کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می دهم جان ز پی لعل زمرّد پوشش

    گرچه حاصل نشود کام به سعی و کوشش

    چشم مستش که به هر غمزه بریزد خونی

    گو بخور خون من خسته که بادا نوشش

    تا چه لطف است، در آن شکل و شمایل که شده ست

    دیده حیران و خرد واله و جان مدهوشش

    تو سکون از دل سودازده من مَطَلب

    کاین نه دیگی ست که هرگز بنشیند جوشش

    غمزه اش هر نفسی خون دلم می ریزد

    باز جان می دهدم لعل لب خاموشش

    باچنین صورت زیبا و قد و خد که تراست

    گر ملک پیش تو آید ببری از هوشش

    دیگرش پند کسان جای نگیرد در گوش

    هر که آکنده شد از پنبه غفلت گوشش

    سر که دارم چو به پای تو فدا خواهد شد

    من دلسوخته تا چند کشم بر دوشش

    ای جلال! ار سر زلفش به کف آری روزی

    یک سر موی به ملک دو جهان مفروشش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha