به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میلی مهشدی هروی

میلی مهشدی هرویغزل هاشمارهٔ ۸۳: گر یار به سوی دیگران رفت - سوی دگر نمی‌توان رفت

1540عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گر یار به سوی دیگران رفت
سوی دگر نمی‌توان رفت
فریاد که مدعی ز پیشم
با قاصد یار،‌ همزمان رفت
نشناخت ز مستی‌اش همانا
کزپیش رقیب سرگران رفت
تا درد دلم نگیرد آرام
از بزم تو مدعی نهان رفت
میلی نتوان ازو خبر یافت
از بس که به بزم این وآن رفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۲: ‌بگشا کمند زلف که دل دردمند توست - ...2شمارهٔ ۸۳: گر یار به سوی دیگران رفت - سوی دگر ...3شمارهٔ ۸۴: به خون من چه گواهی دهی ز روی ارادت ...4شمارهٔ ۸۵: زپا فتاده‌ام و سر بر آستانه اوست - ...5شمارهٔ ۸۶: حرفی که از کسی نشنیدی، پیام ماست - ...6شمارهٔ ۸۷: نداری غم،‌ دلم گر از تو ناخشنود می ...7شمارهٔ ۸۸: عشّاق که ترک ره دلدار گرفتند - از ...8شمارهٔ ۸۹: چو یار از من رمید، آرام جان من که ...9شمارهٔ ۹۰: کو بخت آنکه یار شکایت ز من کند - چ ...10شمارهٔ ۹۱: دوش در بزم که لبهایت شراب‌آلوده بو ...11شمارهٔ ۹۲: رازم فسانه از نگه عاشقانه شد - بیه ...12شمارهٔ ۹۳: چو مرا به بزم بیند، زمیان کنار گیر ...13شمارهٔ ۹۴: شب، خواب پی به حال خرابم نمی‌برد - ...14شمارهٔ ۹۵: ز بس که شوق مرا برقرار نگذارد - نش ...15شمارهٔ ۹۶: زان جفاپیشه، کسانی‌که خبر می‌آرند ...16شمارهٔ ۹۷: افغان که مرا همنفسان وانگذارند - ی ...17شمارهٔ ۹۸: بس که قاصد را بیازارد چو نام من بر ...18شمارهٔ ۹۹: تلخکام غم او،‌ درد و دوا نشناسد - ...19شمارهٔ ۱۰۰: شب شوق بزم او رگ جانم گرفته بود - ...20شمارهٔ ۱۰۱: خوبان در آزمودن ما صد جفا کنند - ...21شمارهٔ ۱۰۲: نیم بسمل شدم از غمزه خودکامی چند ...22شمارهٔ ۱۰۳: چند یارب غم دل در پی جان خواهد بو ...23شمارهٔ ۱۰۴: گر چنین خون دل از دیده دمادم گذرد ...24شمارهٔ ۱۰۵: دعای عمر به این صید مبتلا چه کند ...25شمارهٔ ۱۰۶: بس که در خاطر قرار بی‌وفایی می‌ده ...26شمارهٔ ۱۰۷: مستی از لعل شراب آلود او معلوم شد ...27شمارهٔ ۱۰۸: لبت در خنده با من، وز نگاهت جنگ م ...28شمارهٔ ۱۰۹: نا کرده کار دلبر من دل به کین نها ...29شمارهٔ ۱۱۰: چون دیدی‌ام، نظر به زمین دوختن چه ...30شمارهٔ ۱۱۱: آن جفا پیشه که آیین وفا نشناسد - ...31شمارهٔ ۱۱۲: دوش ازان شعله که در جان من سوخته ...32شمارهٔ ۱۱۳: جفا کشی که ز بزم تو خوار برخیزد - ...33شمارهٔ ۱۱۴: ز جراحت تو ذوقی دل بی‌قرار دارد - ...34شمارهٔ ۱۱۵: هر دشمنیی که بخت بد کرد - عشق تو ...35شمارهٔ ۱۱۶: آن نیست که دل به جا نشیند - تا سر ...36شمارهٔ ۱۱۷: چو همرهی به من آن سرو خوشخرام کند ...37شمارهٔ ۱۱۸: بس که خواهد به من آن عربده‌گر ننش ...38شمارهٔ ۱۱۹: سرگران دوش گذشتن زمن زار چه بود - ...39شمارهٔ ۱۲۰: دل به جان شب همه شب ز آه و فغانم ...40شمارهٔ ۱۲۱: ز بس کان سست پیمان در حق من بدگما ...41شمارهٔ ۱۲۲: تا دمی دامان وصلش دست شوقم سر دهد ...42شمارهٔ ۱۲۳: چون شدم بسمل، به دستم دامن قاتل ن ...43شمارهٔ ۱۲۴: چنان ز بیم رقیبان نظر به ره دارد ...44شمارهٔ ۱۲۵: زان زهر چشم، بس که دلم تلخکام شد ...45شمارهٔ ۱۲۶: ز نیازمندی من،‌ گرش احتراز باشد - ...46شمارهٔ ۱۲۷: بس که در دل کار، پیکان خدنگ یار ک ...47شمارهٔ ۱۲۸: باز مژگان ترم نوباوه خوناب کرد - ...48شمارهٔ ۱۲۹: آنها که عتاب از لب خندان تو یابند ...49شمارهٔ ۱۳۰: کامی ز لب لعل تو دیدن نگذارند - ی ...50شمارهٔ ۱۳۱: پاره سازد غم تو رشته تدبیر امید - ...51شمارهٔ ۱۳۲: بی‌رحم من از من سفر خویش نهان کرد ...52شمارهٔ ۱۳۳: دلم به غمزه آن شوخ دلربا چه کند - ...53شمارهٔ ۱۳۴: بعد عمری که دمی یار من زار شود - ...54شمارهٔ ۱۳۵: زلفت زبان طعنه به بخت نگون کشید - ...55شمارهٔ ۱۳۶: هر طرف از گرد حی با آه و واویلی ن ...56شمارهٔ ۱۳۷: چو سرو قد تو از می به پیچ و تاب د ...57شمارهٔ ۱۳۸: زلف پر چین پی صیدم چو پراکنده کند ...58شمارهٔ ۱۳۹: سخن آن مست کجا با من مدهوش کند - ...59شمارهٔ ۱۴۰: باز دل چشم هوس در پی داغی دارد - ...60شمارهٔ ۱۴۱: اول عشق است، جای بی‌وفاییها نبود ...61شمارهٔ ۱۴۲: ندانم پیش قاصد، حرف خودکامم چه خو ...62شمارهٔ ۱۴۳: از نخل او امید نوا داشتم، نشد - ب ...63شمارهٔ ۱۴۴: دل چون ز بی‌وفایی او یاد می‌کند - ...64شمارهٔ ۱۴۵: او درین نظاره کز تن جان محزون می‌ ...65شمارهٔ ۱۴۶: از مستی شب، زلف تو بی‌تاب نماید - ...66شمارهٔ ۱۴۷: بار غم سنگین‌دلان بر جان غم‌فرسا ...67شمارهٔ ۱۴۸: جان به حسرت دادم و آزار دل بر جا ...68شمارهٔ ۱۴۹: با آنکه ز مستی خبر از خویش ندارد ...69شمارهٔ ۱۵۰: نشان من چو بتان از ستیز می‌جویند ...70شمارهٔ ۱۵۱: تا فاش شود راز دلم، بی‌خبری چند - ...71شمارهٔ ۱۵۲: بشارت باد رندان را که ایام فراغ آ ...72شمارهٔ ۱۵۳: دل چون ز پی سلامت افتاد - در سلسل ...73شمارهٔ ۱۵۴: ... اهی چنین باشد - ... اهی چنین ...74شمارهٔ ۱۵۵: کدام شاه چنین کینه‌خواه می‌آید - ...75شمارهٔ ۱۵۶: داد ازان دم که با دل ناشاد - من ک ...76شمارهٔ ۱۵۷: گل خون بر سر خار مژه‌ام تیز آمد - ...77شمارهٔ ۱۵۸: دل چشم به راه یار ننهاد - بر وعده ...78شمارهٔ ۱۵۹: ز مجلس دوست رفت و دشمن آمد - دلا ...79شمارهٔ ۱۶۰: سخنم را چو به بزم تو سری بگشایند ...80شمارهٔ ۱۶۱: آن‌چنان بدگمان که بود، نماند - در ...81شمارهٔ ۱۶۲: بیمار غم از مردن، اندیشه بسی دارد ...82شمارهٔ ۱۶۳: هر طرف از تو دل سوخته داغی دارد - ...83شمارهٔ ۱۶۴: جان فدای تو بوالهوس نکند - کار پر ...84شمارهٔ ۱۶۵: دمی عاشق ندید او را، وگر دید - به ...85شمارهٔ ۱۶۶: آن پری چون زلف در پا می‌کشد - خلق ...86شمارهٔ ۱۶۷: سر ره چشم او بر دل نگیرد - که صیا ...87شمارهٔ ۱۶۸: در عشق ز جان و تن که گوید؟ - وز م ...88شمارهٔ ۱۶۹: از بس که دایم بی‌گنه آزرده‌ام از ...89شمارهٔ ۱۷۰: حیف خوبان کاین‌چنین میخواره و هر ...90شمارهٔ ۱۷۱: با او سخنی ز من که گوید؟ - از همچ ...91شمارهٔ ۱۷۲: خدنگ تو چون ره به خون می‌برد - مر ...92شمارهٔ ۱۷۳: بر یاد قدّ او چو می تاب می‌دهند - ...93شمارهٔ ۱۷۴: عنان چو از پی صید زبون بگرداند - ...94شمارهٔ ۱۷۵: باز آمد و ز عربده شرمنده رنگ بود ...95شمارهٔ ۱۷۶: چندان شب غم آه دل تنگ برآورد - کآ ...96شمارهٔ ۱۷۷: شرح الم دوری، در خامه نمی‌گنجد - ...97شمارهٔ ۱۷۸: آن شهسوار هرگه بر بادپا برآید - ب ...98شمارهٔ ۱۷۹: قاصد کز تو به ما نامه نامی آورد - ...99شمارهٔ ۱۸۰: صف شکن ترک مرا بر سر مرکب نگرید - ...100شمارهٔ ۱۸۱: سر مست آرزو را، رسم ادب نباشد - گ ...101شمارهٔ ۱۸۲: ره غلط کرده خیالش به دل ریش آمد - ...102شمارهٔ ۱۸۳: دل من چون مرغ بسمل، دمی آرمیده با ...103شمارهٔ ۱۸۴: با هرکه ستم پیشه من در سخن آید - ...104شمارهٔ ۱۸۵: از جا دلم به جلوه حیرت‌فزا مبر - ...105شمارهٔ ۱۸۶: ای که داری هوس عشق، کم عشرت گیر - ...106شمارهٔ ۱۸۷: گر بشنوم که سوی رقیبان روی گر - ج ...107شمارهٔ ۱۸۸: با آنکه هر زمان شوم از غصه زارتر ...108شمارهٔ ۱۸۹: به اجل، کار دل زار مرا وا مگذار - ...109شمارهٔ ۱۹۰: جان نداده‌ست برت عاشق بیمار هنوز ...110شمارهٔ ۱۹۱: ای چشم تو همچو فتنه خونریز - چون ...111شمارهٔ ۱۹۲: بیا و تازه خدنگی برین خراب انداز ...112شمارهٔ ۱۹۳: صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز - ز ...113شمارهٔ ۱۹۴: جان رفت و سینه تیر غمت را نشان هن ...114شمارهٔ ۱۹۵: حاصل ما از نوید وصل، پیغام است و ...115شمارهٔ ۱۹۶: شوم از مدعی خوشدل، چو بینم از تو ...116شمارهٔ ۱۹۷: چون شمع درآ سرزده و بزم نشین باش ...117شمارهٔ ۱۹۸: درین غمم که مباد از نگاه دم بدمش ...118شمارهٔ ۱۹۹: چنان رفتم من بی‌اعتبار از خاطر شا ...119شمارهٔ ۲۰۰: ای خوش آن صید که آسوده ز جان دادن ...120شمارهٔ ۲۰۱: هر لحظه مرا ذوق محبّت برد از هوش ...121شمارهٔ ۲۰۲: از شکر خنده آن گل به من افتاد آتش ...122شمارهٔ ۲۰۳: مردم و جان به غم یار نهانی مشتاق ...123شمارهٔ ۲۰۴: آتش به دل افروختن من شده نزدیک - ...124شمارهٔ ۲۰۵: ز نومیدی وعده افسرده بودم - گر ام ...125شمارهٔ ۲۰۶: ز ضعف، دست به دیوار داده آمده‌ام ...126شمارهٔ ۲۰۷: حرفی به تو از بیم سخنساز نگویم - ...127شمارهٔ ۲۰۸: به خون چهره می‌شویم و می‌روم - دع ...128شمارهٔ ۲۰۹: ز من در شکوه آن شوخ بلا بوده‌ست، ...129شمارهٔ ۲۱۰: به وقت صلح چو در شکوه پیش یار شدم ...130شمارهٔ ۲۱۱: قربان نگه کردن پنهان تو گردم - گر ...131شمارهٔ ۲۱۲: رفتم کز التفات تو کامی نداشتم - د ...132شمارهٔ ۲۱۳: گرم آمدم سوی تو و افسرده می‌روم - ...133شمارهٔ ۲۱۴: ز من غافل چو گردد از غرور حسن، بد ...134شمارهٔ ۲۱۵: بس که هر لحظه فریبی به زبان دگرم ...135شمارهٔ ۲۱۶: شب به مستی گله چندان ز عتابش کردم ...136شمارهٔ ۲۱۷: از آستان او گله آلود می‌روم - با ...137شمارهٔ ۲۱۸: ترسم گر از محبّت خویشش خبر کنم - ...138شمارهٔ ۲۱۹: دوش مستی را هم‌آغوش جنون می‌ساختم ...139شمارهٔ ۲۲۰: آن رفت که وصلت به دعا می‌طلبیدم - ...140شمارهٔ ۲۲۱: چون نظر در خواب بر خورشید رخسارش ...141شمارهٔ ۲۲۲: هلاک جان خود زان غمزه خونخوار فهم ...142شمارهٔ ۲۲۳: گر از نوروز، نوشد ماتمم،‌ خاطر مج ...143شمارهٔ ۲۲۴: امشب می وصال، پیاپی کشیده‌ام - از ...144شمارهٔ ۲۲۵: آگه از لذت غم تا من دیوانه شدم - ...145شمارهٔ ۲۲۶: از بس که بزم مهر و وفا گرم کرده‌ا ...146شمارهٔ ۲۲۷: از تو ای شمع، من سوخته خرمن سوزم ...147شمارهٔ ۲۲۸: باز آتشی به جان بلاکش فکنده‌ام - ...148شمارهٔ ۲۲۹: وفای وعده گمان از تو بی‌وفا داریم ...149شمارهٔ ۲۳۰: ترا به کام رقیبان شنوده آمده‌ام - ...150شمارهٔ ۲۳۱: چند از کوی تو چون باد نیاسوده روم ...151شمارهٔ ۲۳۲: ز بزمش با چنین خواری،‌ نخواهم زود ...152شمارهٔ ۲۳۳: از خون، پس از هلاک رقم کن به سنگ ...153شمارهٔ ۲۳۴: به بزم دوش چنان بود همزبان با من ...154شمارهٔ ۲۳۵: ز اظهار نیازم برفروزد، از عتاب اس ...155شمارهٔ ۲۳۶: امروز بس که خواریم، در چشم گلعذار ...156شمارهٔ ۲۳۷: درآید هر کجا در جلوه ناز آفتاب من ...157شمارهٔ ۲۳۸: نباشد چاره‌ای درآرزویش غیر جان دا ...158شمارهٔ ۲۳۹: غمزه زنان بر جهانیان گذری کن - قت ...159شمارهٔ ۲۴۰: خیال آشنایی چون کند بیگانه خوی من ...160شمارهٔ ۲۴۱: بر خویش نهد تهمت غمخوارگی من - تا ...161شمارهٔ ۲۴۲: جفای یار، چنان برده اعتبار از من ...162شمارهٔ ۲۴۳: از آه سردم آخر، رنجید یار از من - ...163شمارهٔ ۲۴۴: به راه آرزو خاکم، طریق خاکساری بی ...164شمارهٔ ۲۴۵: ای مایه آزار دل، فکر دل‌زاری بکن ...165شمارهٔ ۲۴۶: چون هجوم آرد محبت، شاد نتوان زیست ...166شمارهٔ ۲۴۷: چنان شد همنشینم چشم مست فتنه‌بار ...167شمارهٔ ۲۴۸: کو بخت کز برآمدن کام دل ازو - گرد ...168شمارهٔ ۲۴۹: تا کس نیاورد سخنی بر زبان ز تو - ...169شمارهٔ ۲۵۰: تا نیاید به میان حرف نهان من و تو ...170شمارهٔ ۲۵۱: دلم خوش است به نومیدی عنایت تو - ...171شمارهٔ ۲۵۲: از بس که کرده‌ام گله هر جا ز خوی ...172شمارهٔ ۲۵۳: نمی‌بیند به سویم چون روم تنها به ...173شمارهٔ ۲۵۴: کنم چو یاد ز بیگانه‌آشنایی تو - ی ...174شمارهٔ ۲۵۵: با آنکه آزموده ترا دردمند تو - هر ...175شمارهٔ ۲۵۶: با آنکه نیست آگهی‌ام در جهان ز تو ...176شمارهٔ ۲۵۷: گریزم از تو دم خشمگین رسیدن تو - ...177شمارهٔ ۲۵۸: از بیم خوی تند تو، گاه عتاب تو - ...178شمارهٔ ۲۵۹: دل کیست، خراب صحبت تو - سرمست می ...179شمارهٔ ۲۶۰: خوش آنکه رنجه گر شده باشم ز خوی ت ...180شمارهٔ ۲۶۱: ای عالمی در خاک و خون، از غمزه خو ...181شمارهٔ ۲۶۲: همچو غبار اگر شوم، در ره آرزوی تو ...182شمارهٔ ۲۶۳: می‌نمایم خویش را وارسته از سودای ...183شمارهٔ ۲۶۴: دلم ز بس که جفا دیده و وفا کرده - ...184شمارهٔ ۲۶۵: آنکه از پرسش یار است حجاب‌آلوده - ...185شمارهٔ ۲۶۶: زاهدا،‌ به ز تو آن رند شراب‌آلوده ...186شمارهٔ ۲۶۷: دل و دیده را نباشد،‌ چه نهان چه آ ...187شمارهٔ ۲۶۸: نادیده مرا چون کند آن نور دو دیده ...188شمارهٔ ۲۶۹: من بی‌خبر از خویش و دل از کار فتا ...189شمارهٔ ۲۷۰: کاروان رفته و تنها من بی‌دل مانده ...190شمارهٔ ۲۷۱: به من که مست خرابم شراب ناب مده - ...191شمارهٔ ۲۷۲: ای جان تلخکام، خراب از چه باده‌ای ...192شمارهٔ ۲۷۳: ز من ای غیر در رشکی، دلت شاد است ...193شمارهٔ ۲۷۴: خواست گوید سخنی، دید زمانی در پی ...194شمارهٔ ۲۷۵: خوش آنکه بیخودم از نشاهٔ نیاز کنی ...195شمارهٔ ۲۷۶: ای غیر، خواهش دل آسوده می‌کنی - ع ...196شمارهٔ ۲۷۷: دلا ز سرو قدان برگرفتن نظر اولی - ...197شمارهٔ ۲۷۸: امشب دگر کجایی و دلجوی کیستی - در ...198شمارهٔ ۲۷۹: دلا چنین مگر از منع یار می‌گذری - ...199شمارهٔ ۲۸۰: گشوده لب به حدیث ترحم‌آمیزی - ربو ...200شمارهٔ ۲۸۱: قصدم به غمزه ستم‌انگیز می‌کنی - ه ...201شمارهٔ ۲۸۲: هرگز نظری سوی من از ناز نکردی - ک ...202شمارهٔ ۲۸۳: خوشا صلحی که شرم‌آلوده از آزار من ...203شمارهٔ ۲۸۴: خلقی به سر ره که خرامان بدر آیی - ...204شمارهٔ ۲۸۵: زود از بزم تو برخیزم چو یار من شو ...205شمارهٔ ۲۸۶: من و آرزوی بزمی که ز حال من بپرسی ...206شمارهٔ ۲۸۷: ای خوش آن کز انتظارم گر خبر می‌دا ...207شمارهٔ ۲۸۸: بعد از نگاه گرم، تبسم نمی‌کنی - م ...208شمارهٔ ۲۸۹: بس که از ما بهر غیر ای بی‌وفا رنج ...209شمارهٔ ۲۹۰: به بالین من در تب غم نیایی - وگر ...210شمارهٔ ۲۹۱: آراستی صف مژه، راه که می‌زنی - لش ...211شمارهٔ ۲۹۲: می‌رسی قاصد و دل را به تپیدن داری ...212شمارهٔ ۲۹۳: ز عشوه بس که مرا بی‌قرار خود کردی ...213شمارهٔ ۲۹۴: دلا بیا که برآریم سر به شیدایی - ...214شمارهٔ ۲۹۵: زان مژه غیر خدنگ بلا ندهی - دامن ...215شمارهٔ ۲۹۶: دل به تو بستم و ترک جفا ندهی - جا ...216شمارهٔ ۲۹۷: دگر دل ربود از کفم دلربایی - مه ب ...217شمارهٔ ۲۹۸: شب مژده وصال شنیدم، نیامدی - بسیا ...218شمارهٔ ۲۹۹: ای قاصد فرخنده، ز اغیار نهانی - خ ...219شمارهٔ ۳۰۰: رها ای شهسوار از کف عنان بارگی کر ...220شمارهٔ ۳۰۱: چنین به اهل وفا خشمگین چرا شده‌ای ...221شمارهٔ ۳۰۲: از فریب وعده‌ای بازم شکیبا کرده‌ا ...222شمارهٔ ۳۰۳: دی شدی مست می ناب و خرابم کردی - ...223شمارهٔ ۳۰۴: همانا در میان با غیر، حرف قتل من ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ