کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کو بخت آنکه یار شکایت ز من کند
    چندان‌که مدعی نتواند سخن کند
    گردد هزار تازه گرفتار، ناامید
    گر شکوه‌ای دلم ز تو پیمان‌شکن کند
    گر بیم سرگرانی او نیست غیر را
    منعم چرا ز همرهی خویشتن کند
    آن طالعم کجاست که از پهلوی رقیب
    قتل مرا بهانهٔ برخاستن کند
    او می‌کند سوال و زبان در جواب او
    از اضطراب دل نتواند سخن کند
    میلی هزار حیف که آن می پرست را
    ذوق شراب، ساقی هر انجمن کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha