کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بس که قاصد را بیازارد چو نام من برد
    رحم نگذارد که بگذارم پیام من برد
    برنگردد قاصد از شرم جواب تلخ او
    چون پیام من بر شیرین کلام من برد
    مرغ دل بستم پی صیدش به دام آرزو
    آه اگر آن مرغ وحشی پی به دام من برد
    رشک دارم بر قبول آنکه پیش از دیگران
    مژدهٔ مرگم به سرو خوشخرام من برد
    خاطرم جمع است از بدگویی دشمن،‌ که یار
    گوش بر حرفش نیندازد چو نام من برد
    تلخ باشد زهر مرگ،‌ اما ز شیرینی هنوز
    می‌تواند تلخی هجران ز کام من برد
    رام شد وحشی دل میلی به او، وز سرکشی
    هر زمان آرام از آهوی رام من برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha