به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میلی مهشدی هروی

میلی مهشدی هرویغزل هاشمارهٔ ۸۲: ‌بگشا کمند زلف که دل دردمند توست - آهوی نیم کشته ما در کمند توست

1650عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

‌بگشا کمند زلف که دل دردمند توست
آهوی نیم کشته ما در کمند توست
یک جا چو سرو با همه شوخی ستاده‌ای
دستی مگر به دامن سرو بلند توست؟
هر خون گرفته‌ای که شود کشته بی‌گناه
چون بنگری، گناه نگاه کشند توست
از منت شکفتگی خود مرا مکش
کان زهر چشم بهتر ازین زهرخند توست
غافل مشو ز خویش که میلیّ تیره‌روز
در خاک و خون فتاده به راه سمند توست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۱: ای دل اندر آتش غم، آه دردآلود چیست ...2شمارهٔ ۸۲: ‌بگشا کمند زلف که دل دردمند توست - ...3شمارهٔ ۸۳: گر یار به سوی دیگران رفت - سوی دگر ...4شمارهٔ ۸۴: به خون من چه گواهی دهی ز روی ارادت ...5شمارهٔ ۸۵: زپا فتاده‌ام و سر بر آستانه اوست - ...6شمارهٔ ۸۶: حرفی که از کسی نشنیدی، پیام ماست - ...7شمارهٔ ۸۷: نداری غم،‌ دلم گر از تو ناخشنود می ...8شمارهٔ ۸۸: عشّاق که ترک ره دلدار گرفتند - از ...9شمارهٔ ۸۹: چو یار از من رمید، آرام جان من که ...10شمارهٔ ۹۰: کو بخت آنکه یار شکایت ز من کند - چ ...11شمارهٔ ۹۱: دوش در بزم که لبهایت شراب‌آلوده بو ...12شمارهٔ ۹۲: رازم فسانه از نگه عاشقانه شد - بیه ...13شمارهٔ ۹۳: چو مرا به بزم بیند، زمیان کنار گیر ...14شمارهٔ ۹۴: شب، خواب پی به حال خرابم نمی‌برد - ...15شمارهٔ ۹۵: ز بس که شوق مرا برقرار نگذارد - نش ...16شمارهٔ ۹۶: زان جفاپیشه، کسانی‌که خبر می‌آرند ...17شمارهٔ ۹۷: افغان که مرا همنفسان وانگذارند - ی ...18شمارهٔ ۹۸: بس که قاصد را بیازارد چو نام من بر ...19شمارهٔ ۹۹: تلخکام غم او،‌ درد و دوا نشناسد - ...20شمارهٔ ۱۰۰: شب شوق بزم او رگ جانم گرفته بود - ...21شمارهٔ ۱۰۱: خوبان در آزمودن ما صد جفا کنند - ...22شمارهٔ ۱۰۲: نیم بسمل شدم از غمزه خودکامی چند ...23شمارهٔ ۱۰۳: چند یارب غم دل در پی جان خواهد بو ...24شمارهٔ ۱۰۴: گر چنین خون دل از دیده دمادم گذرد ...25شمارهٔ ۱۰۵: دعای عمر به این صید مبتلا چه کند ...26شمارهٔ ۱۰۶: بس که در خاطر قرار بی‌وفایی می‌ده ...27شمارهٔ ۱۰۷: مستی از لعل شراب آلود او معلوم شد ...28شمارهٔ ۱۰۸: لبت در خنده با من، وز نگاهت جنگ م ...29شمارهٔ ۱۰۹: نا کرده کار دلبر من دل به کین نها ...30شمارهٔ ۱۱۰: چون دیدی‌ام، نظر به زمین دوختن چه ...31شمارهٔ ۱۱۱: آن جفا پیشه که آیین وفا نشناسد - ...32شمارهٔ ۱۱۲: دوش ازان شعله که در جان من سوخته ...33شمارهٔ ۱۱۳: جفا کشی که ز بزم تو خوار برخیزد - ...34شمارهٔ ۱۱۴: ز جراحت تو ذوقی دل بی‌قرار دارد - ...35شمارهٔ ۱۱۵: هر دشمنیی که بخت بد کرد - عشق تو ...36شمارهٔ ۱۱۶: آن نیست که دل به جا نشیند - تا سر ...37شمارهٔ ۱۱۷: چو همرهی به من آن سرو خوشخرام کند ...38شمارهٔ ۱۱۸: بس که خواهد به من آن عربده‌گر ننش ...39شمارهٔ ۱۱۹: سرگران دوش گذشتن زمن زار چه بود - ...40شمارهٔ ۱۲۰: دل به جان شب همه شب ز آه و فغانم ...41شمارهٔ ۱۲۱: ز بس کان سست پیمان در حق من بدگما ...42شمارهٔ ۱۲۲: تا دمی دامان وصلش دست شوقم سر دهد ...43شمارهٔ ۱۲۳: چون شدم بسمل، به دستم دامن قاتل ن ...44شمارهٔ ۱۲۴: چنان ز بیم رقیبان نظر به ره دارد ...45شمارهٔ ۱۲۵: زان زهر چشم، بس که دلم تلخکام شد ...46شمارهٔ ۱۲۶: ز نیازمندی من،‌ گرش احتراز باشد - ...47شمارهٔ ۱۲۷: بس که در دل کار، پیکان خدنگ یار ک ...48شمارهٔ ۱۲۸: باز مژگان ترم نوباوه خوناب کرد - ...49شمارهٔ ۱۲۹: آنها که عتاب از لب خندان تو یابند ...50شمارهٔ ۱۳۰: کامی ز لب لعل تو دیدن نگذارند - ی ...51شمارهٔ ۱۳۱: پاره سازد غم تو رشته تدبیر امید - ...52شمارهٔ ۱۳۲: بی‌رحم من از من سفر خویش نهان کرد ...53شمارهٔ ۱۳۳: دلم به غمزه آن شوخ دلربا چه کند - ...54شمارهٔ ۱۳۴: بعد عمری که دمی یار من زار شود - ...55شمارهٔ ۱۳۵: زلفت زبان طعنه به بخت نگون کشید - ...56شمارهٔ ۱۳۶: هر طرف از گرد حی با آه و واویلی ن ...57شمارهٔ ۱۳۷: چو سرو قد تو از می به پیچ و تاب د ...58شمارهٔ ۱۳۸: زلف پر چین پی صیدم چو پراکنده کند ...59شمارهٔ ۱۳۹: سخن آن مست کجا با من مدهوش کند - ...60شمارهٔ ۱۴۰: باز دل چشم هوس در پی داغی دارد - ...61شمارهٔ ۱۴۱: اول عشق است، جای بی‌وفاییها نبود ...62شمارهٔ ۱۴۲: ندانم پیش قاصد، حرف خودکامم چه خو ...63شمارهٔ ۱۴۳: از نخل او امید نوا داشتم، نشد - ب ...64شمارهٔ ۱۴۴: دل چون ز بی‌وفایی او یاد می‌کند - ...65شمارهٔ ۱۴۵: او درین نظاره کز تن جان محزون می‌ ...66شمارهٔ ۱۴۶: از مستی شب، زلف تو بی‌تاب نماید - ...67شمارهٔ ۱۴۷: بار غم سنگین‌دلان بر جان غم‌فرسا ...68شمارهٔ ۱۴۸: جان به حسرت دادم و آزار دل بر جا ...69شمارهٔ ۱۴۹: با آنکه ز مستی خبر از خویش ندارد ...70شمارهٔ ۱۵۰: نشان من چو بتان از ستیز می‌جویند ...71شمارهٔ ۱۵۱: تا فاش شود راز دلم، بی‌خبری چند - ...72شمارهٔ ۱۵۲: بشارت باد رندان را که ایام فراغ آ ...73شمارهٔ ۱۵۳: دل چون ز پی سلامت افتاد - در سلسل ...74شمارهٔ ۱۵۴: ... اهی چنین باشد - ... اهی چنین ...75شمارهٔ ۱۵۵: کدام شاه چنین کینه‌خواه می‌آید - ...76شمارهٔ ۱۵۶: داد ازان دم که با دل ناشاد - من ک ...77شمارهٔ ۱۵۷: گل خون بر سر خار مژه‌ام تیز آمد - ...78شمارهٔ ۱۵۸: دل چشم به راه یار ننهاد - بر وعده ...79شمارهٔ ۱۵۹: ز مجلس دوست رفت و دشمن آمد - دلا ...80شمارهٔ ۱۶۰: سخنم را چو به بزم تو سری بگشایند ...81شمارهٔ ۱۶۱: آن‌چنان بدگمان که بود، نماند - در ...82شمارهٔ ۱۶۲: بیمار غم از مردن، اندیشه بسی دارد ...83شمارهٔ ۱۶۳: هر طرف از تو دل سوخته داغی دارد - ...84شمارهٔ ۱۶۴: جان فدای تو بوالهوس نکند - کار پر ...85شمارهٔ ۱۶۵: دمی عاشق ندید او را، وگر دید - به ...86شمارهٔ ۱۶۶: آن پری چون زلف در پا می‌کشد - خلق ...87شمارهٔ ۱۶۷: سر ره چشم او بر دل نگیرد - که صیا ...88شمارهٔ ۱۶۸: در عشق ز جان و تن که گوید؟ - وز م ...89شمارهٔ ۱۶۹: از بس که دایم بی‌گنه آزرده‌ام از ...90شمارهٔ ۱۷۰: حیف خوبان کاین‌چنین میخواره و هر ...91شمارهٔ ۱۷۱: با او سخنی ز من که گوید؟ - از همچ ...92شمارهٔ ۱۷۲: خدنگ تو چون ره به خون می‌برد - مر ...93شمارهٔ ۱۷۳: بر یاد قدّ او چو می تاب می‌دهند - ...94شمارهٔ ۱۷۴: عنان چو از پی صید زبون بگرداند - ...95شمارهٔ ۱۷۵: باز آمد و ز عربده شرمنده رنگ بود ...96شمارهٔ ۱۷۶: چندان شب غم آه دل تنگ برآورد - کآ ...97شمارهٔ ۱۷۷: شرح الم دوری، در خامه نمی‌گنجد - ...98شمارهٔ ۱۷۸: آن شهسوار هرگه بر بادپا برآید - ب ...99شمارهٔ ۱۷۹: قاصد کز تو به ما نامه نامی آورد - ...100شمارهٔ ۱۸۰: صف شکن ترک مرا بر سر مرکب نگرید - ...101شمارهٔ ۱۸۱: سر مست آرزو را، رسم ادب نباشد - گ ...102شمارهٔ ۱۸۲: ره غلط کرده خیالش به دل ریش آمد - ...103شمارهٔ ۱۸۳: دل من چون مرغ بسمل، دمی آرمیده با ...104شمارهٔ ۱۸۴: با هرکه ستم پیشه من در سخن آید - ...105شمارهٔ ۱۸۵: از جا دلم به جلوه حیرت‌فزا مبر - ...106شمارهٔ ۱۸۶: ای که داری هوس عشق، کم عشرت گیر - ...107شمارهٔ ۱۸۷: گر بشنوم که سوی رقیبان روی گر - ج ...108شمارهٔ ۱۸۸: با آنکه هر زمان شوم از غصه زارتر ...109شمارهٔ ۱۸۹: به اجل، کار دل زار مرا وا مگذار - ...110شمارهٔ ۱۹۰: جان نداده‌ست برت عاشق بیمار هنوز ...111شمارهٔ ۱۹۱: ای چشم تو همچو فتنه خونریز - چون ...112شمارهٔ ۱۹۲: بیا و تازه خدنگی برین خراب انداز ...113شمارهٔ ۱۹۳: صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز - ز ...114شمارهٔ ۱۹۴: جان رفت و سینه تیر غمت را نشان هن ...115شمارهٔ ۱۹۵: حاصل ما از نوید وصل، پیغام است و ...116شمارهٔ ۱۹۶: شوم از مدعی خوشدل، چو بینم از تو ...117شمارهٔ ۱۹۷: چون شمع درآ سرزده و بزم نشین باش ...118شمارهٔ ۱۹۸: درین غمم که مباد از نگاه دم بدمش ...119شمارهٔ ۱۹۹: چنان رفتم من بی‌اعتبار از خاطر شا ...120شمارهٔ ۲۰۰: ای خوش آن صید که آسوده ز جان دادن ...121شمارهٔ ۲۰۱: هر لحظه مرا ذوق محبّت برد از هوش ...122شمارهٔ ۲۰۲: از شکر خنده آن گل به من افتاد آتش ...123شمارهٔ ۲۰۳: مردم و جان به غم یار نهانی مشتاق ...124شمارهٔ ۲۰۴: آتش به دل افروختن من شده نزدیک - ...125شمارهٔ ۲۰۵: ز نومیدی وعده افسرده بودم - گر ام ...126شمارهٔ ۲۰۶: ز ضعف، دست به دیوار داده آمده‌ام ...127شمارهٔ ۲۰۷: حرفی به تو از بیم سخنساز نگویم - ...128شمارهٔ ۲۰۸: به خون چهره می‌شویم و می‌روم - دع ...129شمارهٔ ۲۰۹: ز من در شکوه آن شوخ بلا بوده‌ست، ...130شمارهٔ ۲۱۰: به وقت صلح چو در شکوه پیش یار شدم ...131شمارهٔ ۲۱۱: قربان نگه کردن پنهان تو گردم - گر ...132شمارهٔ ۲۱۲: رفتم کز التفات تو کامی نداشتم - د ...133شمارهٔ ۲۱۳: گرم آمدم سوی تو و افسرده می‌روم - ...134شمارهٔ ۲۱۴: ز من غافل چو گردد از غرور حسن، بد ...135شمارهٔ ۲۱۵: بس که هر لحظه فریبی به زبان دگرم ...136شمارهٔ ۲۱۶: شب به مستی گله چندان ز عتابش کردم ...137شمارهٔ ۲۱۷: از آستان او گله آلود می‌روم - با ...138شمارهٔ ۲۱۸: ترسم گر از محبّت خویشش خبر کنم - ...139شمارهٔ ۲۱۹: دوش مستی را هم‌آغوش جنون می‌ساختم ...140شمارهٔ ۲۲۰: آن رفت که وصلت به دعا می‌طلبیدم - ...141شمارهٔ ۲۲۱: چون نظر در خواب بر خورشید رخسارش ...142شمارهٔ ۲۲۲: هلاک جان خود زان غمزه خونخوار فهم ...143شمارهٔ ۲۲۳: گر از نوروز، نوشد ماتمم،‌ خاطر مج ...144شمارهٔ ۲۲۴: امشب می وصال، پیاپی کشیده‌ام - از ...145شمارهٔ ۲۲۵: آگه از لذت غم تا من دیوانه شدم - ...146شمارهٔ ۲۲۶: از بس که بزم مهر و وفا گرم کرده‌ا ...147شمارهٔ ۲۲۷: از تو ای شمع، من سوخته خرمن سوزم ...148شمارهٔ ۲۲۸: باز آتشی به جان بلاکش فکنده‌ام - ...149شمارهٔ ۲۲۹: وفای وعده گمان از تو بی‌وفا داریم ...150شمارهٔ ۲۳۰: ترا به کام رقیبان شنوده آمده‌ام - ...151شمارهٔ ۲۳۱: چند از کوی تو چون باد نیاسوده روم ...152شمارهٔ ۲۳۲: ز بزمش با چنین خواری،‌ نخواهم زود ...153شمارهٔ ۲۳۳: از خون، پس از هلاک رقم کن به سنگ ...154شمارهٔ ۲۳۴: به بزم دوش چنان بود همزبان با من ...155شمارهٔ ۲۳۵: ز اظهار نیازم برفروزد، از عتاب اس ...156شمارهٔ ۲۳۶: امروز بس که خواریم، در چشم گلعذار ...157شمارهٔ ۲۳۷: درآید هر کجا در جلوه ناز آفتاب من ...158شمارهٔ ۲۳۸: نباشد چاره‌ای درآرزویش غیر جان دا ...159شمارهٔ ۲۳۹: غمزه زنان بر جهانیان گذری کن - قت ...160شمارهٔ ۲۴۰: خیال آشنایی چون کند بیگانه خوی من ...161شمارهٔ ۲۴۱: بر خویش نهد تهمت غمخوارگی من - تا ...162شمارهٔ ۲۴۲: جفای یار، چنان برده اعتبار از من ...163شمارهٔ ۲۴۳: از آه سردم آخر، رنجید یار از من - ...164شمارهٔ ۲۴۴: به راه آرزو خاکم، طریق خاکساری بی ...165شمارهٔ ۲۴۵: ای مایه آزار دل، فکر دل‌زاری بکن ...166شمارهٔ ۲۴۶: چون هجوم آرد محبت، شاد نتوان زیست ...167شمارهٔ ۲۴۷: چنان شد همنشینم چشم مست فتنه‌بار ...168شمارهٔ ۲۴۸: کو بخت کز برآمدن کام دل ازو - گرد ...169شمارهٔ ۲۴۹: تا کس نیاورد سخنی بر زبان ز تو - ...170شمارهٔ ۲۵۰: تا نیاید به میان حرف نهان من و تو ...171شمارهٔ ۲۵۱: دلم خوش است به نومیدی عنایت تو - ...172شمارهٔ ۲۵۲: از بس که کرده‌ام گله هر جا ز خوی ...173شمارهٔ ۲۵۳: نمی‌بیند به سویم چون روم تنها به ...174شمارهٔ ۲۵۴: کنم چو یاد ز بیگانه‌آشنایی تو - ی ...175شمارهٔ ۲۵۵: با آنکه آزموده ترا دردمند تو - هر ...176شمارهٔ ۲۵۶: با آنکه نیست آگهی‌ام در جهان ز تو ...177شمارهٔ ۲۵۷: گریزم از تو دم خشمگین رسیدن تو - ...178شمارهٔ ۲۵۸: از بیم خوی تند تو، گاه عتاب تو - ...179شمارهٔ ۲۵۹: دل کیست، خراب صحبت تو - سرمست می ...180شمارهٔ ۲۶۰: خوش آنکه رنجه گر شده باشم ز خوی ت ...181شمارهٔ ۲۶۱: ای عالمی در خاک و خون، از غمزه خو ...182شمارهٔ ۲۶۲: همچو غبار اگر شوم، در ره آرزوی تو ...183شمارهٔ ۲۶۳: می‌نمایم خویش را وارسته از سودای ...184شمارهٔ ۲۶۴: دلم ز بس که جفا دیده و وفا کرده - ...185شمارهٔ ۲۶۵: آنکه از پرسش یار است حجاب‌آلوده - ...186شمارهٔ ۲۶۶: زاهدا،‌ به ز تو آن رند شراب‌آلوده ...187شمارهٔ ۲۶۷: دل و دیده را نباشد،‌ چه نهان چه آ ...188شمارهٔ ۲۶۸: نادیده مرا چون کند آن نور دو دیده ...189شمارهٔ ۲۶۹: من بی‌خبر از خویش و دل از کار فتا ...190شمارهٔ ۲۷۰: کاروان رفته و تنها من بی‌دل مانده ...191شمارهٔ ۲۷۱: به من که مست خرابم شراب ناب مده - ...192شمارهٔ ۲۷۲: ای جان تلخکام، خراب از چه باده‌ای ...193شمارهٔ ۲۷۳: ز من ای غیر در رشکی، دلت شاد است ...194شمارهٔ ۲۷۴: خواست گوید سخنی، دید زمانی در پی ...195شمارهٔ ۲۷۵: خوش آنکه بیخودم از نشاهٔ نیاز کنی ...196شمارهٔ ۲۷۶: ای غیر، خواهش دل آسوده می‌کنی - ع ...197شمارهٔ ۲۷۷: دلا ز سرو قدان برگرفتن نظر اولی - ...198شمارهٔ ۲۷۸: امشب دگر کجایی و دلجوی کیستی - در ...199شمارهٔ ۲۷۹: دلا چنین مگر از منع یار می‌گذری - ...200شمارهٔ ۲۸۰: گشوده لب به حدیث ترحم‌آمیزی - ربو ...201شمارهٔ ۲۸۱: قصدم به غمزه ستم‌انگیز می‌کنی - ه ...202شمارهٔ ۲۸۲: هرگز نظری سوی من از ناز نکردی - ک ...203شمارهٔ ۲۸۳: خوشا صلحی که شرم‌آلوده از آزار من ...204شمارهٔ ۲۸۴: خلقی به سر ره که خرامان بدر آیی - ...205شمارهٔ ۲۸۵: زود از بزم تو برخیزم چو یار من شو ...206شمارهٔ ۲۸۶: من و آرزوی بزمی که ز حال من بپرسی ...207شمارهٔ ۲۸۷: ای خوش آن کز انتظارم گر خبر می‌دا ...208شمارهٔ ۲۸۸: بعد از نگاه گرم، تبسم نمی‌کنی - م ...209شمارهٔ ۲۸۹: بس که از ما بهر غیر ای بی‌وفا رنج ...210شمارهٔ ۲۹۰: به بالین من در تب غم نیایی - وگر ...211شمارهٔ ۲۹۱: آراستی صف مژه، راه که می‌زنی - لش ...212شمارهٔ ۲۹۲: می‌رسی قاصد و دل را به تپیدن داری ...213شمارهٔ ۲۹۳: ز عشوه بس که مرا بی‌قرار خود کردی ...214شمارهٔ ۲۹۴: دلا بیا که برآریم سر به شیدایی - ...215شمارهٔ ۲۹۵: زان مژه غیر خدنگ بلا ندهی - دامن ...216شمارهٔ ۲۹۶: دل به تو بستم و ترک جفا ندهی - جا ...217شمارهٔ ۲۹۷: دگر دل ربود از کفم دلربایی - مه ب ...218شمارهٔ ۲۹۸: شب مژده وصال شنیدم، نیامدی - بسیا ...219شمارهٔ ۲۹۹: ای قاصد فرخنده، ز اغیار نهانی - خ ...220شمارهٔ ۳۰۰: رها ای شهسوار از کف عنان بارگی کر ...221شمارهٔ ۳۰۱: چنین به اهل وفا خشمگین چرا شده‌ای ...222شمارهٔ ۳۰۲: از فریب وعده‌ای بازم شکیبا کرده‌ا ...223شمارهٔ ۳۰۳: دی شدی مست می ناب و خرابم کردی - ...224شمارهٔ ۳۰۴: همانا در میان با غیر، حرف قتل من ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ