به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

میلی مهشدی هروی

میلی مهشدی هرویغزل هاشمارهٔ ۶۷: نه شبنم بر زمین از یاسمین ریخت - که پیشت آبرویش بر زمین ریخت

1600عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نه شبنم بر زمین از یاسمین ریخت
که پیشت آبرویش بر زمین ریخت
نهادم آستین بر دامن چشم
مرا چون شیشه خون از آستین ریخت
به قصد کشتنم، در ساغر چشم
نگاه خشمگینش زهر کین ریخت
چو زلفت آستین بر عنبر افشاند
رخت در دامن گل، مشک چین ریخت
به بزم آرزو، چون شمع، میلی
سرشک گرم زآه آتشین ریخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۶: امشب که گوشه اجلم منزل آمده‌ست - د ...2شمارهٔ ۶۷: نه شبنم بر زمین از یاسمین ریخت - ک ...3شمارهٔ ۶۸: گویم چو حال خود به تو، تغییر حال چ ...4شمارهٔ ۶۹: رقیب بهر چه پیدا به رهگذار نیست - ...5شمارهٔ ۷۰: ترا با کسی هوای همدمی نیست - پری ر ...6شمارهٔ ۷۱: کجا نظر به من آن شوخ خشمگین نظر ان ...7شمارهٔ ۷۲: چمن کز گل و غنچه بویی نداشت - سرو ...8شمارهٔ ۷۳: گلگون قبای من که بر ابرش برآمده‌ست ...9شمارهٔ ۷۴: هر لحظه دلم شکوه ز بدخوی دگر داشت ...10شمارهٔ ۷۵: پروانه گر ز خلق نهان درد و داغ داش ...11شمارهٔ ۷۶: چو دل فتاد ز پا، غمزه‌‌اش ز کین بر ...12شمارهٔ ۷۷: گذشت دور گل و یار سوی باغ نرفت - ک ...13شمارهٔ ۷۸: در پهلوی اغیار به هر سو نظری داشت ...14شمارهٔ ۷۹: حیا گر ز عاشق به غایت خوش است - ول ...15شمارهٔ ۸۰: بر سر مژگان هجوم اشک گلگون من است ...16شمارهٔ ۸۱: ای دل اندر آتش غم، آه دردآلود چیست ...17شمارهٔ ۸۲: ‌بگشا کمند زلف که دل دردمند توست - ...18شمارهٔ ۸۳: گر یار به سوی دیگران رفت - سوی دگر ...19شمارهٔ ۸۴: به خون من چه گواهی دهی ز روی ارادت ...20شمارهٔ ۸۵: زپا فتاده‌ام و سر بر آستانه اوست - ...21شمارهٔ ۸۶: حرفی که از کسی نشنیدی، پیام ماست - ...22شمارهٔ ۸۷: نداری غم،‌ دلم گر از تو ناخشنود می ...23شمارهٔ ۸۸: عشّاق که ترک ره دلدار گرفتند - از ...24شمارهٔ ۸۹: چو یار از من رمید، آرام جان من که ...25شمارهٔ ۹۰: کو بخت آنکه یار شکایت ز من کند - چ ...26شمارهٔ ۹۱: دوش در بزم که لبهایت شراب‌آلوده بو ...27شمارهٔ ۹۲: رازم فسانه از نگه عاشقانه شد - بیه ...28شمارهٔ ۹۳: چو مرا به بزم بیند، زمیان کنار گیر ...29شمارهٔ ۹۴: شب، خواب پی به حال خرابم نمی‌برد - ...30شمارهٔ ۹۵: ز بس که شوق مرا برقرار نگذارد - نش ...31شمارهٔ ۹۶: زان جفاپیشه، کسانی‌که خبر می‌آرند ...32شمارهٔ ۹۷: افغان که مرا همنفسان وانگذارند - ی ...33شمارهٔ ۹۸: بس که قاصد را بیازارد چو نام من بر ...34شمارهٔ ۹۹: تلخکام غم او،‌ درد و دوا نشناسد - ...35شمارهٔ ۱۰۰: شب شوق بزم او رگ جانم گرفته بود - ...36شمارهٔ ۱۰۱: خوبان در آزمودن ما صد جفا کنند - ...37شمارهٔ ۱۰۲: نیم بسمل شدم از غمزه خودکامی چند ...38شمارهٔ ۱۰۳: چند یارب غم دل در پی جان خواهد بو ...39شمارهٔ ۱۰۴: گر چنین خون دل از دیده دمادم گذرد ...40شمارهٔ ۱۰۵: دعای عمر به این صید مبتلا چه کند ...41شمارهٔ ۱۰۶: بس که در خاطر قرار بی‌وفایی می‌ده ...42شمارهٔ ۱۰۷: مستی از لعل شراب آلود او معلوم شد ...43شمارهٔ ۱۰۸: لبت در خنده با من، وز نگاهت جنگ م ...44شمارهٔ ۱۰۹: نا کرده کار دلبر من دل به کین نها ...45شمارهٔ ۱۱۰: چون دیدی‌ام، نظر به زمین دوختن چه ...46شمارهٔ ۱۱۱: آن جفا پیشه که آیین وفا نشناسد - ...47شمارهٔ ۱۱۲: دوش ازان شعله که در جان من سوخته ...48شمارهٔ ۱۱۳: جفا کشی که ز بزم تو خوار برخیزد - ...49شمارهٔ ۱۱۴: ز جراحت تو ذوقی دل بی‌قرار دارد - ...50شمارهٔ ۱۱۵: هر دشمنیی که بخت بد کرد - عشق تو ...51شمارهٔ ۱۱۶: آن نیست که دل به جا نشیند - تا سر ...52شمارهٔ ۱۱۷: چو همرهی به من آن سرو خوشخرام کند ...53شمارهٔ ۱۱۸: بس که خواهد به من آن عربده‌گر ننش ...54شمارهٔ ۱۱۹: سرگران دوش گذشتن زمن زار چه بود - ...55شمارهٔ ۱۲۰: دل به جان شب همه شب ز آه و فغانم ...56شمارهٔ ۱۲۱: ز بس کان سست پیمان در حق من بدگما ...57شمارهٔ ۱۲۲: تا دمی دامان وصلش دست شوقم سر دهد ...58شمارهٔ ۱۲۳: چون شدم بسمل، به دستم دامن قاتل ن ...59شمارهٔ ۱۲۴: چنان ز بیم رقیبان نظر به ره دارد ...60شمارهٔ ۱۲۵: زان زهر چشم، بس که دلم تلخکام شد ...61شمارهٔ ۱۲۶: ز نیازمندی من،‌ گرش احتراز باشد - ...62شمارهٔ ۱۲۷: بس که در دل کار، پیکان خدنگ یار ک ...63شمارهٔ ۱۲۸: باز مژگان ترم نوباوه خوناب کرد - ...64شمارهٔ ۱۲۹: آنها که عتاب از لب خندان تو یابند ...65شمارهٔ ۱۳۰: کامی ز لب لعل تو دیدن نگذارند - ی ...66شمارهٔ ۱۳۱: پاره سازد غم تو رشته تدبیر امید - ...67شمارهٔ ۱۳۲: بی‌رحم من از من سفر خویش نهان کرد ...68شمارهٔ ۱۳۳: دلم به غمزه آن شوخ دلربا چه کند - ...69شمارهٔ ۱۳۴: بعد عمری که دمی یار من زار شود - ...70شمارهٔ ۱۳۵: زلفت زبان طعنه به بخت نگون کشید - ...71شمارهٔ ۱۳۶: هر طرف از گرد حی با آه و واویلی ن ...72شمارهٔ ۱۳۷: چو سرو قد تو از می به پیچ و تاب د ...73شمارهٔ ۱۳۸: زلف پر چین پی صیدم چو پراکنده کند ...74شمارهٔ ۱۳۹: سخن آن مست کجا با من مدهوش کند - ...75شمارهٔ ۱۴۰: باز دل چشم هوس در پی داغی دارد - ...76شمارهٔ ۱۴۱: اول عشق است، جای بی‌وفاییها نبود ...77شمارهٔ ۱۴۲: ندانم پیش قاصد، حرف خودکامم چه خو ...78شمارهٔ ۱۴۳: از نخل او امید نوا داشتم، نشد - ب ...79شمارهٔ ۱۴۴: دل چون ز بی‌وفایی او یاد می‌کند - ...80شمارهٔ ۱۴۵: او درین نظاره کز تن جان محزون می‌ ...81شمارهٔ ۱۴۶: از مستی شب، زلف تو بی‌تاب نماید - ...82شمارهٔ ۱۴۷: بار غم سنگین‌دلان بر جان غم‌فرسا ...83شمارهٔ ۱۴۸: جان به حسرت دادم و آزار دل بر جا ...84شمارهٔ ۱۴۹: با آنکه ز مستی خبر از خویش ندارد ...85شمارهٔ ۱۵۰: نشان من چو بتان از ستیز می‌جویند ...86شمارهٔ ۱۵۱: تا فاش شود راز دلم، بی‌خبری چند - ...87شمارهٔ ۱۵۲: بشارت باد رندان را که ایام فراغ آ ...88شمارهٔ ۱۵۳: دل چون ز پی سلامت افتاد - در سلسل ...89شمارهٔ ۱۵۴: ... اهی چنین باشد - ... اهی چنین ...90شمارهٔ ۱۵۵: کدام شاه چنین کینه‌خواه می‌آید - ...91شمارهٔ ۱۵۶: داد ازان دم که با دل ناشاد - من ک ...92شمارهٔ ۱۵۷: گل خون بر سر خار مژه‌ام تیز آمد - ...93شمارهٔ ۱۵۸: دل چشم به راه یار ننهاد - بر وعده ...94شمارهٔ ۱۵۹: ز مجلس دوست رفت و دشمن آمد - دلا ...95شمارهٔ ۱۶۰: سخنم را چو به بزم تو سری بگشایند ...96شمارهٔ ۱۶۱: آن‌چنان بدگمان که بود، نماند - در ...97شمارهٔ ۱۶۲: بیمار غم از مردن، اندیشه بسی دارد ...98شمارهٔ ۱۶۳: هر طرف از تو دل سوخته داغی دارد - ...99شمارهٔ ۱۶۴: جان فدای تو بوالهوس نکند - کار پر ...100شمارهٔ ۱۶۵: دمی عاشق ندید او را، وگر دید - به ...101شمارهٔ ۱۶۶: آن پری چون زلف در پا می‌کشد - خلق ...102شمارهٔ ۱۶۷: سر ره چشم او بر دل نگیرد - که صیا ...103شمارهٔ ۱۶۸: در عشق ز جان و تن که گوید؟ - وز م ...104شمارهٔ ۱۶۹: از بس که دایم بی‌گنه آزرده‌ام از ...105شمارهٔ ۱۷۰: حیف خوبان کاین‌چنین میخواره و هر ...106شمارهٔ ۱۷۱: با او سخنی ز من که گوید؟ - از همچ ...107شمارهٔ ۱۷۲: خدنگ تو چون ره به خون می‌برد - مر ...108شمارهٔ ۱۷۳: بر یاد قدّ او چو می تاب می‌دهند - ...109شمارهٔ ۱۷۴: عنان چو از پی صید زبون بگرداند - ...110شمارهٔ ۱۷۵: باز آمد و ز عربده شرمنده رنگ بود ...111شمارهٔ ۱۷۶: چندان شب غم آه دل تنگ برآورد - کآ ...112شمارهٔ ۱۷۷: شرح الم دوری، در خامه نمی‌گنجد - ...113شمارهٔ ۱۷۸: آن شهسوار هرگه بر بادپا برآید - ب ...114شمارهٔ ۱۷۹: قاصد کز تو به ما نامه نامی آورد - ...115شمارهٔ ۱۸۰: صف شکن ترک مرا بر سر مرکب نگرید - ...116شمارهٔ ۱۸۱: سر مست آرزو را، رسم ادب نباشد - گ ...117شمارهٔ ۱۸۲: ره غلط کرده خیالش به دل ریش آمد - ...118شمارهٔ ۱۸۳: دل من چون مرغ بسمل، دمی آرمیده با ...119شمارهٔ ۱۸۴: با هرکه ستم پیشه من در سخن آید - ...120شمارهٔ ۱۸۵: از جا دلم به جلوه حیرت‌فزا مبر - ...121شمارهٔ ۱۸۶: ای که داری هوس عشق، کم عشرت گیر - ...122شمارهٔ ۱۸۷: گر بشنوم که سوی رقیبان روی گر - ج ...123شمارهٔ ۱۸۸: با آنکه هر زمان شوم از غصه زارتر ...124شمارهٔ ۱۸۹: به اجل، کار دل زار مرا وا مگذار - ...125شمارهٔ ۱۹۰: جان نداده‌ست برت عاشق بیمار هنوز ...126شمارهٔ ۱۹۱: ای چشم تو همچو فتنه خونریز - چون ...127شمارهٔ ۱۹۲: بیا و تازه خدنگی برین خراب انداز ...128شمارهٔ ۱۹۳: صحرای دل ز آتش می شد حجاب سوز - ز ...129شمارهٔ ۱۹۴: جان رفت و سینه تیر غمت را نشان هن ...130شمارهٔ ۱۹۵: حاصل ما از نوید وصل، پیغام است و ...131شمارهٔ ۱۹۶: شوم از مدعی خوشدل، چو بینم از تو ...132شمارهٔ ۱۹۷: چون شمع درآ سرزده و بزم نشین باش ...133شمارهٔ ۱۹۸: درین غمم که مباد از نگاه دم بدمش ...134شمارهٔ ۱۹۹: چنان رفتم من بی‌اعتبار از خاطر شا ...135شمارهٔ ۲۰۰: ای خوش آن صید که آسوده ز جان دادن ...136شمارهٔ ۲۰۱: هر لحظه مرا ذوق محبّت برد از هوش ...137شمارهٔ ۲۰۲: از شکر خنده آن گل به من افتاد آتش ...138شمارهٔ ۲۰۳: مردم و جان به غم یار نهانی مشتاق ...139شمارهٔ ۲۰۴: آتش به دل افروختن من شده نزدیک - ...140شمارهٔ ۲۰۵: ز نومیدی وعده افسرده بودم - گر ام ...141شمارهٔ ۲۰۶: ز ضعف، دست به دیوار داده آمده‌ام ...142شمارهٔ ۲۰۷: حرفی به تو از بیم سخنساز نگویم - ...143شمارهٔ ۲۰۸: به خون چهره می‌شویم و می‌روم - دع ...144شمارهٔ ۲۰۹: ز من در شکوه آن شوخ بلا بوده‌ست، ...145شمارهٔ ۲۱۰: به وقت صلح چو در شکوه پیش یار شدم ...146شمارهٔ ۲۱۱: قربان نگه کردن پنهان تو گردم - گر ...147شمارهٔ ۲۱۲: رفتم کز التفات تو کامی نداشتم - د ...148شمارهٔ ۲۱۳: گرم آمدم سوی تو و افسرده می‌روم - ...149شمارهٔ ۲۱۴: ز من غافل چو گردد از غرور حسن، بد ...150شمارهٔ ۲۱۵: بس که هر لحظه فریبی به زبان دگرم ...151شمارهٔ ۲۱۶: شب به مستی گله چندان ز عتابش کردم ...152شمارهٔ ۲۱۷: از آستان او گله آلود می‌روم - با ...153شمارهٔ ۲۱۸: ترسم گر از محبّت خویشش خبر کنم - ...154شمارهٔ ۲۱۹: دوش مستی را هم‌آغوش جنون می‌ساختم ...155شمارهٔ ۲۲۰: آن رفت که وصلت به دعا می‌طلبیدم - ...156شمارهٔ ۲۲۱: چون نظر در خواب بر خورشید رخسارش ...157شمارهٔ ۲۲۲: هلاک جان خود زان غمزه خونخوار فهم ...158شمارهٔ ۲۲۳: گر از نوروز، نوشد ماتمم،‌ خاطر مج ...159شمارهٔ ۲۲۴: امشب می وصال، پیاپی کشیده‌ام - از ...160شمارهٔ ۲۲۵: آگه از لذت غم تا من دیوانه شدم - ...161شمارهٔ ۲۲۶: از بس که بزم مهر و وفا گرم کرده‌ا ...162شمارهٔ ۲۲۷: از تو ای شمع، من سوخته خرمن سوزم ...163شمارهٔ ۲۲۸: باز آتشی به جان بلاکش فکنده‌ام - ...164شمارهٔ ۲۲۹: وفای وعده گمان از تو بی‌وفا داریم ...165شمارهٔ ۲۳۰: ترا به کام رقیبان شنوده آمده‌ام - ...166شمارهٔ ۲۳۱: چند از کوی تو چون باد نیاسوده روم ...167شمارهٔ ۲۳۲: ز بزمش با چنین خواری،‌ نخواهم زود ...168شمارهٔ ۲۳۳: از خون، پس از هلاک رقم کن به سنگ ...169شمارهٔ ۲۳۴: به بزم دوش چنان بود همزبان با من ...170شمارهٔ ۲۳۵: ز اظهار نیازم برفروزد، از عتاب اس ...171شمارهٔ ۲۳۶: امروز بس که خواریم، در چشم گلعذار ...172شمارهٔ ۲۳۷: درآید هر کجا در جلوه ناز آفتاب من ...173شمارهٔ ۲۳۸: نباشد چاره‌ای درآرزویش غیر جان دا ...174شمارهٔ ۲۳۹: غمزه زنان بر جهانیان گذری کن - قت ...175شمارهٔ ۲۴۰: خیال آشنایی چون کند بیگانه خوی من ...176شمارهٔ ۲۴۱: بر خویش نهد تهمت غمخوارگی من - تا ...177شمارهٔ ۲۴۲: جفای یار، چنان برده اعتبار از من ...178شمارهٔ ۲۴۳: از آه سردم آخر، رنجید یار از من - ...179شمارهٔ ۲۴۴: به راه آرزو خاکم، طریق خاکساری بی ...180شمارهٔ ۲۴۵: ای مایه آزار دل، فکر دل‌زاری بکن ...181شمارهٔ ۲۴۶: چون هجوم آرد محبت، شاد نتوان زیست ...182شمارهٔ ۲۴۷: چنان شد همنشینم چشم مست فتنه‌بار ...183شمارهٔ ۲۴۸: کو بخت کز برآمدن کام دل ازو - گرد ...184شمارهٔ ۲۴۹: تا کس نیاورد سخنی بر زبان ز تو - ...185شمارهٔ ۲۵۰: تا نیاید به میان حرف نهان من و تو ...186شمارهٔ ۲۵۱: دلم خوش است به نومیدی عنایت تو - ...187شمارهٔ ۲۵۲: از بس که کرده‌ام گله هر جا ز خوی ...188شمارهٔ ۲۵۳: نمی‌بیند به سویم چون روم تنها به ...189شمارهٔ ۲۵۴: کنم چو یاد ز بیگانه‌آشنایی تو - ی ...190شمارهٔ ۲۵۵: با آنکه آزموده ترا دردمند تو - هر ...191شمارهٔ ۲۵۶: با آنکه نیست آگهی‌ام در جهان ز تو ...192شمارهٔ ۲۵۷: گریزم از تو دم خشمگین رسیدن تو - ...193شمارهٔ ۲۵۸: از بیم خوی تند تو، گاه عتاب تو - ...194شمارهٔ ۲۵۹: دل کیست، خراب صحبت تو - سرمست می ...195شمارهٔ ۲۶۰: خوش آنکه رنجه گر شده باشم ز خوی ت ...196شمارهٔ ۲۶۱: ای عالمی در خاک و خون، از غمزه خو ...197شمارهٔ ۲۶۲: همچو غبار اگر شوم، در ره آرزوی تو ...198شمارهٔ ۲۶۳: می‌نمایم خویش را وارسته از سودای ...199شمارهٔ ۲۶۴: دلم ز بس که جفا دیده و وفا کرده - ...200شمارهٔ ۲۶۵: آنکه از پرسش یار است حجاب‌آلوده - ...201شمارهٔ ۲۶۶: زاهدا،‌ به ز تو آن رند شراب‌آلوده ...202شمارهٔ ۲۶۷: دل و دیده را نباشد،‌ چه نهان چه آ ...203شمارهٔ ۲۶۸: نادیده مرا چون کند آن نور دو دیده ...204شمارهٔ ۲۶۹: من بی‌خبر از خویش و دل از کار فتا ...205شمارهٔ ۲۷۰: کاروان رفته و تنها من بی‌دل مانده ...206شمارهٔ ۲۷۱: به من که مست خرابم شراب ناب مده - ...207شمارهٔ ۲۷۲: ای جان تلخکام، خراب از چه باده‌ای ...208شمارهٔ ۲۷۳: ز من ای غیر در رشکی، دلت شاد است ...209شمارهٔ ۲۷۴: خواست گوید سخنی، دید زمانی در پی ...210شمارهٔ ۲۷۵: خوش آنکه بیخودم از نشاهٔ نیاز کنی ...211شمارهٔ ۲۷۶: ای غیر، خواهش دل آسوده می‌کنی - ع ...212شمارهٔ ۲۷۷: دلا ز سرو قدان برگرفتن نظر اولی - ...213شمارهٔ ۲۷۸: امشب دگر کجایی و دلجوی کیستی - در ...214شمارهٔ ۲۷۹: دلا چنین مگر از منع یار می‌گذری - ...215شمارهٔ ۲۸۰: گشوده لب به حدیث ترحم‌آمیزی - ربو ...216شمارهٔ ۲۸۱: قصدم به غمزه ستم‌انگیز می‌کنی - ه ...217شمارهٔ ۲۸۲: هرگز نظری سوی من از ناز نکردی - ک ...218شمارهٔ ۲۸۳: خوشا صلحی که شرم‌آلوده از آزار من ...219شمارهٔ ۲۸۴: خلقی به سر ره که خرامان بدر آیی - ...220شمارهٔ ۲۸۵: زود از بزم تو برخیزم چو یار من شو ...221شمارهٔ ۲۸۶: من و آرزوی بزمی که ز حال من بپرسی ...222شمارهٔ ۲۸۷: ای خوش آن کز انتظارم گر خبر می‌دا ...223شمارهٔ ۲۸۸: بعد از نگاه گرم، تبسم نمی‌کنی - م ...224شمارهٔ ۲۸۹: بس که از ما بهر غیر ای بی‌وفا رنج ...225شمارهٔ ۲۹۰: به بالین من در تب غم نیایی - وگر ...226شمارهٔ ۲۹۱: آراستی صف مژه، راه که می‌زنی - لش ...227شمارهٔ ۲۹۲: می‌رسی قاصد و دل را به تپیدن داری ...228شمارهٔ ۲۹۳: ز عشوه بس که مرا بی‌قرار خود کردی ...229شمارهٔ ۲۹۴: دلا بیا که برآریم سر به شیدایی - ...230شمارهٔ ۲۹۵: زان مژه غیر خدنگ بلا ندهی - دامن ...231شمارهٔ ۲۹۶: دل به تو بستم و ترک جفا ندهی - جا ...232شمارهٔ ۲۹۷: دگر دل ربود از کفم دلربایی - مه ب ...233شمارهٔ ۲۹۸: شب مژده وصال شنیدم، نیامدی - بسیا ...234شمارهٔ ۲۹۹: ای قاصد فرخنده، ز اغیار نهانی - خ ...235شمارهٔ ۳۰۰: رها ای شهسوار از کف عنان بارگی کر ...236شمارهٔ ۳۰۱: چنین به اهل وفا خشمگین چرا شده‌ای ...237شمارهٔ ۳۰۲: از فریب وعده‌ای بازم شکیبا کرده‌ا ...238شمارهٔ ۳۰۳: دی شدی مست می ناب و خرابم کردی - ...239شمارهٔ ۳۰۴: همانا در میان با غیر، حرف قتل من ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ