به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میلی مهشدی هروی

میلی مهشدی هرویغزل هاشمارهٔ ۶۲: چون صبا راه به خاک من غمناک انداخت - بوی گلبرگ کسی در کفن چاک انداخت

1610عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چون صبا راه به خاک من غمناک انداخت
بوی گلبرگ کسی در کفن چاک انداخت
سر خون ریختن بیگنهی داشت مگر؟
که مرا کار به آن غمزه بی‌باک انداخت
هر گه آن شمع بتان، خنجر بیداد کشید
آتش تفرقه در جمع هوسناک انداخت
مژده باد ای دل آزرده که صیّادوشی
آمد و در سرم اندیشه فتراک انداخت
آه میلی سبب گرمی بی‌دردان شد
آتشی باز به مشت خس و خاشاک انداخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۱: ای مرغ دلم فاخته سرو بلندت - زلف ت ...2شمارهٔ ۶۲: چون صبا راه به خاک من غمناک انداخت ...3شمارهٔ ۶۳: به دل امید بهبودی نمانده‌ست - به غ ...4شمارهٔ ۶۴: آن غمزه در صف مژه خشمگین نشست - چو ...5شمارهٔ ۶۵: آنکه کاری غیر آزار دل زاری نیافت - ...6شمارهٔ ۶۶: امشب که گوشه اجلم منزل آمده‌ست - د ...7شمارهٔ ۶۷: نه شبنم بر زمین از یاسمین ریخت - ک ...8شمارهٔ ۶۸: گویم چو حال خود به تو، تغییر حال چ ...9شمارهٔ ۶۹: رقیب بهر چه پیدا به رهگذار نیست - ...10شمارهٔ ۷۰: ترا با کسی هوای همدمی نیست - پری ر ...11شمارهٔ ۷۱: کجا نظر به من آن شوخ خشمگین نظر ان ...12شمارهٔ ۷۲: چمن کز گل و غنچه بویی نداشت - سرو ...13شمارهٔ ۷۳: گلگون قبای من که بر ابرش برآمده‌ست ...14شمارهٔ ۷۴: هر لحظه دلم شکوه ز بدخوی دگر داشت ...15شمارهٔ ۷۵: پروانه گر ز خلق نهان درد و داغ داش ...16شمارهٔ ۷۶: چو دل فتاد ز پا، غمزه‌‌اش ز کین بر ...17شمارهٔ ۷۷: گذشت دور گل و یار سوی باغ نرفت - ک ...18شمارهٔ ۷۸: در پهلوی اغیار به هر سو نظری داشت ...19شمارهٔ ۷۹: حیا گر ز عاشق به غایت خوش است - ول ...20شمارهٔ ۸۰: بر سر مژگان هجوم اشک گلگون من است ...21شمارهٔ ۸۱: ای دل اندر آتش غم، آه دردآلود چیست ...22شمارهٔ ۸۲: ‌بگشا کمند زلف که دل دردمند توست - ...23شمارهٔ ۸۳: گر یار به سوی دیگران رفت - سوی دگر ...24شمارهٔ ۸۴: به خون من چه گواهی دهی ز روی ارادت ...25شمارهٔ ۸۵: زپا فتاده‌ام و سر بر آستانه اوست - ...26شمارهٔ ۸۶: حرفی که از کسی نشنیدی، پیام ماست - ...27شمارهٔ ۸۷: نداری غم،‌ دلم گر از تو ناخشنود می ...28شمارهٔ ۸۸: عشّاق که ترک ره دلدار گرفتند - از ...29شمارهٔ ۸۹: چو یار از من رمید، آرام جان من که ...30شمارهٔ ۹۰: کو بخت آنکه یار شکایت ز من کند - چ ...31شمارهٔ ۹۱: دوش در بزم که لبهایت شراب‌آلوده بو ...32شمارهٔ ۹۲: رازم فسانه از نگه عاشقانه شد - بیه ...33شمارهٔ ۹۳: چو مرا به بزم بیند، زمیان کنار گیر ...34شمارهٔ ۹۴: شب، خواب پی به حال خرابم نمی‌برد - ...35شمارهٔ ۹۵: ز بس که شوق مرا برقرار نگذارد - نش ...36شمارهٔ ۹۶: زان جفاپیشه، کسانی‌که خبر می‌آرند ...37شمارهٔ ۹۷: افغان که مرا همنفسان وانگذارند - ی ...38شمارهٔ ۹۸: بس که قاصد را بیازارد چو نام من بر ...39شمارهٔ ۹۹: تلخکام غم او،‌ درد و دوا نشناسد - ...40شمارهٔ ۱۰۰: شب شوق بزم او رگ جانم گرفته بود - ...41شمارهٔ ۱۰۱: خوبان در آزمودن ما صد جفا کنند - ...42شمارهٔ ۱۰۲: نیم بسمل شدم از غمزه خودکامی چند ...43شمارهٔ ۱۰۳: چند یارب غم دل در پی جان خواهد بو ...44شمارهٔ ۱۰۴: گر چنین خون دل از دیده دمادم گذرد ...45شمارهٔ ۱۰۵: دعای عمر به این صید مبتلا چه کند ...46شمارهٔ ۱۰۶: بس که در خاطر قرار بی‌وفایی می‌ده ...47شمارهٔ ۱۰۷: مستی از لعل شراب آلود او معلوم شد ...48شمارهٔ ۱۰۸: لبت در خنده با من، وز نگاهت جنگ م ...49شمارهٔ ۱۰۹: نا کرده کار دلبر من دل به کین نها ...50شمارهٔ ۱۱۰: چون دیدی‌ام، نظر به زمین دوختن چه ...51شمارهٔ ۱۱۱: آن جفا پیشه که آیین وفا نشناسد - ...52شمارهٔ ۱۱۲: دوش ازان شعله که در جان من سوخته ...53شمارهٔ ۱۱۳: جفا کشی که ز بزم تو خوار برخیزد - ...54شمارهٔ ۱۱۴: ز جراحت تو ذوقی دل بی‌قرار دارد - ...55شمارهٔ ۱۱۵: هر دشمنیی که بخت بد کرد - عشق تو ...56شمارهٔ ۱۱۶: آن نیست که دل به جا نشیند - تا سر ...57شمارهٔ ۱۱۷: چو همرهی به من آن سرو خوشخرام کند ...58شمارهٔ ۱۱۸: بس که خواهد به من آن عربده‌گر ننش ...59شمارهٔ ۱۱۹: سرگران دوش گذشتن زمن زار چه بود - ...60شمارهٔ ۱۲۰: دل به جان شب همه شب ز آه و فغانم ...61شمارهٔ ۱۲۱: ز بس کان سست پیمان در حق من بدگما ...62شمارهٔ ۱۲۲: تا دمی دامان وصلش دست شوقم سر دهد ...63شمارهٔ ۱۲۳: چون شدم بسمل، به دستم دامن قاتل ن ...64شمارهٔ ۱۲۴: چنان ز بیم رقیبان نظر به ره دارد ...65شمارهٔ ۱۲۵: زان زهر چشم، بس که دلم تلخکام شد ...66شمارهٔ ۱۲۶: ز نیازمندی من،‌ گرش احتراز باشد - ...67شمارهٔ ۱۲۷: بس که در دل کار، پیکان خدنگ یار ک ...68شمارهٔ ۱۲۸: باز مژگان ترم نوباوه خوناب کرد - ...69شمارهٔ ۱۲۹: آنها که عتاب از لب خندان تو یابند ...70شمارهٔ ۱۳۰: کامی ز لب لعل تو دیدن نگذارند - ی ...71شمارهٔ ۱۳۱: پاره سازد غم تو رشته تدبیر امید - ...72شمارهٔ ۱۳۲: بی‌رحم من از من سفر خویش نهان کرد ...73شمارهٔ ۱۳۳: دلم به غمزه آن شوخ دلربا چه کند - ...74شمارهٔ ۱۳۴: بعد عمری که دمی یار من زار شود - ...75شمارهٔ ۱۳۵: زلفت زبان طعنه به بخت نگون کشید - ...76شمارهٔ ۱۳۶: هر طرف از گرد حی با آه و واویلی ن ...77شمارهٔ ۱۳۷: چو سرو قد تو از می به پیچ و تاب د ...78شمارهٔ ۱۳۸: زلف پر چین پی صیدم چو پراکنده کند ...79شمارهٔ ۱۳۹: سخن آن مست کجا با من مدهوش کند - ...80شمارهٔ ۱۴۰: باز دل چشم هوس در پی داغی دارد - ...81شمارهٔ ۱۴۱: اول عشق است، جای بی‌وفاییها نبود ...82شمارهٔ ۱۴۲: ندانم پیش قاصد، حرف خودکامم چه خو ...83شمارهٔ ۱۴۳: از نخل او امید نوا داشتم، نشد - ب ...84شمارهٔ ۱۴۴: دل چون ز بی‌وفایی او یاد می‌کند - ...85شمارهٔ ۱۴۵: او درین نظاره کز تن جان محزون می‌ ...86شمارهٔ ۱۴۶: از مستی شب، زلف تو بی‌تاب نماید - ...87شمارهٔ ۱۴۷: بار غم سنگین‌دلان بر جان غم‌فرسا ...88شمارهٔ ۱۴۸: جان به حسرت دادم و آزار دل بر جا ...89شمارهٔ ۱۴۹: با آنکه ز مستی خبر از خویش ندارد ...90شمارهٔ ۱۵۰: نشان من چو بتان از ستیز می‌جویند ...91شمارهٔ ۱۵۱: تا فاش شود راز دلم، بی‌خبری چند - ...92شمارهٔ ۱۵۲: بشارت باد رندان را که ایام فراغ آ ...93شمارهٔ ۱۵۳: دل چون ز پی سلامت افتاد - در سلسل ...94شمارهٔ ۱۵۴: ... اهی چنین باشد - ... اهی چنین ...95شمارهٔ ۱۵۵: کدام شاه چنین کینه‌خواه می‌آید - ...96شمارهٔ ۱۵۶: داد ازان دم که با دل ناشاد - من ک ...97شمارهٔ ۱۵۷: گل خون بر سر خار مژه‌ام تیز آمد - ...98شمارهٔ ۱۵۸: دل چشم به راه یار ننهاد - بر وعده ...99شمارهٔ ۱۵۹: ز مجلس دوست رفت و دشمن آمد - دلا ...100شمارهٔ ۱۶۰: سخنم را چو به بزم تو سری بگشایند ...101شمارهٔ ۱۶۱: آن‌چنان بدگمان که بود، نماند - در ...102شمارهٔ ۱۶۲: بیمار غم از مردن، اندیشه بسی دارد ...103شمارهٔ ۱۶۳: هر طرف از تو دل سوخته داغی دارد - ...104شمارهٔ ۱۶۴: جان فدای تو بوالهوس نکند - کار پر ...105شمارهٔ ۱۶۵: دمی عاشق ندید او را، وگر دید - به ...106شمارهٔ ۱۶۶: آن پری چون زلف در پا می‌کشد - خلق ...107شمارهٔ ۱۶۷: سر ره چشم او بر دل نگیرد - که صیا ...108شمارهٔ ۱۶۸: در عشق ز جان و تن که گوید؟ - وز م ...109شمارهٔ ۱۶۹: از بس که دایم بی‌گنه آزرده‌ام از ...110شمارهٔ ۱۷۰: حیف خوبان کاین‌چنین میخواره و هر ...111شمارهٔ ۱۷۱: با او سخنی ز من که گوید؟ - از همچ ...112شمارهٔ ۱۷۲: خدنگ تو چون ره به خون می‌برد - مر ...113شمارهٔ ۱۷۳: بر یاد قدّ او چو می تاب می‌دهند - ...114شمارهٔ ۱۷۴: عنان چو از پی صید زبون بگرداند - ...115شمارهٔ ۱۷۵: باز آمد و ز عربده شرمنده رنگ بود ...116شمارهٔ ۱۷۶: چندان شب غم آه دل تنگ برآورد - کآ ...117شمارهٔ ۱۷۷: شرح الم دوری، در خامه نمی‌گنجد - ...118شمارهٔ ۱۷۸: آن شهسوار هرگه بر بادپا برآید - ب ...119شمارهٔ ۱۷۹: قاصد کز تو به ما نامه نامی آورد - ...120شمارهٔ ۱۸۰: صف شکن ترک مرا بر سر مرکب نگرید - ...121شمارهٔ ۱۸۱: سر مست آرزو را، رسم ادب نباشد - گ ...122شمارهٔ ۱۸۲: ره غلط کرده خیالش به دل ریش آمد - ...123شمارهٔ ۱۸۳: دل من چون مرغ بسمل، دمی آرمیده با ...124شمارهٔ ۱۸۴: با هرکه ستم پیشه من در سخن آید - ...125شمارهٔ ۱۸۵: از جا دلم به جلوه حیرت‌فزا مبر - ...126شمارهٔ ۱۸۶: ای که داری هوس عشق، کم عشرت گیر - ...127شمارهٔ ۱۸۷: گر بشنوم که سوی رقیبان روی گر - ج ...128شمارهٔ ۱۸۸: با آنکه هر زمان شوم از غصه زارتر ...129شمارهٔ ۱۸۹: به اجل، کار دل زار مرا وا مگذار - ...130شمارهٔ ۱۹۰: جان نداده‌ست برت عاشق بیمار هنوز ...131شمارهٔ ۱۹۱: ای چشم تو همچو فتنه خونریز - چون ...132شمارهٔ ۱۹۲: بیا و تازه خدنگی برین خراب انداز ...133شمارهٔ ۱۹۳: صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز - ز ...134شمارهٔ ۱۹۴: جان رفت و سینه تیر غمت را نشان هن ...135شمارهٔ ۱۹۵: حاصل ما از نوید وصل، پیغام است و ...136شمارهٔ ۱۹۶: شوم از مدعی خوشدل، چو بینم از تو ...137شمارهٔ ۱۹۷: چون شمع درآ سرزده و بزم نشین باش ...138شمارهٔ ۱۹۸: درین غمم که مباد از نگاه دم بدمش ...139شمارهٔ ۱۹۹: چنان رفتم من بی‌اعتبار از خاطر شا ...140شمارهٔ ۲۰۰: ای خوش آن صید که آسوده ز جان دادن ...141شمارهٔ ۲۰۱: هر لحظه مرا ذوق محبّت برد از هوش ...142شمارهٔ ۲۰۲: از شکر خنده آن گل به من افتاد آتش ...143شمارهٔ ۲۰۳: مردم و جان به غم یار نهانی مشتاق ...144شمارهٔ ۲۰۴: آتش به دل افروختن من شده نزدیک - ...145شمارهٔ ۲۰۵: ز نومیدی وعده افسرده بودم - گر ام ...146شمارهٔ ۲۰۶: ز ضعف، دست به دیوار داده آمده‌ام ...147شمارهٔ ۲۰۷: حرفی به تو از بیم سخنساز نگویم - ...148شمارهٔ ۲۰۸: به خون چهره می‌شویم و می‌روم - دع ...149شمارهٔ ۲۰۹: ز من در شکوه آن شوخ بلا بوده‌ست، ...150شمارهٔ ۲۱۰: به وقت صلح چو در شکوه پیش یار شدم ...151شمارهٔ ۲۱۱: قربان نگه کردن پنهان تو گردم - گر ...152شمارهٔ ۲۱۲: رفتم کز التفات تو کامی نداشتم - د ...153شمارهٔ ۲۱۳: گرم آمدم سوی تو و افسرده می‌روم - ...154شمارهٔ ۲۱۴: ز من غافل چو گردد از غرور حسن، بد ...155شمارهٔ ۲۱۵: بس که هر لحظه فریبی به زبان دگرم ...156شمارهٔ ۲۱۶: شب به مستی گله چندان ز عتابش کردم ...157شمارهٔ ۲۱۷: از آستان او گله آلود می‌روم - با ...158شمارهٔ ۲۱۸: ترسم گر از محبّت خویشش خبر کنم - ...159شمارهٔ ۲۱۹: دوش مستی را هم‌آغوش جنون می‌ساختم ...160شمارهٔ ۲۲۰: آن رفت که وصلت به دعا می‌طلبیدم - ...161شمارهٔ ۲۲۱: چون نظر در خواب بر خورشید رخسارش ...162شمارهٔ ۲۲۲: هلاک جان خود زان غمزه خونخوار فهم ...163شمارهٔ ۲۲۳: گر از نوروز، نوشد ماتمم،‌ خاطر مج ...164شمارهٔ ۲۲۴: امشب می وصال، پیاپی کشیده‌ام - از ...165شمارهٔ ۲۲۵: آگه از لذت غم تا من دیوانه شدم - ...166شمارهٔ ۲۲۶: از بس که بزم مهر و وفا گرم کرده‌ا ...167شمارهٔ ۲۲۷: از تو ای شمع، من سوخته خرمن سوزم ...168شمارهٔ ۲۲۸: باز آتشی به جان بلاکش فکنده‌ام - ...169شمارهٔ ۲۲۹: وفای وعده گمان از تو بی‌وفا داریم ...170شمارهٔ ۲۳۰: ترا به کام رقیبان شنوده آمده‌ام - ...171شمارهٔ ۲۳۱: چند از کوی تو چون باد نیاسوده روم ...172شمارهٔ ۲۳۲: ز بزمش با چنین خواری،‌ نخواهم زود ...173شمارهٔ ۲۳۳: از خون، پس از هلاک رقم کن به سنگ ...174شمارهٔ ۲۳۴: به بزم دوش چنان بود همزبان با من ...175شمارهٔ ۲۳۵: ز اظهار نیازم برفروزد، از عتاب اس ...176شمارهٔ ۲۳۶: امروز بس که خواریم، در چشم گلعذار ...177شمارهٔ ۲۳۷: درآید هر کجا در جلوه ناز آفتاب من ...178شمارهٔ ۲۳۸: نباشد چاره‌ای درآرزویش غیر جان دا ...179شمارهٔ ۲۳۹: غمزه زنان بر جهانیان گذری کن - قت ...180شمارهٔ ۲۴۰: خیال آشنایی چون کند بیگانه خوی من ...181شمارهٔ ۲۴۱: بر خویش نهد تهمت غمخوارگی من - تا ...182شمارهٔ ۲۴۲: جفای یار، چنان برده اعتبار از من ...183شمارهٔ ۲۴۳: از آه سردم آخر، رنجید یار از من - ...184شمارهٔ ۲۴۴: به راه آرزو خاکم، طریق خاکساری بی ...185شمارهٔ ۲۴۵: ای مایه آزار دل، فکر دل‌زاری بکن ...186شمارهٔ ۲۴۶: چون هجوم آرد محبت، شاد نتوان زیست ...187شمارهٔ ۲۴۷: چنان شد همنشینم چشم مست فتنه‌بار ...188شمارهٔ ۲۴۸: کو بخت کز برآمدن کام دل ازو - گرد ...189شمارهٔ ۲۴۹: تا کس نیاورد سخنی بر زبان ز تو - ...190شمارهٔ ۲۵۰: تا نیاید به میان حرف نهان من و تو ...191شمارهٔ ۲۵۱: دلم خوش است به نومیدی عنایت تو - ...192شمارهٔ ۲۵۲: از بس که کرده‌ام گله هر جا ز خوی ...193شمارهٔ ۲۵۳: نمی‌بیند به سویم چون روم تنها به ...194شمارهٔ ۲۵۴: کنم چو یاد ز بیگانه‌آشنایی تو - ی ...195شمارهٔ ۲۵۵: با آنکه آزموده ترا دردمند تو - هر ...196شمارهٔ ۲۵۶: با آنکه نیست آگهی‌ام در جهان ز تو ...197شمارهٔ ۲۵۷: گریزم از تو دم خشمگین رسیدن تو - ...198شمارهٔ ۲۵۸: از بیم خوی تند تو، گاه عتاب تو - ...199شمارهٔ ۲۵۹: دل کیست، خراب صحبت تو - سرمست می ...200شمارهٔ ۲۶۰: خوش آنکه رنجه گر شده باشم ز خوی ت ...201شمارهٔ ۲۶۱: ای عالمی در خاک و خون، از غمزه خو ...202شمارهٔ ۲۶۲: همچو غبار اگر شوم، در ره آرزوی تو ...203شمارهٔ ۲۶۳: می‌نمایم خویش را وارسته از سودای ...204شمارهٔ ۲۶۴: دلم ز بس که جفا دیده و وفا کرده - ...205شمارهٔ ۲۶۵: آنکه از پرسش یار است حجاب‌آلوده - ...206شمارهٔ ۲۶۶: زاهدا،‌ به ز تو آن رند شراب‌آلوده ...207شمارهٔ ۲۶۷: دل و دیده را نباشد،‌ چه نهان چه آ ...208شمارهٔ ۲۶۸: نادیده مرا چون کند آن نور دو دیده ...209شمارهٔ ۲۶۹: من بی‌خبر از خویش و دل از کار فتا ...210شمارهٔ ۲۷۰: کاروان رفته و تنها من بی‌دل مانده ...211شمارهٔ ۲۷۱: به من که مست خرابم شراب ناب مده - ...212شمارهٔ ۲۷۲: ای جان تلخکام، خراب از چه باده‌ای ...213شمارهٔ ۲۷۳: ز من ای غیر در رشکی، دلت شاد است ...214شمارهٔ ۲۷۴: خواست گوید سخنی، دید زمانی در پی ...215شمارهٔ ۲۷۵: خوش آنکه بیخودم از نشاهٔ نیاز کنی ...216شمارهٔ ۲۷۶: ای غیر، خواهش دل آسوده می‌کنی - ع ...217شمارهٔ ۲۷۷: دلا ز سرو قدان برگرفتن نظر اولی - ...218شمارهٔ ۲۷۸: امشب دگر کجایی و دلجوی کیستی - در ...219شمارهٔ ۲۷۹: دلا چنین مگر از منع یار می‌گذری - ...220شمارهٔ ۲۸۰: گشوده لب به حدیث ترحم‌آمیزی - ربو ...221شمارهٔ ۲۸۱: قصدم به غمزه ستم‌انگیز می‌کنی - ه ...222شمارهٔ ۲۸۲: هرگز نظری سوی من از ناز نکردی - ک ...223شمارهٔ ۲۸۳: خوشا صلحی که شرم‌آلوده از آزار من ...224شمارهٔ ۲۸۴: خلقی به سر ره که خرامان بدر آیی - ...225شمارهٔ ۲۸۵: زود از بزم تو برخیزم چو یار من شو ...226شمارهٔ ۲۸۶: من و آرزوی بزمی که ز حال من بپرسی ...227شمارهٔ ۲۸۷: ای خوش آن کز انتظارم گر خبر می‌دا ...228شمارهٔ ۲۸۸: بعد از نگاه گرم، تبسم نمی‌کنی - م ...229شمارهٔ ۲۸۹: بس که از ما بهر غیر ای بی‌وفا رنج ...230شمارهٔ ۲۹۰: به بالین من در تب غم نیایی - وگر ...231شمارهٔ ۲۹۱: آراستی صف مژه، راه که می‌زنی - لش ...232شمارهٔ ۲۹۲: می‌رسی قاصد و دل را به تپیدن داری ...233شمارهٔ ۲۹۳: ز عشوه بس که مرا بی‌قرار خود کردی ...234شمارهٔ ۲۹۴: دلا بیا که برآریم سر به شیدایی - ...235شمارهٔ ۲۹۵: زان مژه غیر خدنگ بلا ندهی - دامن ...236شمارهٔ ۲۹۶: دل به تو بستم و ترک جفا ندهی - جا ...237شمارهٔ ۲۹۷: دگر دل ربود از کفم دلربایی - مه ب ...238شمارهٔ ۲۹۸: شب مژده وصال شنیدم، نیامدی - بسیا ...239شمارهٔ ۲۹۹: ای قاصد فرخنده، ز اغیار نهانی - خ ...240شمارهٔ ۳۰۰: رها ای شهسوار از کف عنان بارگی کر ...241شمارهٔ ۳۰۱: چنین به اهل وفا خشمگین چرا شده‌ای ...242شمارهٔ ۳۰۲: از فریب وعده‌ای بازم شکیبا کرده‌ا ...243شمارهٔ ۳۰۳: دی شدی مست می ناب و خرابم کردی - ...244شمارهٔ ۳۰۴: همانا در میان با غیر، حرف قتل من ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ