کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش مستی را هم‌آغوش جنون می‌ساختم
    بهر خود اسباب رسوایی فزون می‌ساختم
    ز آتش می صحبت ما با رقیبان گرم بود
    هر زمان افسرده‌ای را گرمخون می‌ساختم
    بس که می‌دیدم ز مستی گوش بر حرف خودش
    هر دم اظهار محبت را فزون می‌ساختم
    گر خبر می‌داشتم از تلخکامیهای بزم
    با خمار آلودگیهای برون می‌ساختم
    تا شدم افسرده میلی، حیرتی دارم که من
    با چنان سوزی تمام عمر چون می‌ساختم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha