به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میلی مهشدی هروی

میلی مهشدی هرویغزل هاشمارهٔ ۳۳: امّید وعد‌ه‌های تو نو می‌کند مرا - در دست انتظار، گرو می‌کند مرا

1560عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

امّید وعد‌ه‌های تو نو می‌کند مرا
در دست انتظار، گرو می‌کند مرا
قاصد که هر زمان ز تو آید به سوی من
شرمنده خود از تک و دو می‌کند مرا
حیرت، مثال صورت آیینه پیش یار
غافل ز شوق گفت‌و‌شنو می‌کند مرا
میلی خیال ابروی خنجر‌گذار او
رسوای شهر چون مه نو می‌کند مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۲: بیا ای قاصد از کویش، زغم آزاد کن م ...2شمارهٔ ۳۳: امّید وعد‌ه‌های تو نو می‌کند مرا - ...3شمارهٔ ۳۴: در پا غمت چو صید زبون می‌کشد مرا - ...4شمارهٔ ۳۵: مشو با روی آتشناک، شبها شمع محفلها ...5شمارهٔ ۳۶: در ایّام روزه به از روز ما شب - که ...6شمارهٔ ۳۷: دامان ناز برزد وتیغ جفا گرفت - سرم ...7شمارهٔ ۳۸: ز من جدایی آن گلعذار نزدیک است - خ ...8شمارهٔ ۳۹: چنین که با تو مرا تاب آشنایی نیست ...9شمارهٔ ۴۰: ز من دمی که گذشتی، شتاب حاجت نیست ...10شمارهٔ ۴۱: از منع غیر، دوش که خندان گذشت و رف ...11شمارهٔ ۴۲: ناصح نصیحت تو به دل جاگیر نیست - و ...12شمارهٔ ۴۳: جز خون دل، شراب ندانسته‌ام که چیست ...13شمارهٔ ۴۴: ناله‌ام را کاش نشناسد که این فریاد ...14شمارهٔ ۴۵: گر نیست فکر قتل منت، قهر بهر چیست ...15شمارهٔ ۴۶: تیر غمت که در دل صید زبون شکست - ا ...16شمارهٔ ۴۷: شرمنده‌ام که روی دلی چون نمود و رف ...17شمارهٔ ۴۸: آنکه رشک بت چین است، این است - وان ...18شمارهٔ ۴۹: جفای او من بی‌تاب را به جا نگذاشت ...19شمارهٔ ۵۰: اگر کسی سبب وصل یار من شده است - ز ...20شمارهٔ ۵۱: غافل به من رسید و وفا را بهانه ساخ ...21شمارهٔ ۵۲: میا به پرستش من، جون امید صحت نیست ...22شمارهٔ ۵۳: وه که بر هر سر ره بی‌سر و پایی دگر ...23شمارهٔ ۵۴: بس که پیشت عاشق از جام حجاب از دست ...24شمارهٔ ۵۵: گشاد مهره دل زین بساط بر طرف است - ...25شمارهٔ ۵۶: در کعبتین عشق تو نقش مراد نیست - و ...26شمارهٔ ۵۷: با غیر رسیدیّ و ز غیرت جگرم سوخت - ...27شمارهٔ ۵۸: دل به جان آمده از عشق نهان، یار کج ...28شمارهٔ ۵۹: از حریم وصل، مهجورم نمی‌بایست داشت ...29شمارهٔ ۶۰: باز تیر مژه بر جان بلاکش زد و رفت ...30شمارهٔ ۶۱: ای مرغ دلم فاخته سرو بلندت - زلف ت ...31شمارهٔ ۶۲: چون صبا راه به خاک من غمناک انداخت ...32شمارهٔ ۶۳: به دل امید بهبودی نمانده‌ست - به غ ...33شمارهٔ ۶۴: آن غمزه در صف مژه خشمگین نشست - چو ...34شمارهٔ ۶۵: آنکه کاری غیر آزار دل زاری نیافت - ...35شمارهٔ ۶۶: امشب که گوشه اجلم منزل آمده‌ست - د ...36شمارهٔ ۶۷: نه شبنم بر زمین از یاسمین ریخت - ک ...37شمارهٔ ۶۸: گویم چو حال خود به تو، تغییر حال چ ...38شمارهٔ ۶۹: رقیب بهر چه پیدا به رهگذار نیست - ...39شمارهٔ ۷۰: ترا با کسی هوای همدمی نیست - پری ر ...40شمارهٔ ۷۱: کجا نظر به من آن شوخ خشمگین نظر ان ...41شمارهٔ ۷۲: چمن کز گل و غنچه بویی نداشت - سرو ...42شمارهٔ ۷۳: گلگون قبای من که بر ابرش برآمده‌ست ...43شمارهٔ ۷۴: هر لحظه دلم شکوه ز بدخوی دگر داشت ...44شمارهٔ ۷۵: پروانه گر ز خلق نهان درد و داغ داش ...45شمارهٔ ۷۶: چو دل فتاد ز پا، غمزه‌‌اش ز کین بر ...46شمارهٔ ۷۷: گذشت دور گل و یار سوی باغ نرفت - ک ...47شمارهٔ ۷۸: در پهلوی اغیار به هر سو نظری داشت ...48شمارهٔ ۷۹: حیا گر ز عاشق به غایت خوش است - ول ...49شمارهٔ ۸۰: بر سر مژگان هجوم اشک گلگون من است ...50شمارهٔ ۸۱: ای دل اندر آتش غم، آه دردآلود چیست ...51شمارهٔ ۸۲: ‌بگشا کمند زلف که دل دردمند توست - ...52شمارهٔ ۸۳: گر یار به سوی دیگران رفت - سوی دگر ...53شمارهٔ ۸۴: به خون من چه گواهی دهی ز روی ارادت ...54شمارهٔ ۸۵: زپا فتاده‌ام و سر بر آستانه اوست - ...55شمارهٔ ۸۶: حرفی که از کسی نشنیدی، پیام ماست - ...56شمارهٔ ۸۷: نداری غم،‌ دلم گر از تو ناخشنود می ...57شمارهٔ ۸۸: عشّاق که ترک ره دلدار گرفتند - از ...58شمارهٔ ۸۹: چو یار از من رمید، آرام جان من که ...59شمارهٔ ۹۰: کو بخت آنکه یار شکایت ز من کند - چ ...60شمارهٔ ۹۱: دوش در بزم که لبهایت شراب‌آلوده بو ...61شمارهٔ ۹۲: رازم فسانه از نگه عاشقانه شد - بیه ...62شمارهٔ ۹۳: چو مرا به بزم بیند، زمیان کنار گیر ...63شمارهٔ ۹۴: شب، خواب پی به حال خرابم نمی‌برد - ...64شمارهٔ ۹۵: ز بس که شوق مرا برقرار نگذارد - نش ...65شمارهٔ ۹۶: زان جفاپیشه، کسانی‌که خبر می‌آرند ...66شمارهٔ ۹۷: افغان که مرا همنفسان وانگذارند - ی ...67شمارهٔ ۹۸: بس که قاصد را بیازارد چو نام من بر ...68شمارهٔ ۹۹: تلخکام غم او،‌ درد و دوا نشناسد - ...69شمارهٔ ۱۰۰: شب شوق بزم او رگ جانم گرفته بود - ...70شمارهٔ ۱۰۱: خوبان در آزمودن ما صد جفا کنند - ...71شمارهٔ ۱۰۲: نیم بسمل شدم از غمزه خودکامی چند ...72شمارهٔ ۱۰۳: چند یارب غم دل در پی جان خواهد بو ...73شمارهٔ ۱۰۴: گر چنین خون دل از دیده دمادم گذرد ...74شمارهٔ ۱۰۵: دعای عمر به این صید مبتلا چه کند ...75شمارهٔ ۱۰۶: بس که در خاطر قرار بی‌وفایی می‌ده ...76شمارهٔ ۱۰۷: مستی از لعل شراب آلود او معلوم شد ...77شمارهٔ ۱۰۸: لبت در خنده با من، وز نگاهت جنگ م ...78شمارهٔ ۱۰۹: نا کرده کار دلبر من دل به کین نها ...79شمارهٔ ۱۱۰: چون دیدی‌ام، نظر به زمین دوختن چه ...80شمارهٔ ۱۱۱: آن جفا پیشه که آیین وفا نشناسد - ...81شمارهٔ ۱۱۲: دوش ازان شعله که در جان من سوخته ...82شمارهٔ ۱۱۳: جفا کشی که ز بزم تو خوار برخیزد - ...83شمارهٔ ۱۱۴: ز جراحت تو ذوقی دل بی‌قرار دارد - ...84شمارهٔ ۱۱۵: هر دشمنیی که بخت بد کرد - عشق تو ...85شمارهٔ ۱۱۶: آن نیست که دل به جا نشیند - تا سر ...86شمارهٔ ۱۱۷: چو همرهی به من آن سرو خوشخرام کند ...87شمارهٔ ۱۱۸: بس که خواهد به من آن عربده‌گر ننش ...88شمارهٔ ۱۱۹: سرگران دوش گذشتن زمن زار چه بود - ...89شمارهٔ ۱۲۰: دل به جان شب همه شب ز آه و فغانم ...90شمارهٔ ۱۲۱: ز بس کان سست پیمان در حق من بدگما ...91شمارهٔ ۱۲۲: تا دمی دامان وصلش دست شوقم سر دهد ...92شمارهٔ ۱۲۳: چون شدم بسمل، به دستم دامن قاتل ن ...93شمارهٔ ۱۲۴: چنان ز بیم رقیبان نظر به ره دارد ...94شمارهٔ ۱۲۵: زان زهر چشم، بس که دلم تلخکام شد ...95شمارهٔ ۱۲۶: ز نیازمندی من،‌ گرش احتراز باشد - ...96شمارهٔ ۱۲۷: بس که در دل کار، پیکان خدنگ یار ک ...97شمارهٔ ۱۲۸: باز مژگان ترم نوباوه خوناب کرد - ...98شمارهٔ ۱۲۹: آنها که عتاب از لب خندان تو یابند ...99شمارهٔ ۱۳۰: کامی ز لب لعل تو دیدن نگذارند - ی ...100شمارهٔ ۱۳۱: پاره سازد غم تو رشته تدبیر امید - ...101شمارهٔ ۱۳۲: بی‌رحم من از من سفر خویش نهان کرد ...102شمارهٔ ۱۳۳: دلم به غمزه آن شوخ دلربا چه کند - ...103شمارهٔ ۱۳۴: بعد عمری که دمی یار من زار شود - ...104شمارهٔ ۱۳۵: زلفت زبان طعنه به بخت نگون کشید - ...105شمارهٔ ۱۳۶: هر طرف از گرد حی با آه و واویلی ن ...106شمارهٔ ۱۳۷: چو سرو قد تو از می به پیچ و تاب د ...107شمارهٔ ۱۳۸: زلف پر چین پی صیدم چو پراکنده کند ...108شمارهٔ ۱۳۹: سخن آن مست کجا با من مدهوش کند - ...109شمارهٔ ۱۴۰: باز دل چشم هوس در پی داغی دارد - ...110شمارهٔ ۱۴۱: اول عشق است، جای بی‌وفاییها نبود ...111شمارهٔ ۱۴۲: ندانم پیش قاصد، حرف خودکامم چه خو ...112شمارهٔ ۱۴۳: از نخل او امید نوا داشتم، نشد - ب ...113شمارهٔ ۱۴۴: دل چون ز بی‌وفایی او یاد می‌کند - ...114شمارهٔ ۱۴۵: او درین نظاره کز تن جان محزون می‌ ...115شمارهٔ ۱۴۶: از مستی شب، زلف تو بی‌تاب نماید - ...116شمارهٔ ۱۴۷: بار غم سنگین‌دلان بر جان غم‌فرسا ...117شمارهٔ ۱۴۸: جان به حسرت دادم و آزار دل بر جا ...118شمارهٔ ۱۴۹: با آنکه ز مستی خبر از خویش ندارد ...119شمارهٔ ۱۵۰: نشان من چو بتان از ستیز می‌جویند ...120شمارهٔ ۱۵۱: تا فاش شود راز دلم، بی‌خبری چند - ...121شمارهٔ ۱۵۲: بشارت باد رندان را که ایام فراغ آ ...122شمارهٔ ۱۵۳: دل چون ز پی سلامت افتاد - در سلسل ...123شمارهٔ ۱۵۴: ... اهی چنین باشد - ... اهی چنین ...124شمارهٔ ۱۵۵: کدام شاه چنین کینه‌خواه می‌آید - ...125شمارهٔ ۱۵۶: داد ازان دم که با دل ناشاد - من ک ...126شمارهٔ ۱۵۷: گل خون بر سر خار مژه‌ام تیز آمد - ...127شمارهٔ ۱۵۸: دل چشم به راه یار ننهاد - بر وعده ...128شمارهٔ ۱۵۹: ز مجلس دوست رفت و دشمن آمد - دلا ...129شمارهٔ ۱۶۰: سخنم را چو به بزم تو سری بگشایند ...130شمارهٔ ۱۶۱: آن‌چنان بدگمان که بود، نماند - در ...131شمارهٔ ۱۶۲: بیمار غم از مردن، اندیشه بسی دارد ...132شمارهٔ ۱۶۳: هر طرف از تو دل سوخته داغی دارد - ...133شمارهٔ ۱۶۴: جان فدای تو بوالهوس نکند - کار پر ...134شمارهٔ ۱۶۵: دمی عاشق ندید او را، وگر دید - به ...135شمارهٔ ۱۶۶: آن پری چون زلف در پا می‌کشد - خلق ...136شمارهٔ ۱۶۷: سر ره چشم او بر دل نگیرد - که صیا ...137شمارهٔ ۱۶۸: در عشق ز جان و تن که گوید؟ - وز م ...138شمارهٔ ۱۶۹: از بس که دایم بی‌گنه آزرده‌ام از ...139شمارهٔ ۱۷۰: حیف خوبان کاین‌چنین میخواره و هر ...140شمارهٔ ۱۷۱: با او سخنی ز من که گوید؟ - از همچ ...141شمارهٔ ۱۷۲: خدنگ تو چون ره به خون می‌برد - مر ...142شمارهٔ ۱۷۳: بر یاد قدّ او چو می تاب می‌دهند - ...143شمارهٔ ۱۷۴: عنان چو از پی صید زبون بگرداند - ...144شمارهٔ ۱۷۵: باز آمد و ز عربده شرمنده رنگ بود ...145شمارهٔ ۱۷۶: چندان شب غم آه دل تنگ برآورد - کآ ...146شمارهٔ ۱۷۷: شرح الم دوری، در خامه نمی‌گنجد - ...147شمارهٔ ۱۷۸: آن شهسوار هرگه بر بادپا برآید - ب ...148شمارهٔ ۱۷۹: قاصد کز تو به ما نامه نامی آورد - ...149شمارهٔ ۱۸۰: صف شکن ترک مرا بر سر مرکب نگرید - ...150شمارهٔ ۱۸۱: سر مست آرزو را، رسم ادب نباشد - گ ...151شمارهٔ ۱۸۲: ره غلط کرده خیالش به دل ریش آمد - ...152شمارهٔ ۱۸۳: دل من چون مرغ بسمل، دمی آرمیده با ...153شمارهٔ ۱۸۴: با هرکه ستم پیشه من در سخن آید - ...154شمارهٔ ۱۸۵: از جا دلم به جلوه حیرت‌فزا مبر - ...155شمارهٔ ۱۸۶: ای که داری هوس عشق، کم عشرت گیر - ...156شمارهٔ ۱۸۷: گر بشنوم که سوی رقیبان روی گر - ج ...157شمارهٔ ۱۸۸: با آنکه هر زمان شوم از غصه زارتر ...158شمارهٔ ۱۸۹: به اجل، کار دل زار مرا وا مگذار - ...159شمارهٔ ۱۹۰: جان نداده‌ست برت عاشق بیمار هنوز ...160شمارهٔ ۱۹۱: ای چشم تو همچو فتنه خونریز - چون ...161شمارهٔ ۱۹۲: بیا و تازه خدنگی برین خراب انداز ...162شمارهٔ ۱۹۳: صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز - ز ...163شمارهٔ ۱۹۴: جان رفت و سینه تیر غمت را نشان هن ...164شمارهٔ ۱۹۵: حاصل ما از نوید وصل، پیغام است و ...165شمارهٔ ۱۹۶: شوم از مدعی خوشدل، چو بینم از تو ...166شمارهٔ ۱۹۷: چون شمع درآ سرزده و بزم نشین باش ...167شمارهٔ ۱۹۸: درین غمم که مباد از نگاه دم بدمش ...168شمارهٔ ۱۹۹: چنان رفتم من بی‌اعتبار از خاطر شا ...169شمارهٔ ۲۰۰: ای خوش آن صید که آسوده ز جان دادن ...170شمارهٔ ۲۰۱: هر لحظه مرا ذوق محبّت برد از هوش ...171شمارهٔ ۲۰۲: از شکر خنده آن گل به من افتاد آتش ...172شمارهٔ ۲۰۳: مردم و جان به غم یار نهانی مشتاق ...173شمارهٔ ۲۰۴: آتش به دل افروختن من شده نزدیک - ...174شمارهٔ ۲۰۵: ز نومیدی وعده افسرده بودم - گر ام ...175شمارهٔ ۲۰۶: ز ضعف، دست به دیوار داده آمده‌ام ...176شمارهٔ ۲۰۷: حرفی به تو از بیم سخنساز نگویم - ...177شمارهٔ ۲۰۸: به خون چهره می‌شویم و می‌روم - دع ...178شمارهٔ ۲۰۹: ز من در شکوه آن شوخ بلا بوده‌ست، ...179شمارهٔ ۲۱۰: به وقت صلح چو در شکوه پیش یار شدم ...180شمارهٔ ۲۱۱: قربان نگه کردن پنهان تو گردم - گر ...181شمارهٔ ۲۱۲: رفتم کز التفات تو کامی نداشتم - د ...182شمارهٔ ۲۱۳: گرم آمدم سوی تو و افسرده می‌روم - ...183شمارهٔ ۲۱۴: ز من غافل چو گردد از غرور حسن، بد ...184شمارهٔ ۲۱۵: بس که هر لحظه فریبی به زبان دگرم ...185شمارهٔ ۲۱۶: شب به مستی گله چندان ز عتابش کردم ...186شمارهٔ ۲۱۷: از آستان او گله آلود می‌روم - با ...187شمارهٔ ۲۱۸: ترسم گر از محبّت خویشش خبر کنم - ...188شمارهٔ ۲۱۹: دوش مستی را هم‌آغوش جنون می‌ساختم ...189شمارهٔ ۲۲۰: آن رفت که وصلت به دعا می‌طلبیدم - ...190شمارهٔ ۲۲۱: چون نظر در خواب بر خورشید رخسارش ...191شمارهٔ ۲۲۲: هلاک جان خود زان غمزه خونخوار فهم ...192شمارهٔ ۲۲۳: گر از نوروز، نوشد ماتمم،‌ خاطر مج ...193شمارهٔ ۲۲۴: امشب می وصال، پیاپی کشیده‌ام - از ...194شمارهٔ ۲۲۵: آگه از لذت غم تا من دیوانه شدم - ...195شمارهٔ ۲۲۶: از بس که بزم مهر و وفا گرم کرده‌ا ...196شمارهٔ ۲۲۷: از تو ای شمع، من سوخته خرمن سوزم ...197شمارهٔ ۲۲۸: باز آتشی به جان بلاکش فکنده‌ام - ...198شمارهٔ ۲۲۹: وفای وعده گمان از تو بی‌وفا داریم ...199شمارهٔ ۲۳۰: ترا به کام رقیبان شنوده آمده‌ام - ...200شمارهٔ ۲۳۱: چند از کوی تو چون باد نیاسوده روم ...201شمارهٔ ۲۳۲: ز بزمش با چنین خواری،‌ نخواهم زود ...202شمارهٔ ۲۳۳: از خون، پس از هلاک رقم کن به سنگ ...203شمارهٔ ۲۳۴: به بزم دوش چنان بود همزبان با من ...204شمارهٔ ۲۳۵: ز اظهار نیازم برفروزد، از عتاب اس ...205شمارهٔ ۲۳۶: امروز بس که خواریم، در چشم گلعذار ...206شمارهٔ ۲۳۷: درآید هر کجا در جلوه ناز آفتاب من ...207شمارهٔ ۲۳۸: نباشد چاره‌ای درآرزویش غیر جان دا ...208شمارهٔ ۲۳۹: غمزه زنان بر جهانیان گذری کن - قت ...209شمارهٔ ۲۴۰: خیال آشنایی چون کند بیگانه خوی من ...210شمارهٔ ۲۴۱: بر خویش نهد تهمت غمخوارگی من - تا ...211شمارهٔ ۲۴۲: جفای یار، چنان برده اعتبار از من ...212شمارهٔ ۲۴۳: از آه سردم آخر، رنجید یار از من - ...213شمارهٔ ۲۴۴: به راه آرزو خاکم، طریق خاکساری بی ...214شمارهٔ ۲۴۵: ای مایه آزار دل، فکر دل‌زاری بکن ...215شمارهٔ ۲۴۶: چون هجوم آرد محبت، شاد نتوان زیست ...216شمارهٔ ۲۴۷: چنان شد همنشینم چشم مست فتنه‌بار ...217شمارهٔ ۲۴۸: کو بخت کز برآمدن کام دل ازو - گرد ...218شمارهٔ ۲۴۹: تا کس نیاورد سخنی بر زبان ز تو - ...219شمارهٔ ۲۵۰: تا نیاید به میان حرف نهان من و تو ...220شمارهٔ ۲۵۱: دلم خوش است به نومیدی عنایت تو - ...221شمارهٔ ۲۵۲: از بس که کرده‌ام گله هر جا ز خوی ...222شمارهٔ ۲۵۳: نمی‌بیند به سویم چون روم تنها به ...223شمارهٔ ۲۵۴: کنم چو یاد ز بیگانه‌آشنایی تو - ی ...224شمارهٔ ۲۵۵: با آنکه آزموده ترا دردمند تو - هر ...225شمارهٔ ۲۵۶: با آنکه نیست آگهی‌ام در جهان ز تو ...226شمارهٔ ۲۵۷: گریزم از تو دم خشمگین رسیدن تو - ...227شمارهٔ ۲۵۸: از بیم خوی تند تو، گاه عتاب تو - ...228شمارهٔ ۲۵۹: دل کیست، خراب صحبت تو - سرمست می ...229شمارهٔ ۲۶۰: خوش آنکه رنجه گر شده باشم ز خوی ت ...230شمارهٔ ۲۶۱: ای عالمی در خاک و خون، از غمزه خو ...231شمارهٔ ۲۶۲: همچو غبار اگر شوم، در ره آرزوی تو ...232شمارهٔ ۲۶۳: می‌نمایم خویش را وارسته از سودای ...233شمارهٔ ۲۶۴: دلم ز بس که جفا دیده و وفا کرده - ...234شمارهٔ ۲۶۵: آنکه از پرسش یار است حجاب‌آلوده - ...235شمارهٔ ۲۶۶: زاهدا،‌ به ز تو آن رند شراب‌آلوده ...236شمارهٔ ۲۶۷: دل و دیده را نباشد،‌ چه نهان چه آ ...237شمارهٔ ۲۶۸: نادیده مرا چون کند آن نور دو دیده ...238شمارهٔ ۲۶۹: من بی‌خبر از خویش و دل از کار فتا ...239شمارهٔ ۲۷۰: کاروان رفته و تنها من بی‌دل مانده ...240شمارهٔ ۲۷۱: به من که مست خرابم شراب ناب مده - ...241شمارهٔ ۲۷۲: ای جان تلخکام، خراب از چه باده‌ای ...242شمارهٔ ۲۷۳: ز من ای غیر در رشکی، دلت شاد است ...243شمارهٔ ۲۷۴: خواست گوید سخنی، دید زمانی در پی ...244شمارهٔ ۲۷۵: خوش آنکه بیخودم از نشاهٔ نیاز کنی ...245شمارهٔ ۲۷۶: ای غیر، خواهش دل آسوده می‌کنی - ع ...246شمارهٔ ۲۷۷: دلا ز سرو قدان برگرفتن نظر اولی - ...247شمارهٔ ۲۷۸: امشب دگر کجایی و دلجوی کیستی - در ...248شمارهٔ ۲۷۹: دلا چنین مگر از منع یار می‌گذری - ...249شمارهٔ ۲۸۰: گشوده لب به حدیث ترحم‌آمیزی - ربو ...250شمارهٔ ۲۸۱: قصدم به غمزه ستم‌انگیز می‌کنی - ه ...251شمارهٔ ۲۸۲: هرگز نظری سوی من از ناز نکردی - ک ...252شمارهٔ ۲۸۳: خوشا صلحی که شرم‌آلوده از آزار من ...253شمارهٔ ۲۸۴: خلقی به سر ره که خرامان بدر آیی - ...254شمارهٔ ۲۸۵: زود از بزم تو برخیزم چو یار من شو ...255شمارهٔ ۲۸۶: من و آرزوی بزمی که ز حال من بپرسی ...256شمارهٔ ۲۸۷: ای خوش آن کز انتظارم گر خبر می‌دا ...257شمارهٔ ۲۸۸: بعد از نگاه گرم، تبسم نمی‌کنی - م ...258شمارهٔ ۲۸۹: بس که از ما بهر غیر ای بی‌وفا رنج ...259شمارهٔ ۲۹۰: به بالین من در تب غم نیایی - وگر ...260شمارهٔ ۲۹۱: آراستی صف مژه، راه که می‌زنی - لش ...261شمارهٔ ۲۹۲: می‌رسی قاصد و دل را به تپیدن داری ...262شمارهٔ ۲۹۳: ز عشوه بس که مرا بی‌قرار خود کردی ...263شمارهٔ ۲۹۴: دلا بیا که برآریم سر به شیدایی - ...264شمارهٔ ۲۹۵: زان مژه غیر خدنگ بلا ندهی - دامن ...265شمارهٔ ۲۹۶: دل به تو بستم و ترک جفا ندهی - جا ...266شمارهٔ ۲۹۷: دگر دل ربود از کفم دلربایی - مه ب ...267شمارهٔ ۲۹۸: شب مژده وصال شنیدم، نیامدی - بسیا ...268شمارهٔ ۲۹۹: ای قاصد فرخنده، ز اغیار نهانی - خ ...269شمارهٔ ۳۰۰: رها ای شهسوار از کف عنان بارگی کر ...270شمارهٔ ۳۰۱: چنین به اهل وفا خشمگین چرا شده‌ای ...271شمارهٔ ۳۰۲: از فریب وعده‌ای بازم شکیبا کرده‌ا ...272شمارهٔ ۳۰۳: دی شدی مست می ناب و خرابم کردی - ...273شمارهٔ ۳۰۴: همانا در میان با غیر، حرف قتل من ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ