به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
سرگذشتی بشنو از من داشتم وقتی دلی
نیک رایی، مقبلی، دانش پرستی، عاقلی
دستگیرم بود همچون عقل در هر حالتی
روشنایی بخش همچون شمع در هر محفلی
از قضا ناگاه دیدم دلبری در رهگذار
راستی را من ندیدم آنچنان آب و گلی
غمزه مستش به شوخی کرد غارت دل ز من
خود نشد جز بی دلی زان دلفریبم حاصلی
او برفت و دل ببرد و من بماندم مستمند
در جهان هرگز کسی دیده ست ازین سان مشکلی
وین زمان عمری ست تا آن دل برفت از پیش من
کو دل من کو دل من وا دل من وا دلی
ای جلال! از دل طمع بردار کاو شد غرق عشق
زان که این دریای بی پایان ندارد ساحلی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.