کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نداری غم،‌ دلم گر از تو ناخشنود می‌گردد
    ز بس کز ناامیدیها تسلّی زود می‌گردد
    چنان در جنگ داد بی‌وفایی داد آن بدخو
    که نام آشتی نشنیده شرم‌آلود می‌گردد
    به راه انتظارش هر دم از بی‌اعتمادیها
    گمانها گرد جان آرزو فرسود می‌گردد
    من دیوانه را بر ساده لوحی خنده می‌آید
    که دنبال تو بدخو از پی مقصود می‌گردد
    همانا کرده حاصل رخصت منع مرا امشب
    که در بیرون بزمش مدّعی خشنود می‌گردد
    چه خواهد بود میلی، اعتماد وعده وصلی
    که غیری گر ازان آگه شود، نابود می‌گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha