کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل نیست که در کوی تو در خاک نگردد

    جان نیست که از دست غمت چاک نگردد

    ز آیینه رخسار به یک سوفکن آن زلف

    نوری ندهد آینه تا پاک نگردد

    از جان نرود نقش تو تا چرخ نشوید

    وز سر نرود مهر تو تا خاک نگردد

    تا گردش افلاک بود مهر تو ورزم

    آری مگر آن روز که افلاک نگردد

    در دیده نیابد دل و جان من اگرچه

    در بحر محال است که خاشاک نگردد

    خواهد که عنان از دل خلقی بر باید

    باید که چنین بسته فتراک نگردد

    از گوهر عشق آنکه خبردار نباشد

    پیرامن آن بحر خطرناک نگردد

    ناموس جلال ار برود باک نباشد

    نامی نکند رند چو بی باک نگردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha