کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز
    زد آتشم به جان ز رخ آفتاب سوز
    اول ز روی گرم، دلم را کباب کرد
    آخر به خنده نمکین شد کباب سوز
    بودم ازو چو شعله آتش در اضطراب
    با آنکه بود بیخودی‌ام اضطراب سوز
    هر دم شدی ز بیخودی‌ام گرم صد عتاب
    گر آتش حجاب نبودی عتاب سوز
    امشب خیال آن لب پرشور تا به روز
    در چشم خونفشان چو نمک بود خواب سوز
    میلی در آرزوی جمالش نسوختی
    گر آفتاب حسن نبودی نقاب سوز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha