به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میلی مهشدی هروی

میلی مهشدی هرویغزل هاشمارهٔ ۶: دلا بی طاقتی کم کن چو شیدا کرده ای خود را - که امروز است یا فردا که رسوا کرده ای خود را

1640عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دلا بی‌طاقتی کم کن چو شیدا کرده‌ای خود را
که امروز است یا فردا که رسوا کرده‌ای خود را
ز انکار محبت خویش را بازی مده چندین
که بازی‌بازی ای دل، گرم سودا کرده‌ای خود را
برای شکوه من رفته‌ای ای غیر، سوی او
به این تقریب، باری پیش او جا کرده‌ای خود را
کنی هردم شتاب نامه بردن پیش او، قاصد
بدان ماند که رفته‌رفته شیدا کرده‌ای خود را
دلا پایت نمی‌آید ز شادی بر زمین، گویا
چو میلی صید فتراک تمنا کرده‌ای خود را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵: سازد خموش تا من حسرت فزوده را - گوی ...2شمارهٔ ۶: دلا بی طاقتی کم کن چو شیدا کرده ای ...3شمارهٔ ۷: می دهد ساقی می نابی که می سوزد مرا ...4شمارهٔ ۸: عشق تو برد هوش من غم فزوده را - نتو ...5شمارهٔ ۹: رفت سوی خانه چون بنمود روی خویش را ...6شمارهٔ ۱۰: من بی گناه و یار به کین می کشد مرا ...7شمارهٔ ۱۱: ای از کرشمه رخنه گر جان من بیا - آ ...8شمارهٔ ۱۲: دمی که دل تپد، از غم امان دهد ما ر ...9شمارهٔ ۱۳: ساعد آن سیمبر سوزد مرا - داغ آن گل ...10شمارهٔ ۱۴: زبس که سوخته داغ جدایی تو مرا - فس ...11شمارهٔ ۱۵: کدام بت شده رهزن دل چو سنگ ترا - ک ...12شمارهٔ ۱۶: من کجا، آرزوی وصل دلارام کجا - دل ...13شمارهٔ ۱۷: به غضب تلخ مکن عیش من مسکین را - س ...14شمارهٔ ۱۸: گر بیخودی مجال دهد اضطراب را - بنی ...15شمارهٔ ۱۹: برده از راه، فریبنده نگاه که ترا؟ ...16شمارهٔ ۲۰: هزار شکوه، گر از یار بوده است مرا ...17شمارهٔ ۲۱: چشم مستی باز رهزن شد دل دیوانه را ...18شمارهٔ ۲۲: رخش توفان حسن وآفت دوران درو پیدا ...19شمارهٔ ۲۳: خوش آنکه بپرسی دل دیوانه ما را - آ ...20شمارهٔ ۲۴: خوشم کآتش زد امشب آه حسرت محفل ما ...21شمارهٔ ۲۵: منم و دل خرابی، به تو می سپارم او ...22شمارهٔ ۲۶: دلا رسیده به جایی کمند ناله ما - ک ...23شمارهٔ ۲۷: ساقی به جلوه آر، می همچو لاله را - ...24شمارهٔ ۲۸: ببین کز حیله سازیها ز ره چون می بر ...25شمارهٔ ۲۹: از زلف تو شکوه‌هاست مارا - کان سلس ...26شمارهٔ ۳۰: شهید عشق تو بیند چو دود آه مرا - د ...27شمارهٔ ۳۱: انگشت اگر زنی به لبم چون پیاله‌ها ...28شمارهٔ ۳۲: بیا ای قاصد از کویش، زغم آزاد کن م ...29شمارهٔ ۳۳: امّید وعد‌ه‌های تو نو می‌کند مرا - ...30شمارهٔ ۳۴: در پا غمت چو صید زبون می‌کشد مرا - ...31شمارهٔ ۳۵: مشو با روی آتشناک، شبها شمع محفلها ...32شمارهٔ ۳۶: در ایّام روزه به از روز ما شب - که ...33شمارهٔ ۳۷: دامان ناز برزد وتیغ جفا گرفت - سرم ...34شمارهٔ ۳۸: ز من جدایی آن گلعذار نزدیک است - خ ...35شمارهٔ ۳۹: چنین که با تو مرا تاب آشنایی نیست ...36شمارهٔ ۴۰: ز من دمی که گذشتی، شتاب حاجت نیست ...37شمارهٔ ۴۱: از منع غیر، دوش که خندان گذشت و رف ...38شمارهٔ ۴۲: ناصح نصیحت تو به دل جاگیر نیست - و ...39شمارهٔ ۴۳: جز خون دل، شراب ندانسته‌ام که چیست ...40شمارهٔ ۴۴: ناله‌ام را کاش نشناسد که این فریاد ...41شمارهٔ ۴۵: گر نیست فکر قتل منت، قهر بهر چیست ...42شمارهٔ ۴۶: تیر غمت که در دل صید زبون شکست - ا ...43شمارهٔ ۴۷: شرمنده‌ام که روی دلی چون نمود و رف ...44شمارهٔ ۴۸: آنکه رشک بت چین است، این است - وان ...45شمارهٔ ۴۹: جفای او من بی‌تاب را به جا نگذاشت ...46شمارهٔ ۵۰: اگر کسی سبب وصل یار من شده است - ز ...47شمارهٔ ۵۱: غافل به من رسید و وفا را بهانه ساخ ...48شمارهٔ ۵۲: میا به پرستش من، جون امید صحت نیست ...49شمارهٔ ۵۳: وه که بر هر سر ره بی‌سر و پایی دگر ...50شمارهٔ ۵۴: بس که پیشت عاشق از جام حجاب از دست ...51شمارهٔ ۵۵: گشاد مهره دل زین بساط بر طرف است - ...52شمارهٔ ۵۶: در کعبتین عشق تو نقش مراد نیست - و ...53شمارهٔ ۵۷: با غیر رسیدیّ و ز غیرت جگرم سوخت - ...54شمارهٔ ۵۸: دل به جان آمده از عشق نهان، یار کج ...55شمارهٔ ۵۹: از حریم وصل، مهجورم نمی‌بایست داشت ...56شمارهٔ ۶۰: باز تیر مژه بر جان بلاکش زد و رفت ...57شمارهٔ ۶۱: ای مرغ دلم فاخته سرو بلندت - زلف ت ...58شمارهٔ ۶۲: چون صبا راه به خاک من غمناک انداخت ...59شمارهٔ ۶۳: به دل امید بهبودی نمانده‌ست - به غ ...60شمارهٔ ۶۴: آن غمزه در صف مژه خشمگین نشست - چو ...61شمارهٔ ۶۵: آنکه کاری غیر آزار دل زاری نیافت - ...62شمارهٔ ۶۶: امشب که گوشه اجلم منزل آمده‌ست - د ...63شمارهٔ ۶۷: نه شبنم بر زمین از یاسمین ریخت - ک ...64شمارهٔ ۶۸: گویم چو حال خود به تو، تغییر حال چ ...65شمارهٔ ۶۹: رقیب بهر چه پیدا به رهگذار نیست - ...66شمارهٔ ۷۰: ترا با کسی هوای همدمی نیست - پری ر ...67شمارهٔ ۷۱: کجا نظر به من آن شوخ خشمگین نظر ان ...68شمارهٔ ۷۲: چمن کز گل و غنچه بویی نداشت - سرو ...69شمارهٔ ۷۳: گلگون قبای من که بر ابرش برآمده‌ست ...70شمارهٔ ۷۴: هر لحظه دلم شکوه ز بدخوی دگر داشت ...71شمارهٔ ۷۵: پروانه گر ز خلق نهان درد و داغ داش ...72شمارهٔ ۷۶: چو دل فتاد ز پا، غمزه‌‌اش ز کین بر ...73شمارهٔ ۷۷: گذشت دور گل و یار سوی باغ نرفت - ک ...74شمارهٔ ۷۸: در پهلوی اغیار به هر سو نظری داشت ...75شمارهٔ ۷۹: حیا گر ز عاشق به غایت خوش است - ول ...76شمارهٔ ۸۰: بر سر مژگان هجوم اشک گلگون من است ...77شمارهٔ ۸۱: ای دل اندر آتش غم، آه دردآلود چیست ...78شمارهٔ ۸۲: ‌بگشا کمند زلف که دل دردمند توست - ...79شمارهٔ ۸۳: گر یار به سوی دیگران رفت - سوی دگر ...80شمارهٔ ۸۴: به خون من چه گواهی دهی ز روی ارادت ...81شمارهٔ ۸۵: زپا فتاده‌ام و سر بر آستانه اوست - ...82شمارهٔ ۸۶: حرفی که از کسی نشنیدی، پیام ماست - ...83شمارهٔ ۸۷: نداری غم،‌ دلم گر از تو ناخشنود می ...84شمارهٔ ۸۸: عشّاق که ترک ره دلدار گرفتند - از ...85شمارهٔ ۸۹: چو یار از من رمید، آرام جان من که ...86شمارهٔ ۹۰: کو بخت آنکه یار شکایت ز من کند - چ ...87شمارهٔ ۹۱: دوش در بزم که لبهایت شراب‌آلوده بو ...88شمارهٔ ۹۲: رازم فسانه از نگه عاشقانه شد - بیه ...89شمارهٔ ۹۳: چو مرا به بزم بیند، زمیان کنار گیر ...90شمارهٔ ۹۴: شب، خواب پی به حال خرابم نمی‌برد - ...91شمارهٔ ۹۵: ز بس که شوق مرا برقرار نگذارد - نش ...92شمارهٔ ۹۶: زان جفاپیشه، کسانی‌که خبر می‌آرند ...93شمارهٔ ۹۷: افغان که مرا همنفسان وانگذارند - ی ...94شمارهٔ ۹۸: بس که قاصد را بیازارد چو نام من بر ...95شمارهٔ ۹۹: تلخکام غم او،‌ درد و دوا نشناسد - ...96شمارهٔ ۱۰۰: شب شوق بزم او رگ جانم گرفته بود - ...97شمارهٔ ۱۰۱: خوبان در آزمودن ما صد جفا کنند - ...98شمارهٔ ۱۰۲: نیم بسمل شدم از غمزه خودکامی چند ...99شمارهٔ ۱۰۳: چند یارب غم دل در پی جان خواهد بو ...100شمارهٔ ۱۰۴: گر چنین خون دل از دیده دمادم گذرد ...101شمارهٔ ۱۰۵: دعای عمر به این صید مبتلا چه کند ...102شمارهٔ ۱۰۶: بس که در خاطر قرار بی‌وفایی می‌ده ...103شمارهٔ ۱۰۷: مستی از لعل شراب آلود او معلوم شد ...104شمارهٔ ۱۰۸: لبت در خنده با من، وز نگاهت جنگ م ...105شمارهٔ ۱۰۹: نا کرده کار دلبر من دل به کین نها ...106شمارهٔ ۱۱۰: چون دیدی‌ام، نظر به زمین دوختن چه ...107شمارهٔ ۱۱۱: آن جفا پیشه که آیین وفا نشناسد - ...108شمارهٔ ۱۱۲: دوش ازان شعله که در جان من سوخته ...109شمارهٔ ۱۱۳: جفا کشی که ز بزم تو خوار برخیزد - ...110شمارهٔ ۱۱۴: ز جراحت تو ذوقی دل بی‌قرار دارد - ...111شمارهٔ ۱۱۵: هر دشمنیی که بخت بد کرد - عشق تو ...112شمارهٔ ۱۱۶: آن نیست که دل به جا نشیند - تا سر ...113شمارهٔ ۱۱۷: چو همرهی به من آن سرو خوشخرام کند ...114شمارهٔ ۱۱۸: بس که خواهد به من آن عربده‌گر ننش ...115شمارهٔ ۱۱۹: سرگران دوش گذشتن زمن زار چه بود - ...116شمارهٔ ۱۲۰: دل به جان شب همه شب ز آه و فغانم ...117شمارهٔ ۱۲۱: ز بس کان سست پیمان در حق من بدگما ...118شمارهٔ ۱۲۲: تا دمی دامان وصلش دست شوقم سر دهد ...119شمارهٔ ۱۲۳: چون شدم بسمل، به دستم دامن قاتل ن ...120شمارهٔ ۱۲۴: چنان ز بیم رقیبان نظر به ره دارد ...121شمارهٔ ۱۲۵: زان زهر چشم، بس که دلم تلخکام شد ...122شمارهٔ ۱۲۶: ز نیازمندی من،‌ گرش احتراز باشد - ...123شمارهٔ ۱۲۷: بس که در دل کار، پیکان خدنگ یار ک ...124شمارهٔ ۱۲۸: باز مژگان ترم نوباوه خوناب کرد - ...125شمارهٔ ۱۲۹: آنها که عتاب از لب خندان تو یابند ...126شمارهٔ ۱۳۰: کامی ز لب لعل تو دیدن نگذارند - ی ...127شمارهٔ ۱۳۱: پاره سازد غم تو رشته تدبیر امید - ...128شمارهٔ ۱۳۲: بی‌رحم من از من سفر خویش نهان کرد ...129شمارهٔ ۱۳۳: دلم به غمزه آن شوخ دلربا چه کند - ...130شمارهٔ ۱۳۴: بعد عمری که دمی یار من زار شود - ...131شمارهٔ ۱۳۵: زلفت زبان طعنه به بخت نگون کشید - ...132شمارهٔ ۱۳۶: هر طرف از گرد حی با آه و واویلی ن ...133شمارهٔ ۱۳۷: چو سرو قد تو از می به پیچ و تاب د ...134شمارهٔ ۱۳۸: زلف پر چین پی صیدم چو پراکنده کند ...135شمارهٔ ۱۳۹: سخن آن مست کجا با من مدهوش کند - ...136شمارهٔ ۱۴۰: باز دل چشم هوس در پی داغی دارد - ...137شمارهٔ ۱۴۱: اول عشق است، جای بی‌وفاییها نبود ...138شمارهٔ ۱۴۲: ندانم پیش قاصد، حرف خودکامم چه خو ...139شمارهٔ ۱۴۳: از نخل او امید نوا داشتم، نشد - ب ...140شمارهٔ ۱۴۴: دل چون ز بی‌وفایی او یاد می‌کند - ...141شمارهٔ ۱۴۵: او درین نظاره کز تن جان محزون می‌ ...142شمارهٔ ۱۴۶: از مستی شب، زلف تو بی‌تاب نماید - ...143شمارهٔ ۱۴۷: بار غم سنگین‌دلان بر جان غم‌فرسا ...144شمارهٔ ۱۴۸: جان به حسرت دادم و آزار دل بر جا ...145شمارهٔ ۱۴۹: با آنکه ز مستی خبر از خویش ندارد ...146شمارهٔ ۱۵۰: نشان من چو بتان از ستیز می‌جویند ...147شمارهٔ ۱۵۱: تا فاش شود راز دلم، بی‌خبری چند - ...148شمارهٔ ۱۵۲: بشارت باد رندان را که ایام فراغ آ ...149شمارهٔ ۱۵۳: دل چون ز پی سلامت افتاد - در سلسل ...150شمارهٔ ۱۵۴: ... اهی چنین باشد - ... اهی چنین ...151شمارهٔ ۱۵۵: کدام شاه چنین کینه‌خواه می‌آید - ...152شمارهٔ ۱۵۶: داد ازان دم که با دل ناشاد - من ک ...153شمارهٔ ۱۵۷: گل خون بر سر خار مژه‌ام تیز آمد - ...154شمارهٔ ۱۵۸: دل چشم به راه یار ننهاد - بر وعده ...155شمارهٔ ۱۵۹: ز مجلس دوست رفت و دشمن آمد - دلا ...156شمارهٔ ۱۶۰: سخنم را چو به بزم تو سری بگشایند ...157شمارهٔ ۱۶۱: آن‌چنان بدگمان که بود، نماند - در ...158شمارهٔ ۱۶۲: بیمار غم از مردن، اندیشه بسی دارد ...159شمارهٔ ۱۶۳: هر طرف از تو دل سوخته داغی دارد - ...160شمارهٔ ۱۶۴: جان فدای تو بوالهوس نکند - کار پر ...161شمارهٔ ۱۶۵: دمی عاشق ندید او را، وگر دید - به ...162شمارهٔ ۱۶۶: آن پری چون زلف در پا می‌کشد - خلق ...163شمارهٔ ۱۶۷: سر ره چشم او بر دل نگیرد - که صیا ...164شمارهٔ ۱۶۸: در عشق ز جان و تن که گوید؟ - وز م ...165شمارهٔ ۱۶۹: از بس که دایم بی‌گنه آزرده‌ام از ...166شمارهٔ ۱۷۰: حیف خوبان کاین‌چنین میخواره و هر ...167شمارهٔ ۱۷۱: با او سخنی ز من که گوید؟ - از همچ ...168شمارهٔ ۱۷۲: خدنگ تو چون ره به خون می‌برد - مر ...169شمارهٔ ۱۷۳: بر یاد قدّ او چو می تاب می‌دهند - ...170شمارهٔ ۱۷۴: عنان چو از پی صید زبون بگرداند - ...171شمارهٔ ۱۷۵: باز آمد و ز عربده شرمنده رنگ بود ...172شمارهٔ ۱۷۶: چندان شب غم آه دل تنگ برآورد - کآ ...173شمارهٔ ۱۷۷: شرح الم دوری، در خامه نمی‌گنجد - ...174شمارهٔ ۱۷۸: آن شهسوار هرگه بر بادپا برآید - ب ...175شمارهٔ ۱۷۹: قاصد کز تو به ما نامه نامی آورد - ...176شمارهٔ ۱۸۰: صف شکن ترک مرا بر سر مرکب نگرید - ...177شمارهٔ ۱۸۱: سر مست آرزو را، رسم ادب نباشد - گ ...178شمارهٔ ۱۸۲: ره غلط کرده خیالش به دل ریش آمد - ...179شمارهٔ ۱۸۳: دل من چون مرغ بسمل، دمی آرمیده با ...180شمارهٔ ۱۸۴: با هرکه ستم پیشه من در سخن آید - ...181شمارهٔ ۱۸۵: از جا دلم به جلوه حیرت‌فزا مبر - ...182شمارهٔ ۱۸۶: ای که داری هوس عشق، کم عشرت گیر - ...183شمارهٔ ۱۸۷: گر بشنوم که سوی رقیبان روی گر - ج ...184شمارهٔ ۱۸۸: با آنکه هر زمان شوم از غصه زارتر ...185شمارهٔ ۱۸۹: به اجل، کار دل زار مرا وا مگذار - ...186شمارهٔ ۱۹۰: جان نداده‌ست برت عاشق بیمار هنوز ...187شمارهٔ ۱۹۱: ای چشم تو همچو فتنه خونریز - چون ...188شمارهٔ ۱۹۲: بیا و تازه خدنگی برین خراب انداز ...189شمارهٔ ۱۹۳: صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز - ز ...190شمارهٔ ۱۹۴: جان رفت و سینه تیر غمت را نشان هن ...191شمارهٔ ۱۹۵: حاصل ما از نوید وصل، پیغام است و ...192شمارهٔ ۱۹۶: شوم از مدعی خوشدل، چو بینم از تو ...193شمارهٔ ۱۹۷: چون شمع درآ سرزده و بزم نشین باش ...194شمارهٔ ۱۹۸: درین غمم که مباد از نگاه دم بدمش ...195شمارهٔ ۱۹۹: چنان رفتم من بی‌اعتبار از خاطر شا ...196شمارهٔ ۲۰۰: ای خوش آن صید که آسوده ز جان دادن ...197شمارهٔ ۲۰۱: هر لحظه مرا ذوق محبّت برد از هوش ...198شمارهٔ ۲۰۲: از شکر خنده آن گل به من افتاد آتش ...199شمارهٔ ۲۰۳: مردم و جان به غم یار نهانی مشتاق ...200شمارهٔ ۲۰۴: آتش به دل افروختن من شده نزدیک - ...201شمارهٔ ۲۰۵: ز نومیدی وعده افسرده بودم - گر ام ...202شمارهٔ ۲۰۶: ز ضعف، دست به دیوار داده آمده‌ام ...203شمارهٔ ۲۰۷: حرفی به تو از بیم سخنساز نگویم - ...204شمارهٔ ۲۰۸: به خون چهره می‌شویم و می‌روم - دع ...205شمارهٔ ۲۰۹: ز من در شکوه آن شوخ بلا بوده‌ست، ...206شمارهٔ ۲۱۰: به وقت صلح چو در شکوه پیش یار شدم ...207شمارهٔ ۲۱۱: قربان نگه کردن پنهان تو گردم - گر ...208شمارهٔ ۲۱۲: رفتم کز التفات تو کامی نداشتم - د ...209شمارهٔ ۲۱۳: گرم آمدم سوی تو و افسرده می‌روم - ...210شمارهٔ ۲۱۴: ز من غافل چو گردد از غرور حسن، بد ...211شمارهٔ ۲۱۵: بس که هر لحظه فریبی به زبان دگرم ...212شمارهٔ ۲۱۶: شب به مستی گله چندان ز عتابش کردم ...213شمارهٔ ۲۱۷: از آستان او گله آلود می‌روم - با ...214شمارهٔ ۲۱۸: ترسم گر از محبّت خویشش خبر کنم - ...215شمارهٔ ۲۱۹: دوش مستی را هم‌آغوش جنون می‌ساختم ...216شمارهٔ ۲۲۰: آن رفت که وصلت به دعا می‌طلبیدم - ...217شمارهٔ ۲۲۱: چون نظر در خواب بر خورشید رخسارش ...218شمارهٔ ۲۲۲: هلاک جان خود زان غمزه خونخوار فهم ...219شمارهٔ ۲۲۳: گر از نوروز، نوشد ماتمم،‌ خاطر مج ...220شمارهٔ ۲۲۴: امشب می وصال، پیاپی کشیده‌ام - از ...221شمارهٔ ۲۲۵: آگه از لذت غم تا من دیوانه شدم - ...222شمارهٔ ۲۲۶: از بس که بزم مهر و وفا گرم کرده‌ا ...223شمارهٔ ۲۲۷: از تو ای شمع، من سوخته خرمن سوزم ...224شمارهٔ ۲۲۸: باز آتشی به جان بلاکش فکنده‌ام - ...225شمارهٔ ۲۲۹: وفای وعده گمان از تو بی‌وفا داریم ...226شمارهٔ ۲۳۰: ترا به کام رقیبان شنوده آمده‌ام - ...227شمارهٔ ۲۳۱: چند از کوی تو چون باد نیاسوده روم ...228شمارهٔ ۲۳۲: ز بزمش با چنین خواری،‌ نخواهم زود ...229شمارهٔ ۲۳۳: از خون، پس از هلاک رقم کن به سنگ ...230شمارهٔ ۲۳۴: به بزم دوش چنان بود همزبان با من ...231شمارهٔ ۲۳۵: ز اظهار نیازم برفروزد، از عتاب اس ...232شمارهٔ ۲۳۶: امروز بس که خواریم، در چشم گلعذار ...233شمارهٔ ۲۳۷: درآید هر کجا در جلوه ناز آفتاب من ...234شمارهٔ ۲۳۸: نباشد چاره‌ای درآرزویش غیر جان دا ...235شمارهٔ ۲۳۹: غمزه زنان بر جهانیان گذری کن - قت ...236شمارهٔ ۲۴۰: خیال آشنایی چون کند بیگانه خوی من ...237شمارهٔ ۲۴۱: بر خویش نهد تهمت غمخوارگی من - تا ...238شمارهٔ ۲۴۲: جفای یار، چنان برده اعتبار از من ...239شمارهٔ ۲۴۳: از آه سردم آخر، رنجید یار از من - ...240شمارهٔ ۲۴۴: به راه آرزو خاکم، طریق خاکساری بی ...241شمارهٔ ۲۴۵: ای مایه آزار دل، فکر دل‌زاری بکن ...242شمارهٔ ۲۴۶: چون هجوم آرد محبت، شاد نتوان زیست ...243شمارهٔ ۲۴۷: چنان شد همنشینم چشم مست فتنه‌بار ...244شمارهٔ ۲۴۸: کو بخت کز برآمدن کام دل ازو - گرد ...245شمارهٔ ۲۴۹: تا کس نیاورد سخنی بر زبان ز تو - ...246شمارهٔ ۲۵۰: تا نیاید به میان حرف نهان من و تو ...247شمارهٔ ۲۵۱: دلم خوش است به نومیدی عنایت تو - ...248شمارهٔ ۲۵۲: از بس که کرده‌ام گله هر جا ز خوی ...249شمارهٔ ۲۵۳: نمی‌بیند به سویم چون روم تنها به ...250شمارهٔ ۲۵۴: کنم چو یاد ز بیگانه‌آشنایی تو - ی ...251شمارهٔ ۲۵۵: با آنکه آزموده ترا دردمند تو - هر ...252شمارهٔ ۲۵۶: با آنکه نیست آگهی‌ام در جهان ز تو ...253شمارهٔ ۲۵۷: گریزم از تو دم خشمگین رسیدن تو - ...254شمارهٔ ۲۵۸: از بیم خوی تند تو، گاه عتاب تو - ...255شمارهٔ ۲۵۹: دل کیست، خراب صحبت تو - سرمست می ...256شمارهٔ ۲۶۰: خوش آنکه رنجه گر شده باشم ز خوی ت ...257شمارهٔ ۲۶۱: ای عالمی در خاک و خون، از غمزه خو ...258شمارهٔ ۲۶۲: همچو غبار اگر شوم، در ره آرزوی تو ...259شمارهٔ ۲۶۳: می‌نمایم خویش را وارسته از سودای ...260شمارهٔ ۲۶۴: دلم ز بس که جفا دیده و وفا کرده - ...261شمارهٔ ۲۶۵: آنکه از پرسش یار است حجاب‌آلوده - ...262شمارهٔ ۲۶۶: زاهدا،‌ به ز تو آن رند شراب‌آلوده ...263شمارهٔ ۲۶۷: دل و دیده را نباشد،‌ چه نهان چه آ ...264شمارهٔ ۲۶۸: نادیده مرا چون کند آن نور دو دیده ...265شمارهٔ ۲۶۹: من بی‌خبر از خویش و دل از کار فتا ...266شمارهٔ ۲۷۰: کاروان رفته و تنها من بی‌دل مانده ...267شمارهٔ ۲۷۱: به من که مست خرابم شراب ناب مده - ...268شمارهٔ ۲۷۲: ای جان تلخکام، خراب از چه باده‌ای ...269شمارهٔ ۲۷۳: ز من ای غیر در رشکی، دلت شاد است ...270شمارهٔ ۲۷۴: خواست گوید سخنی، دید زمانی در پی ...271شمارهٔ ۲۷۵: خوش آنکه بیخودم از نشاهٔ نیاز کنی ...272شمارهٔ ۲۷۶: ای غیر، خواهش دل آسوده می‌کنی - ع ...273شمارهٔ ۲۷۷: دلا ز سرو قدان برگرفتن نظر اولی - ...274شمارهٔ ۲۷۸: امشب دگر کجایی و دلجوی کیستی - در ...275شمارهٔ ۲۷۹: دلا چنین مگر از منع یار می‌گذری - ...276شمارهٔ ۲۸۰: گشوده لب به حدیث ترحم‌آمیزی - ربو ...277شمارهٔ ۲۸۱: قصدم به غمزه ستم‌انگیز می‌کنی - ه ...278شمارهٔ ۲۸۲: هرگز نظری سوی من از ناز نکردی - ک ...279شمارهٔ ۲۸۳: خوشا صلحی که شرم‌آلوده از آزار من ...280شمارهٔ ۲۸۴: خلقی به سر ره که خرامان بدر آیی - ...281شمارهٔ ۲۸۵: زود از بزم تو برخیزم چو یار من شو ...282شمارهٔ ۲۸۶: من و آرزوی بزمی که ز حال من بپرسی ...283شمارهٔ ۲۸۷: ای خوش آن کز انتظارم گر خبر می‌دا ...284شمارهٔ ۲۸۸: بعد از نگاه گرم، تبسم نمی‌کنی - م ...285شمارهٔ ۲۸۹: بس که از ما بهر غیر ای بی‌وفا رنج ...286شمارهٔ ۲۹۰: به بالین من در تب غم نیایی - وگر ...287شمارهٔ ۲۹۱: آراستی صف مژه، راه که می‌زنی - لش ...288شمارهٔ ۲۹۲: می‌رسی قاصد و دل را به تپیدن داری ...289شمارهٔ ۲۹۳: ز عشوه بس که مرا بی‌قرار خود کردی ...290شمارهٔ ۲۹۴: دلا بیا که برآریم سر به شیدایی - ...291شمارهٔ ۲۹۵: زان مژه غیر خدنگ بلا ندهی - دامن ...292شمارهٔ ۲۹۶: دل به تو بستم و ترک جفا ندهی - جا ...293شمارهٔ ۲۹۷: دگر دل ربود از کفم دلربایی - مه ب ...294شمارهٔ ۲۹۸: شب مژده وصال شنیدم، نیامدی - بسیا ...295شمارهٔ ۲۹۹: ای قاصد فرخنده، ز اغیار نهانی - خ ...296شمارهٔ ۳۰۰: رها ای شهسوار از کف عنان بارگی کر ...297شمارهٔ ۳۰۱: چنین به اهل وفا خشمگین چرا شده‌ای ...298شمارهٔ ۳۰۲: از فریب وعده‌ای بازم شکیبا کرده‌ا ...299شمارهٔ ۳۰۳: دی شدی مست می ناب و خرابم کردی - ...300شمارهٔ ۳۰۴: همانا در میان با غیر، حرف قتل من ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ