به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میلی مهشدی هروی

میلی مهشدی هرویغزل هاشمارهٔ ۷۸: در پهلوی اغیار به هر سو نظری داشت - گویا ز نهان آمدن من خبری داشت

1590عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در پهلوی اغیار به هر سو نظری داشت
گویا ز نهان آمدن من خبری داشت
دی گفت بسی حرف وفا روی برویم
گویا که به من روی و سخن با دگری داشت
آرام ازو جذبه شوق که چنین برد؟
کامروز سراسیمه به هر سو گذری داشت
چون دید مرا یار،‌ برافروخت ز خجلت
گویا ز ستمهای رقیبان خبری داشت
میلی نگه از یار ندیدم دم رفتن
پنداشتی از ماتم من چشم تری داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۷: گذشت دور گل و یار سوی باغ نرفت - ک ...2شمارهٔ ۷۸: در پهلوی اغیار به هر سو نظری داشت ...3شمارهٔ ۷۹: حیا گر ز عاشق به غایت خوش است - ول ...4شمارهٔ ۸۰: بر سر مژگان هجوم اشک گلگون من است ...5شمارهٔ ۸۱: ای دل اندر آتش غم، آه دردآلود چیست ...6شمارهٔ ۸۲: ‌بگشا کمند زلف که دل دردمند توست - ...7شمارهٔ ۸۳: گر یار به سوی دیگران رفت - سوی دگر ...8شمارهٔ ۸۴: به خون من چه گواهی دهی ز روی ارادت ...9شمارهٔ ۸۵: زپا فتاده‌ام و سر بر آستانه اوست - ...10شمارهٔ ۸۶: حرفی که از کسی نشنیدی، پیام ماست - ...11شمارهٔ ۸۷: نداری غم،‌ دلم گر از تو ناخشنود می ...12شمارهٔ ۸۸: عشّاق که ترک ره دلدار گرفتند - از ...13شمارهٔ ۸۹: چو یار از من رمید، آرام جان من که ...14شمارهٔ ۹۰: کو بخت آنکه یار شکایت ز من کند - چ ...15شمارهٔ ۹۱: دوش در بزم که لبهایت شراب‌آلوده بو ...16شمارهٔ ۹۲: رازم فسانه از نگه عاشقانه شد - بیه ...17شمارهٔ ۹۳: چو مرا به بزم بیند، زمیان کنار گیر ...18شمارهٔ ۹۴: شب، خواب پی به حال خرابم نمی‌برد - ...19شمارهٔ ۹۵: ز بس که شوق مرا برقرار نگذارد - نش ...20شمارهٔ ۹۶: زان جفاپیشه، کسانی‌که خبر می‌آرند ...21شمارهٔ ۹۷: افغان که مرا همنفسان وانگذارند - ی ...22شمارهٔ ۹۸: بس که قاصد را بیازارد چو نام من بر ...23شمارهٔ ۹۹: تلخکام غم او،‌ درد و دوا نشناسد - ...24شمارهٔ ۱۰۰: شب شوق بزم او رگ جانم گرفته بود - ...25شمارهٔ ۱۰۱: خوبان در آزمودن ما صد جفا کنند - ...26شمارهٔ ۱۰۲: نیم بسمل شدم از غمزه خودکامی چند ...27شمارهٔ ۱۰۳: چند یارب غم دل در پی جان خواهد بو ...28شمارهٔ ۱۰۴: گر چنین خون دل از دیده دمادم گذرد ...29شمارهٔ ۱۰۵: دعای عمر به این صید مبتلا چه کند ...30شمارهٔ ۱۰۶: بس که در خاطر قرار بی‌وفایی می‌ده ...31شمارهٔ ۱۰۷: مستی از لعل شراب آلود او معلوم شد ...32شمارهٔ ۱۰۸: لبت در خنده با من، وز نگاهت جنگ م ...33شمارهٔ ۱۰۹: نا کرده کار دلبر من دل به کین نها ...34شمارهٔ ۱۱۰: چون دیدی‌ام، نظر به زمین دوختن چه ...35شمارهٔ ۱۱۱: آن جفا پیشه که آیین وفا نشناسد - ...36شمارهٔ ۱۱۲: دوش ازان شعله که در جان من سوخته ...37شمارهٔ ۱۱۳: جفا کشی که ز بزم تو خوار برخیزد - ...38شمارهٔ ۱۱۴: ز جراحت تو ذوقی دل بی‌قرار دارد - ...39شمارهٔ ۱۱۵: هر دشمنیی که بخت بد کرد - عشق تو ...40شمارهٔ ۱۱۶: آن نیست که دل به جا نشیند - تا سر ...41شمارهٔ ۱۱۷: چو همرهی به من آن سرو خوشخرام کند ...42شمارهٔ ۱۱۸: بس که خواهد به من آن عربده‌گر ننش ...43شمارهٔ ۱۱۹: سرگران دوش گذشتن زمن زار چه بود - ...44شمارهٔ ۱۲۰: دل به جان شب همه شب ز آه و فغانم ...45شمارهٔ ۱۲۱: ز بس کان سست پیمان در حق من بدگما ...46شمارهٔ ۱۲۲: تا دمی دامان وصلش دست شوقم سر دهد ...47شمارهٔ ۱۲۳: چون شدم بسمل، به دستم دامن قاتل ن ...48شمارهٔ ۱۲۴: چنان ز بیم رقیبان نظر به ره دارد ...49شمارهٔ ۱۲۵: زان زهر چشم، بس که دلم تلخکام شد ...50شمارهٔ ۱۲۶: ز نیازمندی من،‌ گرش احتراز باشد - ...51شمارهٔ ۱۲۷: بس که در دل کار، پیکان خدنگ یار ک ...52شمارهٔ ۱۲۸: باز مژگان ترم نوباوه خوناب کرد - ...53شمارهٔ ۱۲۹: آنها که عتاب از لب خندان تو یابند ...54شمارهٔ ۱۳۰: کامی ز لب لعل تو دیدن نگذارند - ی ...55شمارهٔ ۱۳۱: پاره سازد غم تو رشته تدبیر امید - ...56شمارهٔ ۱۳۲: بی‌رحم من از من سفر خویش نهان کرد ...57شمارهٔ ۱۳۳: دلم به غمزه آن شوخ دلربا چه کند - ...58شمارهٔ ۱۳۴: بعد عمری که دمی یار من زار شود - ...59شمارهٔ ۱۳۵: زلفت زبان طعنه به بخت نگون کشید - ...60شمارهٔ ۱۳۶: هر طرف از گرد حی با آه و واویلی ن ...61شمارهٔ ۱۳۷: چو سرو قد تو از می به پیچ و تاب د ...62شمارهٔ ۱۳۸: زلف پر چین پی صیدم چو پراکنده کند ...63شمارهٔ ۱۳۹: سخن آن مست کجا با من مدهوش کند - ...64شمارهٔ ۱۴۰: باز دل چشم هوس در پی داغی دارد - ...65شمارهٔ ۱۴۱: اول عشق است، جای بی‌وفاییها نبود ...66شمارهٔ ۱۴۲: ندانم پیش قاصد، حرف خودکامم چه خو ...67شمارهٔ ۱۴۳: از نخل او امید نوا داشتم، نشد - ب ...68شمارهٔ ۱۴۴: دل چون ز بی‌وفایی او یاد می‌کند - ...69شمارهٔ ۱۴۵: او درین نظاره کز تن جان محزون می‌ ...70شمارهٔ ۱۴۶: از مستی شب، زلف تو بی‌تاب نماید - ...71شمارهٔ ۱۴۷: بار غم سنگین‌دلان بر جان غم‌فرسا ...72شمارهٔ ۱۴۸: جان به حسرت دادم و آزار دل بر جا ...73شمارهٔ ۱۴۹: با آنکه ز مستی خبر از خویش ندارد ...74شمارهٔ ۱۵۰: نشان من چو بتان از ستیز می‌جویند ...75شمارهٔ ۱۵۱: تا فاش شود راز دلم، بی‌خبری چند - ...76شمارهٔ ۱۵۲: بشارت باد رندان را که ایام فراغ آ ...77شمارهٔ ۱۵۳: دل چون ز پی سلامت افتاد - در سلسل ...78شمارهٔ ۱۵۴: ... اهی چنین باشد - ... اهی چنین ...79شمارهٔ ۱۵۵: کدام شاه چنین کینه‌خواه می‌آید - ...80شمارهٔ ۱۵۶: داد ازان دم که با دل ناشاد - من ک ...81شمارهٔ ۱۵۷: گل خون بر سر خار مژه‌ام تیز آمد - ...82شمارهٔ ۱۵۸: دل چشم به راه یار ننهاد - بر وعده ...83شمارهٔ ۱۵۹: ز مجلس دوست رفت و دشمن آمد - دلا ...84شمارهٔ ۱۶۰: سخنم را چو به بزم تو سری بگشایند ...85شمارهٔ ۱۶۱: آن‌چنان بدگمان که بود، نماند - در ...86شمارهٔ ۱۶۲: بیمار غم از مردن، اندیشه بسی دارد ...87شمارهٔ ۱۶۳: هر طرف از تو دل سوخته داغی دارد - ...88شمارهٔ ۱۶۴: جان فدای تو بوالهوس نکند - کار پر ...89شمارهٔ ۱۶۵: دمی عاشق ندید او را، وگر دید - به ...90شمارهٔ ۱۶۶: آن پری چون زلف در پا می‌کشد - خلق ...91شمارهٔ ۱۶۷: سر ره چشم او بر دل نگیرد - که صیا ...92شمارهٔ ۱۶۸: در عشق ز جان و تن که گوید؟ - وز م ...93شمارهٔ ۱۶۹: از بس که دایم بی‌گنه آزرده‌ام از ...94شمارهٔ ۱۷۰: حیف خوبان کاین‌چنین میخواره و هر ...95شمارهٔ ۱۷۱: با او سخنی ز من که گوید؟ - از همچ ...96شمارهٔ ۱۷۲: خدنگ تو چون ره به خون می‌برد - مر ...97شمارهٔ ۱۷۳: بر یاد قدّ او چو می تاب می‌دهند - ...98شمارهٔ ۱۷۴: عنان چو از پی صید زبون بگرداند - ...99شمارهٔ ۱۷۵: باز آمد و ز عربده شرمنده رنگ بود ...100شمارهٔ ۱۷۶: چندان شب غم آه دل تنگ برآورد - کآ ...101شمارهٔ ۱۷۷: شرح الم دوری، در خامه نمی‌گنجد - ...102شمارهٔ ۱۷۸: آن شهسوار هرگه بر بادپا برآید - ب ...103شمارهٔ ۱۷۹: قاصد کز تو به ما نامه نامی آورد - ...104شمارهٔ ۱۸۰: صف شکن ترک مرا بر سر مرکب نگرید - ...105شمارهٔ ۱۸۱: سر مست آرزو را، رسم ادب نباشد - گ ...106شمارهٔ ۱۸۲: ره غلط کرده خیالش به دل ریش آمد - ...107شمارهٔ ۱۸۳: دل من چون مرغ بسمل، دمی آرمیده با ...108شمارهٔ ۱۸۴: با هرکه ستم پیشه من در سخن آید - ...109شمارهٔ ۱۸۵: از جا دلم به جلوه حیرت‌فزا مبر - ...110شمارهٔ ۱۸۶: ای که داری هوس عشق، کم عشرت گیر - ...111شمارهٔ ۱۸۷: گر بشنوم که سوی رقیبان روی گر - ج ...112شمارهٔ ۱۸۸: با آنکه هر زمان شوم از غصه زارتر ...113شمارهٔ ۱۸۹: به اجل، کار دل زار مرا وا مگذار - ...114شمارهٔ ۱۹۰: جان نداده‌ست برت عاشق بیمار هنوز ...115شمارهٔ ۱۹۱: ای چشم تو همچو فتنه خونریز - چون ...116شمارهٔ ۱۹۲: بیا و تازه خدنگی برین خراب انداز ...117شمارهٔ ۱۹۳: صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز - ز ...118شمارهٔ ۱۹۴: جان رفت و سینه تیر غمت را نشان هن ...119شمارهٔ ۱۹۵: حاصل ما از نوید وصل، پیغام است و ...120شمارهٔ ۱۹۶: شوم از مدعی خوشدل، چو بینم از تو ...121شمارهٔ ۱۹۷: چون شمع درآ سرزده و بزم نشین باش ...122شمارهٔ ۱۹۸: درین غمم که مباد از نگاه دم بدمش ...123شمارهٔ ۱۹۹: چنان رفتم من بی‌اعتبار از خاطر شا ...124شمارهٔ ۲۰۰: ای خوش آن صید که آسوده ز جان دادن ...125شمارهٔ ۲۰۱: هر لحظه مرا ذوق محبّت برد از هوش ...126شمارهٔ ۲۰۲: از شکر خنده آن گل به من افتاد آتش ...127شمارهٔ ۲۰۳: مردم و جان به غم یار نهانی مشتاق ...128شمارهٔ ۲۰۴: آتش به دل افروختن من شده نزدیک - ...129شمارهٔ ۲۰۵: ز نومیدی وعده افسرده بودم - گر ام ...130شمارهٔ ۲۰۶: ز ضعف، دست به دیوار داده آمده‌ام ...131شمارهٔ ۲۰۷: حرفی به تو از بیم سخنساز نگویم - ...132شمارهٔ ۲۰۸: به خون چهره می‌شویم و می‌روم - دع ...133شمارهٔ ۲۰۹: ز من در شکوه آن شوخ بلا بوده‌ست، ...134شمارهٔ ۲۱۰: به وقت صلح چو در شکوه پیش یار شدم ...135شمارهٔ ۲۱۱: قربان نگه کردن پنهان تو گردم - گر ...136شمارهٔ ۲۱۲: رفتم کز التفات تو کامی نداشتم - د ...137شمارهٔ ۲۱۳: گرم آمدم سوی تو و افسرده می‌روم - ...138شمارهٔ ۲۱۴: ز من غافل چو گردد از غرور حسن، بد ...139شمارهٔ ۲۱۵: بس که هر لحظه فریبی به زبان دگرم ...140شمارهٔ ۲۱۶: شب به مستی گله چندان ز عتابش کردم ...141شمارهٔ ۲۱۷: از آستان او گله آلود می‌روم - با ...142شمارهٔ ۲۱۸: ترسم گر از محبّت خویشش خبر کنم - ...143شمارهٔ ۲۱۹: دوش مستی را هم‌آغوش جنون می‌ساختم ...144شمارهٔ ۲۲۰: آن رفت که وصلت به دعا می‌طلبیدم - ...145شمارهٔ ۲۲۱: چون نظر در خواب بر خورشید رخسارش ...146شمارهٔ ۲۲۲: هلاک جان خود زان غمزه خونخوار فهم ...147شمارهٔ ۲۲۳: گر از نوروز، نوشد ماتمم،‌ خاطر مج ...148شمارهٔ ۲۲۴: امشب می وصال، پیاپی کشیده‌ام - از ...149شمارهٔ ۲۲۵: آگه از لذت غم تا من دیوانه شدم - ...150شمارهٔ ۲۲۶: از بس که بزم مهر و وفا گرم کرده‌ا ...151شمارهٔ ۲۲۷: از تو ای شمع، من سوخته خرمن سوزم ...152شمارهٔ ۲۲۸: باز آتشی به جان بلاکش فکنده‌ام - ...153شمارهٔ ۲۲۹: وفای وعده گمان از تو بی‌وفا داریم ...154شمارهٔ ۲۳۰: ترا به کام رقیبان شنوده آمده‌ام - ...155شمارهٔ ۲۳۱: چند از کوی تو چون باد نیاسوده روم ...156شمارهٔ ۲۳۲: ز بزمش با چنین خواری،‌ نخواهم زود ...157شمارهٔ ۲۳۳: از خون، پس از هلاک رقم کن به سنگ ...158شمارهٔ ۲۳۴: به بزم دوش چنان بود همزبان با من ...159شمارهٔ ۲۳۵: ز اظهار نیازم برفروزد، از عتاب اس ...160شمارهٔ ۲۳۶: امروز بس که خواریم، در چشم گلعذار ...161شمارهٔ ۲۳۷: درآید هر کجا در جلوه ناز آفتاب من ...162شمارهٔ ۲۳۸: نباشد چاره‌ای درآرزویش غیر جان دا ...163شمارهٔ ۲۳۹: غمزه زنان بر جهانیان گذری کن - قت ...164شمارهٔ ۲۴۰: خیال آشنایی چون کند بیگانه خوی من ...165شمارهٔ ۲۴۱: بر خویش نهد تهمت غمخوارگی من - تا ...166شمارهٔ ۲۴۲: جفای یار، چنان برده اعتبار از من ...167شمارهٔ ۲۴۳: از آه سردم آخر، رنجید یار از من - ...168شمارهٔ ۲۴۴: به راه آرزو خاکم، طریق خاکساری بی ...169شمارهٔ ۲۴۵: ای مایه آزار دل، فکر دل‌زاری بکن ...170شمارهٔ ۲۴۶: چون هجوم آرد محبت، شاد نتوان زیست ...171شمارهٔ ۲۴۷: چنان شد همنشینم چشم مست فتنه‌بار ...172شمارهٔ ۲۴۸: کو بخت کز برآمدن کام دل ازو - گرد ...173شمارهٔ ۲۴۹: تا کس نیاورد سخنی بر زبان ز تو - ...174شمارهٔ ۲۵۰: تا نیاید به میان حرف نهان من و تو ...175شمارهٔ ۲۵۱: دلم خوش است به نومیدی عنایت تو - ...176شمارهٔ ۲۵۲: از بس که کرده‌ام گله هر جا ز خوی ...177شمارهٔ ۲۵۳: نمی‌بیند به سویم چون روم تنها به ...178شمارهٔ ۲۵۴: کنم چو یاد ز بیگانه‌آشنایی تو - ی ...179شمارهٔ ۲۵۵: با آنکه آزموده ترا دردمند تو - هر ...180شمارهٔ ۲۵۶: با آنکه نیست آگهی‌ام در جهان ز تو ...181شمارهٔ ۲۵۷: گریزم از تو دم خشمگین رسیدن تو - ...182شمارهٔ ۲۵۸: از بیم خوی تند تو، گاه عتاب تو - ...183شمارهٔ ۲۵۹: دل کیست، خراب صحبت تو - سرمست می ...184شمارهٔ ۲۶۰: خوش آنکه رنجه گر شده باشم ز خوی ت ...185شمارهٔ ۲۶۱: ای عالمی در خاک و خون، از غمزه خو ...186شمارهٔ ۲۶۲: همچو غبار اگر شوم، در ره آرزوی تو ...187شمارهٔ ۲۶۳: می‌نمایم خویش را وارسته از سودای ...188شمارهٔ ۲۶۴: دلم ز بس که جفا دیده و وفا کرده - ...189شمارهٔ ۲۶۵: آنکه از پرسش یار است حجاب‌آلوده - ...190شمارهٔ ۲۶۶: زاهدا،‌ به ز تو آن رند شراب‌آلوده ...191شمارهٔ ۲۶۷: دل و دیده را نباشد،‌ چه نهان چه آ ...192شمارهٔ ۲۶۸: نادیده مرا چون کند آن نور دو دیده ...193شمارهٔ ۲۶۹: من بی‌خبر از خویش و دل از کار فتا ...194شمارهٔ ۲۷۰: کاروان رفته و تنها من بی‌دل مانده ...195شمارهٔ ۲۷۱: به من که مست خرابم شراب ناب مده - ...196شمارهٔ ۲۷۲: ای جان تلخکام، خراب از چه باده‌ای ...197شمارهٔ ۲۷۳: ز من ای غیر در رشکی، دلت شاد است ...198شمارهٔ ۲۷۴: خواست گوید سخنی، دید زمانی در پی ...199شمارهٔ ۲۷۵: خوش آنکه بیخودم از نشاهٔ نیاز کنی ...200شمارهٔ ۲۷۶: ای غیر، خواهش دل آسوده می‌کنی - ع ...201شمارهٔ ۲۷۷: دلا ز سرو قدان برگرفتن نظر اولی - ...202شمارهٔ ۲۷۸: امشب دگر کجایی و دلجوی کیستی - در ...203شمارهٔ ۲۷۹: دلا چنین مگر از منع یار می‌گذری - ...204شمارهٔ ۲۸۰: گشوده لب به حدیث ترحم‌آمیزی - ربو ...205شمارهٔ ۲۸۱: قصدم به غمزه ستم‌انگیز می‌کنی - ه ...206شمارهٔ ۲۸۲: هرگز نظری سوی من از ناز نکردی - ک ...207شمارهٔ ۲۸۳: خوشا صلحی که شرم‌آلوده از آزار من ...208شمارهٔ ۲۸۴: خلقی به سر ره که خرامان بدر آیی - ...209شمارهٔ ۲۸۵: زود از بزم تو برخیزم چو یار من شو ...210شمارهٔ ۲۸۶: من و آرزوی بزمی که ز حال من بپرسی ...211شمارهٔ ۲۸۷: ای خوش آن کز انتظارم گر خبر می‌دا ...212شمارهٔ ۲۸۸: بعد از نگاه گرم، تبسم نمی‌کنی - م ...213شمارهٔ ۲۸۹: بس که از ما بهر غیر ای بی‌وفا رنج ...214شمارهٔ ۲۹۰: به بالین من در تب غم نیایی - وگر ...215شمارهٔ ۲۹۱: آراستی صف مژه، راه که می‌زنی - لش ...216شمارهٔ ۲۹۲: می‌رسی قاصد و دل را به تپیدن داری ...217شمارهٔ ۲۹۳: ز عشوه بس که مرا بی‌قرار خود کردی ...218شمارهٔ ۲۹۴: دلا بیا که برآریم سر به شیدایی - ...219شمارهٔ ۲۹۵: زان مژه غیر خدنگ بلا ندهی - دامن ...220شمارهٔ ۲۹۶: دل به تو بستم و ترک جفا ندهی - جا ...221شمارهٔ ۲۹۷: دگر دل ربود از کفم دلربایی - مه ب ...222شمارهٔ ۲۹۸: شب مژده وصال شنیدم، نیامدی - بسیا ...223شمارهٔ ۲۹۹: ای قاصد فرخنده، ز اغیار نهانی - خ ...224شمارهٔ ۳۰۰: رها ای شهسوار از کف عنان بارگی کر ...225شمارهٔ ۳۰۱: چنین به اهل وفا خشمگین چرا شده‌ای ...226شمارهٔ ۳۰۲: از فریب وعده‌ای بازم شکیبا کرده‌ا ...227شمارهٔ ۳۰۳: دی شدی مست می ناب و خرابم کردی - ...228شمارهٔ ۳۰۴: همانا در میان با غیر، حرف قتل من ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ