میلی مهشدی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۹۸: بس که قاصد را بیازارد چو نام من برد - رحم نگذارد که بگذارم پیام من برد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بس که قاصد را بیازارد چو نام من برد رحم نگذارد که بگذارم پیام من برد برنگردد قاصد از شرم جواب تلخ او چون پیام من بر شیرین کلام من برد مرغ دل بستم پی صیدش به دام آرزو آه اگر آن مرغ وحشی پی به دام من برد رشک دارم بر قبول آنکه پیش از دیگران مژدهٔ مرگم به سرو خوشخرام من برد خاطرم جمع است از بدگویی دشمن، که یار گوش بر حرفش نیندازد چو نام من برد تلخ باشد زهر مرگ، اما ز شیرینی هنوز می تواند تلخی هجران ز کام من برد رام شد وحشی دل میلی به او، وز سرکشی هر زمان آرام از آهوی رام من برد میلی مهشدی هروی