کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش ازان شعله که در جان من سوخته بود
    چون گل آیینه روی تو برافروخته بود
    بود حیرت سبب آن که دلم با همه شرم
    بی حجابانه به روی تو نظر دوخته بود
    یاد آن شب که دلم پیش تو می‌ریخت برون
    از تو هر شکوه که بر روی هم اندوخته بود
    یاد باد آنکه دلم بود به دست تو عزیز
    طفل بودیّ و ترا مرغ نو‌آموخته بود
    مرغ را آنچه ز هر روز شتابانتر داشت
    اثر نامه شوق من دلسوخته بود
    یاد روزی که دل میلی سودازده، داشت
    نیم جانی که به سودای تو نفروخته بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha