کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

     

    دگر باره زرتشت پاکیزه رای

    بگشتاسب گفت ای جهان کد خدای

    همی خواهم اکنون که دربان تو

    بیاید بر ما بفرمان تو

    مر او را همینجا سیاست نمای

    که تا خود که رفتست اندر سرای

    که بردست آنگونه کالا مرا

    که نزدیک شه کرد رسوا مرا

    اگر راست گوید شود کار راست

    وگر کژ رود اسب تو بی نواست

    بیامد همانگاه دربان شاه

    بدان انجمن در بفرمان شاه

    شهنشه مرو را یکی بیم داد

    که لرزید چو بید لرزد ز باد

    بگفتا بگو پیش من قول راست

    که آن حیله و کار زشت از که خاست

    که رفت اندر آن خانۀ مرد دین

    که تا گشت زان گونه اندوهگین

    که کردست از اینگونه کردار ها

    که برد اندر آن خانه مردار ها

    وگر نه همه اکنون ترا سر زتن

    بیندازم از پیش این انجمن

    چو دربان سخن های شه بشنوید

    بجز راستی هیچ چاره ندید

    بروی اندر افتاد و زنهار خواست

    چو دادند زنهار برپای خواست

    بگفتا که چون بود و چون رفت کار

    ازان فیلسوفان بی زینهار

    مرا نرم کردند و دادند چیز

    پذیرفتکاری بکردند نیز

    نیارستمی قول شان کرد رد

    که بودند نزد تو بس معتمد

    شهنشه چو گفتار او بشنوید

    یقینی بزرتشت و دین بگروید

    زراتشت شکر از خدای جهان

    همیکرد در آشکار و نهان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha