به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میلی مهشدی هروی

میلی مهشدی هرویغزل هاشمارهٔ ۷۲: چمن کز گل و غنچه بویی نداشت - سرو برگ جام و سبویی نداشت

1640عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چمن کز گل و غنچه بویی نداشت
سرو برگ جام و سبویی نداشت
ازان حال من دوش پرسید یار
که با دیگری گفت‌وگویی نداشت
حریفی که بر گریه‌ام خنده زد
سر و کار با تندخویی نداشت
به همراهی‌ام غیر در کوی یار
نیامد، مگر آبرویی نداشت
چنان بودم از بخت خود ناامید
که هرگز دلم آرزویی نداشت
در دوستی کوفت میلی، مگر
که اندیشه از جنگجویی نداشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۱: کجا نظر به من آن شوخ خشمگین نظر ان ...2شمارهٔ ۷۲: چمن کز گل و غنچه بویی نداشت - سرو ...3شمارهٔ ۷۳: گلگون قبای من که بر ابرش برآمده‌ست ...4شمارهٔ ۷۴: هر لحظه دلم شکوه ز بدخوی دگر داشت ...5شمارهٔ ۷۵: پروانه گر ز خلق نهان درد و داغ داش ...6شمارهٔ ۷۶: چو دل فتاد ز پا، غمزه‌‌اش ز کین بر ...7شمارهٔ ۷۷: گذشت دور گل و یار سوی باغ نرفت - ک ...8شمارهٔ ۷۸: در پهلوی اغیار به هر سو نظری داشت ...9شمارهٔ ۷۹: حیا گر ز عاشق به غایت خوش است - ول ...10شمارهٔ ۸۰: بر سر مژگان هجوم اشک گلگون من است ...11شمارهٔ ۸۱: ای دل اندر آتش غم، آه دردآلود چیست ...12شمارهٔ ۸۲: ‌بگشا کمند زلف که دل دردمند توست - ...13شمارهٔ ۸۳: گر یار به سوی دیگران رفت - سوی دگر ...14شمارهٔ ۸۴: به خون من چه گواهی دهی ز روی ارادت ...15شمارهٔ ۸۵: زپا فتاده‌ام و سر بر آستانه اوست - ...16شمارهٔ ۸۶: حرفی که از کسی نشنیدی، پیام ماست - ...17شمارهٔ ۸۷: نداری غم،‌ دلم گر از تو ناخشنود می ...18شمارهٔ ۸۸: عشّاق که ترک ره دلدار گرفتند - از ...19شمارهٔ ۸۹: چو یار از من رمید، آرام جان من که ...20شمارهٔ ۹۰: کو بخت آنکه یار شکایت ز من کند - چ ...21شمارهٔ ۹۱: دوش در بزم که لبهایت شراب‌آلوده بو ...22شمارهٔ ۹۲: رازم فسانه از نگه عاشقانه شد - بیه ...23شمارهٔ ۹۳: چو مرا به بزم بیند، زمیان کنار گیر ...24شمارهٔ ۹۴: شب، خواب پی به حال خرابم نمی‌برد - ...25شمارهٔ ۹۵: ز بس که شوق مرا برقرار نگذارد - نش ...26شمارهٔ ۹۶: زان جفاپیشه، کسانی‌که خبر می‌آرند ...27شمارهٔ ۹۷: افغان که مرا همنفسان وانگذارند - ی ...28شمارهٔ ۹۸: بس که قاصد را بیازارد چو نام من بر ...29شمارهٔ ۹۹: تلخکام غم او،‌ درد و دوا نشناسد - ...30شمارهٔ ۱۰۰: شب شوق بزم او رگ جانم گرفته بود - ...31شمارهٔ ۱۰۱: خوبان در آزمودن ما صد جفا کنند - ...32شمارهٔ ۱۰۲: نیم بسمل شدم از غمزه خودکامی چند ...33شمارهٔ ۱۰۳: چند یارب غم دل در پی جان خواهد بو ...34شمارهٔ ۱۰۴: گر چنین خون دل از دیده دمادم گذرد ...35شمارهٔ ۱۰۵: دعای عمر به این صید مبتلا چه کند ...36شمارهٔ ۱۰۶: بس که در خاطر قرار بی‌وفایی می‌ده ...37شمارهٔ ۱۰۷: مستی از لعل شراب آلود او معلوم شد ...38شمارهٔ ۱۰۸: لبت در خنده با من، وز نگاهت جنگ م ...39شمارهٔ ۱۰۹: نا کرده کار دلبر من دل به کین نها ...40شمارهٔ ۱۱۰: چون دیدی‌ام، نظر به زمین دوختن چه ...41شمارهٔ ۱۱۱: آن جفا پیشه که آیین وفا نشناسد - ...42شمارهٔ ۱۱۲: دوش ازان شعله که در جان من سوخته ...43شمارهٔ ۱۱۳: جفا کشی که ز بزم تو خوار برخیزد - ...44شمارهٔ ۱۱۴: ز جراحت تو ذوقی دل بی‌قرار دارد - ...45شمارهٔ ۱۱۵: هر دشمنیی که بخت بد کرد - عشق تو ...46شمارهٔ ۱۱۶: آن نیست که دل به جا نشیند - تا سر ...47شمارهٔ ۱۱۷: چو همرهی به من آن سرو خوشخرام کند ...48شمارهٔ ۱۱۸: بس که خواهد به من آن عربده‌گر ننش ...49شمارهٔ ۱۱۹: سرگران دوش گذشتن زمن زار چه بود - ...50شمارهٔ ۱۲۰: دل به جان شب همه شب ز آه و فغانم ...51شمارهٔ ۱۲۱: ز بس کان سست پیمان در حق من بدگما ...52شمارهٔ ۱۲۲: تا دمی دامان وصلش دست شوقم سر دهد ...53شمارهٔ ۱۲۳: چون شدم بسمل، به دستم دامن قاتل ن ...54شمارهٔ ۱۲۴: چنان ز بیم رقیبان نظر به ره دارد ...55شمارهٔ ۱۲۵: زان زهر چشم، بس که دلم تلخکام شد ...56شمارهٔ ۱۲۶: ز نیازمندی من،‌ گرش احتراز باشد - ...57شمارهٔ ۱۲۷: بس که در دل کار، پیکان خدنگ یار ک ...58شمارهٔ ۱۲۸: باز مژگان ترم نوباوه خوناب کرد - ...59شمارهٔ ۱۲۹: آنها که عتاب از لب خندان تو یابند ...60شمارهٔ ۱۳۰: کامی ز لب لعل تو دیدن نگذارند - ی ...61شمارهٔ ۱۳۱: پاره سازد غم تو رشته تدبیر امید - ...62شمارهٔ ۱۳۲: بی‌رحم من از من سفر خویش نهان کرد ...63شمارهٔ ۱۳۳: دلم به غمزه آن شوخ دلربا چه کند - ...64شمارهٔ ۱۳۴: بعد عمری که دمی یار من زار شود - ...65شمارهٔ ۱۳۵: زلفت زبان طعنه به بخت نگون کشید - ...66شمارهٔ ۱۳۶: هر طرف از گرد حی با آه و واویلی ن ...67شمارهٔ ۱۳۷: چو سرو قد تو از می به پیچ و تاب د ...68شمارهٔ ۱۳۸: زلف پر چین پی صیدم چو پراکنده کند ...69شمارهٔ ۱۳۹: سخن آن مست کجا با من مدهوش کند - ...70شمارهٔ ۱۴۰: باز دل چشم هوس در پی داغی دارد - ...71شمارهٔ ۱۴۱: اول عشق است، جای بی‌وفاییها نبود ...72شمارهٔ ۱۴۲: ندانم پیش قاصد، حرف خودکامم چه خو ...73شمارهٔ ۱۴۳: از نخل او امید نوا داشتم، نشد - ب ...74شمارهٔ ۱۴۴: دل چون ز بی‌وفایی او یاد می‌کند - ...75شمارهٔ ۱۴۵: او درین نظاره کز تن جان محزون می‌ ...76شمارهٔ ۱۴۶: از مستی شب، زلف تو بی‌تاب نماید - ...77شمارهٔ ۱۴۷: بار غم سنگین‌دلان بر جان غم‌فرسا ...78شمارهٔ ۱۴۸: جان به حسرت دادم و آزار دل بر جا ...79شمارهٔ ۱۴۹: با آنکه ز مستی خبر از خویش ندارد ...80شمارهٔ ۱۵۰: نشان من چو بتان از ستیز می‌جویند ...81شمارهٔ ۱۵۱: تا فاش شود راز دلم، بی‌خبری چند - ...82شمارهٔ ۱۵۲: بشارت باد رندان را که ایام فراغ آ ...83شمارهٔ ۱۵۳: دل چون ز پی سلامت افتاد - در سلسل ...84شمارهٔ ۱۵۴: ... اهی چنین باشد - ... اهی چنین ...85شمارهٔ ۱۵۵: کدام شاه چنین کینه‌خواه می‌آید - ...86شمارهٔ ۱۵۶: داد ازان دم که با دل ناشاد - من ک ...87شمارهٔ ۱۵۷: گل خون بر سر خار مژه‌ام تیز آمد - ...88شمارهٔ ۱۵۸: دل چشم به راه یار ننهاد - بر وعده ...89شمارهٔ ۱۵۹: ز مجلس دوست رفت و دشمن آمد - دلا ...90شمارهٔ ۱۶۰: سخنم را چو به بزم تو سری بگشایند ...91شمارهٔ ۱۶۱: آن‌چنان بدگمان که بود، نماند - در ...92شمارهٔ ۱۶۲: بیمار غم از مردن، اندیشه بسی دارد ...93شمارهٔ ۱۶۳: هر طرف از تو دل سوخته داغی دارد - ...94شمارهٔ ۱۶۴: جان فدای تو بوالهوس نکند - کار پر ...95شمارهٔ ۱۶۵: دمی عاشق ندید او را، وگر دید - به ...96شمارهٔ ۱۶۶: آن پری چون زلف در پا می‌کشد - خلق ...97شمارهٔ ۱۶۷: سر ره چشم او بر دل نگیرد - که صیا ...98شمارهٔ ۱۶۸: در عشق ز جان و تن که گوید؟ - وز م ...99شمارهٔ ۱۶۹: از بس که دایم بی‌گنه آزرده‌ام از ...100شمارهٔ ۱۷۰: حیف خوبان کاین‌چنین میخواره و هر ...101شمارهٔ ۱۷۱: با او سخنی ز من که گوید؟ - از همچ ...102شمارهٔ ۱۷۲: خدنگ تو چون ره به خون می‌برد - مر ...103شمارهٔ ۱۷۳: بر یاد قدّ او چو می تاب می‌دهند - ...104شمارهٔ ۱۷۴: عنان چو از پی صید زبون بگرداند - ...105شمارهٔ ۱۷۵: باز آمد و ز عربده شرمنده رنگ بود ...106شمارهٔ ۱۷۶: چندان شب غم آه دل تنگ برآورد - کآ ...107شمارهٔ ۱۷۷: شرح الم دوری، در خامه نمی‌گنجد - ...108شمارهٔ ۱۷۸: آن شهسوار هرگه بر بادپا برآید - ب ...109شمارهٔ ۱۷۹: قاصد کز تو به ما نامه نامی آورد - ...110شمارهٔ ۱۸۰: صف شکن ترک مرا بر سر مرکب نگرید - ...111شمارهٔ ۱۸۱: سر مست آرزو را، رسم ادب نباشد - گ ...112شمارهٔ ۱۸۲: ره غلط کرده خیالش به دل ریش آمد - ...113شمارهٔ ۱۸۳: دل من چون مرغ بسمل، دمی آرمیده با ...114شمارهٔ ۱۸۴: با هرکه ستم پیشه من در سخن آید - ...115شمارهٔ ۱۸۵: از جا دلم به جلوه حیرت‌فزا مبر - ...116شمارهٔ ۱۸۶: ای که داری هوس عشق، کم عشرت گیر - ...117شمارهٔ ۱۸۷: گر بشنوم که سوی رقیبان روی گر - ج ...118شمارهٔ ۱۸۸: با آنکه هر زمان شوم از غصه زارتر ...119شمارهٔ ۱۸۹: به اجل، کار دل زار مرا وا مگذار - ...120شمارهٔ ۱۹۰: جان نداده‌ست برت عاشق بیمار هنوز ...121شمارهٔ ۱۹۱: ای چشم تو همچو فتنه خونریز - چون ...122شمارهٔ ۱۹۲: بیا و تازه خدنگی برین خراب انداز ...123شمارهٔ ۱۹۳: صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز - ز ...124شمارهٔ ۱۹۴: جان رفت و سینه تیر غمت را نشان هن ...125شمارهٔ ۱۹۵: حاصل ما از نوید وصل، پیغام است و ...126شمارهٔ ۱۹۶: شوم از مدعی خوشدل، چو بینم از تو ...127شمارهٔ ۱۹۷: چون شمع درآ سرزده و بزم نشین باش ...128شمارهٔ ۱۹۸: درین غمم که مباد از نگاه دم بدمش ...129شمارهٔ ۱۹۹: چنان رفتم من بی‌اعتبار از خاطر شا ...130شمارهٔ ۲۰۰: ای خوش آن صید که آسوده ز جان دادن ...131شمارهٔ ۲۰۱: هر لحظه مرا ذوق محبّت برد از هوش ...132شمارهٔ ۲۰۲: از شکر خنده آن گل به من افتاد آتش ...133شمارهٔ ۲۰۳: مردم و جان به غم یار نهانی مشتاق ...134شمارهٔ ۲۰۴: آتش به دل افروختن من شده نزدیک - ...135شمارهٔ ۲۰۵: ز نومیدی وعده افسرده بودم - گر ام ...136شمارهٔ ۲۰۶: ز ضعف، دست به دیوار داده آمده‌ام ...137شمارهٔ ۲۰۷: حرفی به تو از بیم سخنساز نگویم - ...138شمارهٔ ۲۰۸: به خون چهره می‌شویم و می‌روم - دع ...139شمارهٔ ۲۰۹: ز من در شکوه آن شوخ بلا بوده‌ست، ...140شمارهٔ ۲۱۰: به وقت صلح چو در شکوه پیش یار شدم ...141شمارهٔ ۲۱۱: قربان نگه کردن پنهان تو گردم - گر ...142شمارهٔ ۲۱۲: رفتم کز التفات تو کامی نداشتم - د ...143شمارهٔ ۲۱۳: گرم آمدم سوی تو و افسرده می‌روم - ...144شمارهٔ ۲۱۴: ز من غافل چو گردد از غرور حسن، بد ...145شمارهٔ ۲۱۵: بس که هر لحظه فریبی به زبان دگرم ...146شمارهٔ ۲۱۶: شب به مستی گله چندان ز عتابش کردم ...147شمارهٔ ۲۱۷: از آستان او گله آلود می‌روم - با ...148شمارهٔ ۲۱۸: ترسم گر از محبّت خویشش خبر کنم - ...149شمارهٔ ۲۱۹: دوش مستی را هم‌آغوش جنون می‌ساختم ...150شمارهٔ ۲۲۰: آن رفت که وصلت به دعا می‌طلبیدم - ...151شمارهٔ ۲۲۱: چون نظر در خواب بر خورشید رخسارش ...152شمارهٔ ۲۲۲: هلاک جان خود زان غمزه خونخوار فهم ...153شمارهٔ ۲۲۳: گر از نوروز، نوشد ماتمم،‌ خاطر مج ...154شمارهٔ ۲۲۴: امشب می وصال، پیاپی کشیده‌ام - از ...155شمارهٔ ۲۲۵: آگه از لذت غم تا من دیوانه شدم - ...156شمارهٔ ۲۲۶: از بس که بزم مهر و وفا گرم کرده‌ا ...157شمارهٔ ۲۲۷: از تو ای شمع، من سوخته خرمن سوزم ...158شمارهٔ ۲۲۸: باز آتشی به جان بلاکش فکنده‌ام - ...159شمارهٔ ۲۲۹: وفای وعده گمان از تو بی‌وفا داریم ...160شمارهٔ ۲۳۰: ترا به کام رقیبان شنوده آمده‌ام - ...161شمارهٔ ۲۳۱: چند از کوی تو چون باد نیاسوده روم ...162شمارهٔ ۲۳۲: ز بزمش با چنین خواری،‌ نخواهم زود ...163شمارهٔ ۲۳۳: از خون، پس از هلاک رقم کن به سنگ ...164شمارهٔ ۲۳۴: به بزم دوش چنان بود همزبان با من ...165شمارهٔ ۲۳۵: ز اظهار نیازم برفروزد، از عتاب اس ...166شمارهٔ ۲۳۶: امروز بس که خواریم، در چشم گلعذار ...167شمارهٔ ۲۳۷: درآید هر کجا در جلوه ناز آفتاب من ...168شمارهٔ ۲۳۸: نباشد چاره‌ای درآرزویش غیر جان دا ...169شمارهٔ ۲۳۹: غمزه زنان بر جهانیان گذری کن - قت ...170شمارهٔ ۲۴۰: خیال آشنایی چون کند بیگانه خوی من ...171شمارهٔ ۲۴۱: بر خویش نهد تهمت غمخوارگی من - تا ...172شمارهٔ ۲۴۲: جفای یار، چنان برده اعتبار از من ...173شمارهٔ ۲۴۳: از آه سردم آخر، رنجید یار از من - ...174شمارهٔ ۲۴۴: به راه آرزو خاکم، طریق خاکساری بی ...175شمارهٔ ۲۴۵: ای مایه آزار دل، فکر دل‌زاری بکن ...176شمارهٔ ۲۴۶: چون هجوم آرد محبت، شاد نتوان زیست ...177شمارهٔ ۲۴۷: چنان شد همنشینم چشم مست فتنه‌بار ...178شمارهٔ ۲۴۸: کو بخت کز برآمدن کام دل ازو - گرد ...179شمارهٔ ۲۴۹: تا کس نیاورد سخنی بر زبان ز تو - ...180شمارهٔ ۲۵۰: تا نیاید به میان حرف نهان من و تو ...181شمارهٔ ۲۵۱: دلم خوش است به نومیدی عنایت تو - ...182شمارهٔ ۲۵۲: از بس که کرده‌ام گله هر جا ز خوی ...183شمارهٔ ۲۵۳: نمی‌بیند به سویم چون روم تنها به ...184شمارهٔ ۲۵۴: کنم چو یاد ز بیگانه‌آشنایی تو - ی ...185شمارهٔ ۲۵۵: با آنکه آزموده ترا دردمند تو - هر ...186شمارهٔ ۲۵۶: با آنکه نیست آگهی‌ام در جهان ز تو ...187شمارهٔ ۲۵۷: گریزم از تو دم خشمگین رسیدن تو - ...188شمارهٔ ۲۵۸: از بیم خوی تند تو، گاه عتاب تو - ...189شمارهٔ ۲۵۹: دل کیست، خراب صحبت تو - سرمست می ...190شمارهٔ ۲۶۰: خوش آنکه رنجه گر شده باشم ز خوی ت ...191شمارهٔ ۲۶۱: ای عالمی در خاک و خون، از غمزه خو ...192شمارهٔ ۲۶۲: همچو غبار اگر شوم، در ره آرزوی تو ...193شمارهٔ ۲۶۳: می‌نمایم خویش را وارسته از سودای ...194شمارهٔ ۲۶۴: دلم ز بس که جفا دیده و وفا کرده - ...195شمارهٔ ۲۶۵: آنکه از پرسش یار است حجاب‌آلوده - ...196شمارهٔ ۲۶۶: زاهدا،‌ به ز تو آن رند شراب‌آلوده ...197شمارهٔ ۲۶۷: دل و دیده را نباشد،‌ چه نهان چه آ ...198شمارهٔ ۲۶۸: نادیده مرا چون کند آن نور دو دیده ...199شمارهٔ ۲۶۹: من بی‌خبر از خویش و دل از کار فتا ...200شمارهٔ ۲۷۰: کاروان رفته و تنها من بی‌دل مانده ...201شمارهٔ ۲۷۱: به من که مست خرابم شراب ناب مده - ...202شمارهٔ ۲۷۲: ای جان تلخکام، خراب از چه باده‌ای ...203شمارهٔ ۲۷۳: ز من ای غیر در رشکی، دلت شاد است ...204شمارهٔ ۲۷۴: خواست گوید سخنی، دید زمانی در پی ...205شمارهٔ ۲۷۵: خوش آنکه بیخودم از نشاهٔ نیاز کنی ...206شمارهٔ ۲۷۶: ای غیر، خواهش دل آسوده می‌کنی - ع ...207شمارهٔ ۲۷۷: دلا ز سرو قدان برگرفتن نظر اولی - ...208شمارهٔ ۲۷۸: امشب دگر کجایی و دلجوی کیستی - در ...209شمارهٔ ۲۷۹: دلا چنین مگر از منع یار می‌گذری - ...210شمارهٔ ۲۸۰: گشوده لب به حدیث ترحم‌آمیزی - ربو ...211شمارهٔ ۲۸۱: قصدم به غمزه ستم‌انگیز می‌کنی - ه ...212شمارهٔ ۲۸۲: هرگز نظری سوی من از ناز نکردی - ک ...213شمارهٔ ۲۸۳: خوشا صلحی که شرم‌آلوده از آزار من ...214شمارهٔ ۲۸۴: خلقی به سر ره که خرامان بدر آیی - ...215شمارهٔ ۲۸۵: زود از بزم تو برخیزم چو یار من شو ...216شمارهٔ ۲۸۶: من و آرزوی بزمی که ز حال من بپرسی ...217شمارهٔ ۲۸۷: ای خوش آن کز انتظارم گر خبر می‌دا ...218شمارهٔ ۲۸۸: بعد از نگاه گرم، تبسم نمی‌کنی - م ...219شمارهٔ ۲۸۹: بس که از ما بهر غیر ای بی‌وفا رنج ...220شمارهٔ ۲۹۰: به بالین من در تب غم نیایی - وگر ...221شمارهٔ ۲۹۱: آراستی صف مژه، راه که می‌زنی - لش ...222شمارهٔ ۲۹۲: می‌رسی قاصد و دل را به تپیدن داری ...223شمارهٔ ۲۹۳: ز عشوه بس که مرا بی‌قرار خود کردی ...224شمارهٔ ۲۹۴: دلا بیا که برآریم سر به شیدایی - ...225شمارهٔ ۲۹۵: زان مژه غیر خدنگ بلا ندهی - دامن ...226شمارهٔ ۲۹۶: دل به تو بستم و ترک جفا ندهی - جا ...227شمارهٔ ۲۹۷: دگر دل ربود از کفم دلربایی - مه ب ...228شمارهٔ ۲۹۸: شب مژده وصال شنیدم، نیامدی - بسیا ...229شمارهٔ ۲۹۹: ای قاصد فرخنده، ز اغیار نهانی - خ ...230شمارهٔ ۳۰۰: رها ای شهسوار از کف عنان بارگی کر ...231شمارهٔ ۳۰۱: چنین به اهل وفا خشمگین چرا شده‌ای ...232شمارهٔ ۳۰۲: از فریب وعده‌ای بازم شکیبا کرده‌ا ...233شمارهٔ ۳۰۳: دی شدی مست می ناب و خرابم کردی - ...234شمارهٔ ۳۰۴: همانا در میان با غیر، حرف قتل من ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ