کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شرمنده‌ام که روی دلی چون نمود و رفت
    صد سرزنیش ز ناکسی من شنود و رفت
    بهر فریب ساده‌ دلان، مست ناز من
    از بزم غیر آمد و خود را نمود و رفت
    شد قحط آرزو به دل زود قانعم
    با آنکه دیر آمد و یک دم نبود و رفت
    تا بار دیگرش نتواند فریب داد
    او را گذاشت غیر که برخاست زود و رفت
    میلی خیال یار به دل ناگهان گذشت
    بازم به دل محبّت دیگر فزود و رفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha