کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کامی ز لب لعل تو دیدن نگذارند
    یعنی سخنی از تو شنیدن نگذارند
    آن طفل ز نظّاره قتلم چو کند ذوق
    اغیار ز رشکم به تپیدن نگذارند
    چشمان کمندافکن صیاد وش تو
    صیدی که ببینند، رمیدن نگذارند
    ترکان دو چشم تو پی حسرت دلها
    گویند سخنها و شنیدن نگذارند
    خواهند که معلوم شود راز نهانم
    اغیار، گرش نامه دریدن نگذارند
    گر باد شود در طلب وصل تو میلی
    اغیار به گرد تو رسیدن نگذارند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha