کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دگر باره اش چون رسید این خبر

    بدوراسرون آن شه بد گهر

    که زرتشت از چای گاوان برست

    ابی آنکه بر تنش مویی بخست

    بجان بر بدُش این سخن همچو نیش

    یکی چاره دیگر آورد پیش

    طلب کرد راهی که بد تنگتر

    که دارند اسپان بدان ره گذر

    بفرمود بردند زرتشت را

    فکندند بر راه بر بینوا

    بدان تا بزیر پی اش بسپرند

    چو اسپان بدان جایگه بگذزند

    بدین گونه کان شاه فرمان بداد

    بکردند و لیکن نگشتند شاد

    مرا او را بدان رهگذار گله

    فکندند و کردند و خوار و یله

    از آن صعب جایی زگرمای گرم

    دل شیر مردان شد آنجای نرم

    چو اسپان بدان ره نهادند سر

    یکی مادیان آمد از پیشتر

    بفرمان دادار پرودگار

    بیامد به بالین آن شیر خوار

    باستاد در پیش آن ارجمند

    نیامد ز اسپان مر او را گزند

    تو گفتی هماییست آن مادیان

    همش سایه گستر همش مهربان

    دگر باره چون مادر آگاه شد

    بگیتی چو دیوانه گمراه شد

    بیامد بنزدیک فرزند خویش

    دلش گشته از رنج و تیمار نیش

    بسی شکر کرد از خداوند پاک

    کز اسپان نیامد ورا هیچ باک

    دگر باره بردش سوی خان خویش

    شب و روز لرزید بر جان خویش

    مر او را که یزدان کند رهبری

    چه دانند کردنش دیو و پری

    اگر صد هزاران ز دیو لعین

    بیایند و سازند پیش تو کین

    زنامی که ازکام تو بشنوند

    سراسر ز پیشت هزیمت شوند

    چنین است نام خداوند پاک

    بر آید زنامش بدان را هلاک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha