زین گونه که تو بدل ربایی فاشی 354شمارهٔ ۸۱۴: با دل گفتم تو باری آخر نیکی 355شمارهٔ ۸۱۵: تا یافت دلم بزلف تو نزدیکی 356شمارهٔ ۸۱۶: ای گشته فراخ از دهنت دلتنگی 357شمارهٔ ۸۱۷: آن دل که بدی سغبۀ هر دلگسلی 358شمارهٔ ۸۱۸: ای خام که عادتت بود سنگدلی 359شمارهٔ ۸۱۹: چون نیست حدیث وصلت از زر خالی 360شمارهٔ ۸۲۰: چون نیست چمن زرنگ و بویی خالی 361شمارهٔ ۸۲۱: بگذشت بمن رشک بتان چگلی 362شمارهٔ ۸۲۲: چون حاصل کارماست بی فرجامی 363شمارهٔ ۸۲۳: بیهوده نهاده ایم برخود نامی 364شمارهٔ ۸۲۴: تنها ام و کاشکی تنی داشتمی 365شمارهٔ ۸۲۵: خود را سگ کویت ار نپنداشتمی 366شمارهٔ ۸۲۶: گر من ز زمانه حاصلی داشتمی 367شمارهٔ ۸۲۷: در جنگ غمت گر نه زبون آمدمی 368شمارهٔ ۸۲۸: از نور یقین ار بمثل روشنمی 369شمارهٔ ۸۲۹: یار آمد دوش و کردمش مهمانی 370شمارهٔ ۸۳۰: پیوسته ز بهر شهوت جسمانی 371شمارهٔ ۸۳۱: بی آنکه بآمدن قدم رنجانی 372شمارهٔ ۸۳۲: گه می خوانی مرا و گه می رانی 373شمارهٔ ۸۳۳: خواهی که جهان زیروز بر گردانی 374شمارهٔ ۸۳۴: ای دوست مرا اگر چه دشمن دانی 375شمارهٔ ۸۳۵: با کافر اگر جنگ بشمشیر کنی 376شمارهٔ ۸۳۶: گاهی بخودم چو زلف گستاخ کنی 377شمارهٔ ۸۳۷: هر لحظه زبان خود چو شمشیر کنی 378شمارهٔ ۸۳۸: هر دم زدنی بجور آهنگ کنی 379شمارهٔ ۸۳۹: یک ذره ز آزار دلم کم نکنی 380شمارهٔ ۸۴۰: گل رفت بدریورۀ هر انجمنی 381شمارهٔ ۸۴۱: چون بر تو نباشد اعتماد سخنی 382شمارهٔ ۸۴۲: هم بر سر آن نیی که ما را بینی 383شمارهٔ ۸۴۳: تیری، که چو در خود کشمت دور شوی 384شمارهٔ ۸۴۴: بر خاک در تو دوش ای سلسله موی 385شمارهٔ ۸۴۵: آمد گل و بلبلی ز دنبالۀ اوی 386شمارهٔ ۸۴۶: خوش باش که تا نه بس ازینجا بروی 387شمارهٔ ۸۴۷: هر دم ز برم رخت نوردی بروی 388شمارهٔ ۸۴۸: شخصی دارم دلی خراب اندر وی 389شمارهٔ ۸۴۹: دی گفت مرا حدیث من کمتر گوی 390شمارهٔ ۸۵۰: با آنکه بکس دست بپیمان ندهی 391شمارهٔ ۸۵۱: دل در سر زلف تونه زان بست رهی 392شمارهٔ ۸۵۲: دستی که بر او همی می ناب نهی 393شمارهٔ ۸۵۳: من پیرو کهن گشته ز جان فرسایی 394شمارهٔ ۸۵۴: ای سرو که سر بر آسمان می سایی 395شمارهٔ ۸۵۵: مانند گل دو رنگی ای بینایی 396شمارهٔ ۸۵۶: مشتاق توام ، روی بمن ننمایی 397شمارهٔ ۸۵۷: گل گر چه کند دعوی شهر آرایی 398شمارهٔ ۸۵۸: یک روز بکوی عاشقان بر نایی 399شمارهٔ ۸۵۹: کی بر کنم از تو من دل ای بینایی 400شمارهٔ ۸۶۰: گه خصم شوی مرا و گه یار آیی 401شمارهٔ ۸۶۱: در هر عمری دمی که دمساز آیی 402شمارهٔ ۸۶۲: گوی انگلۀ قباچه گر بگشایی 403شمارهٔ ۸۶۳: آگاه ز حال من سر گشته نیی 404شمارهٔ ۸۶۴: زلف تو چو بروی تو افتد گویی 405شمارهٔ ۸۶۵: ای بی خبر از عاشق شیدا که تویی 406شمارهٔ ۸۶۶: ای ترک چرا چهره برافروخته‌ای 407شمارهٔ ۸۶۷: ای مشک تو باری ز کجا آمده‌ای؟

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ