کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز نیکی دهش یافته کام و نام

    سوی گیتی آمد به دل شاد کام

    همه جادوان آگهی یافتند

    به پیکار زرتشت بشتافتند

    همه نره دیوان ناپاک وار

    ابا لشکر سهمگین بیشمار

    چو دیدند مر فر زرتشت را

    بدندان گرفتند انگشت را

    پس آنگه سر جادوان لعین

    همان مهتر دیو نا پاک دین

    بزرتشت گفتند وستا و زند

    بداری نهفته تو ای ارجمند

    که برما روانست افسوس تو

    همان تنبل و زرق و ناموس تو

    چو نیکو بدانی و آگه شوی

    نیاری بر جادوان جادوی

    ازان بدسکالان چو زرتشت پاک

    شنید این سخن شد لبش خنده ناک

    همانگه یک در ز وستا و زند

    بخواند و بر آورد بانگ بلند

    چو دیوان شنیدند گفتار او

    رمیدند یکسر ز پیکار او

    بزیز زمین جمله پنهان شدند

    همه جادوان زار و لرزان شدند

    یکی بهره مردند بر جایگاه

    دگر بهره گشتند زنهار خواه

    بتوفیق یزدان پروردگار

    بر آورد ازان دیو و جادو دمار

    کرا یاور پشت یزدان بود

    همه ساله با بخت خندان بود

    تو کل به هر کار کن بر خدای

    کز و به نباشد ترا رهنمای

    چو تکیه نه بر کردگار افگنی

    سرو گردن خویشتن بشکنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha