به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای ز چشمان تو در دیده بختم خوابی
وز سر زلف تو در رشته جانم تابی
خنک آن باد که از خاک درت برخیزد
برزند چون بوزد آتش جان را آبی
ای ز نوش لب تو چشمه حیوان جامی
وی ز گلزار رخت روضه رضوان نامی
کی دلی جان ببرد از سر زلف تو چو هست
هر سر موی تو در حلق دلی قلاّبی
دل عشّاق و سر زلف و بناگوش تو هست
کاروانی و شب تیره و خوش مهتابی
پرتو عارض تو از خم ابرویت هست
همچو قندیل فروزان ز خم محرابی
بی تکلّف شب تاریک جهان روز شود
نیم شب گر ز جمال تو در افتد تابی
نیست اسباب وصال تو مهیّا و خوشا
دولتی را که مهیّاست همه اسبابی
ای جلال! اشک ببار از غم اگر دل ریشی
خنک آن ریش که از وی بچکد خونابی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.