کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

     چو زرتشت از پیش یزدان بناز

    بکام و مراد  دلش گشت باز

    پذیره شدش بهمن امشاسفند

    کجا بود سالار بر گوسفند

    بدو گفت کاین گوسفندان همه

    سپردم بتو هر کجا بد رمه

    بگو تا بر موبدان و ردان

    بدان تا بکوشند و با بخردان

    بنیکو نگه داشتن گوسفند

    که گیتی ازیشان بود سودمند

    بکشتن نیارد کسی گودره

    نه آن گوسفندی که باشد بره

    همان کشتن گوسفند جوان

    کزو سودمندی بود در جهان

    پسنده نباشد بنزد خدای

    کزینگونه بکشد کسی چاری پای

    همیدون نباید باسراف کشت

    بگو این سخن را درست و درشت

    نکو باید این چارپا داشتن

    پس آنگه ازو بهره برداشتن

    زمن چون شنیدی سخن ها پند

    که هستم نگهبان این گوسفند

    همه گوسفند جهان سر بسر

    پذیرفتم از ایزد دادگر

    بدینسان که گفتم ز من در پذیر

    بگو این سخن ها ببرنا و پیر

    ببی زینهاران نشاید سپرد

    نباید که داری تو این کار خرد

    بگفتم یکایک همه کار خویش

    ازان پس تو دانی و دادار خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha