میلی مهشدی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۳: صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز - زد آتشم به جان ز رخ آفتاب سوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز زد آتشم به جان ز رخ آفتاب سوز اول ز روی گرم، دلم را کباب کرد آخر به خنده نمکین شد کباب سوز بودم ازو چو شعله آتش در اضطراب با آنکه بود بیخودی ام اضطراب سوز هر دم شدی ز بیخودی ام گرم صد عتاب گر آتش حجاب نبودی عتاب سوز امشب خیال آن لب پرشور تا به روز در چشم خونفشان چو نمک بود خواب سوز میلی در آرزوی جمالش نسوختی گر آفتاب حسن نبودی نقاب سوز میلی مهشدی هروی