کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پدید نیست دگر ره دل بلا جویم

    ندانم این دل گم گشته را کجا جویم

    تو گلستانی و من بلبل ثناخوانم

    تو آفتابی و من ذرّه هوا جویم

    مرا که لاف گدایی همی زنم چه عجب

    اگر نواله ای از خوان پادشا جویم

    بیا و گر سر شوریده بایدت سهل است

    مراست وام به گردن ترا رضا جویم

    مرا ز یار جفاکار نیست چشم وفا

    خطاست گر ز جفاپیشگان وفا جویم

    به سعی کام کسی چون نمی شود حاصل

    پس آن بِهْ است که کام خود از خدا جویم

    خیال زلف سیاه تو می پزد دل من

    بلا همی طلبد خاطر بلاجویم

    طبیب درد مرا چون بدید عاجز گشت

    کجاست لعل لبت تا از او دوا جویم

    جلال هر چه بگوید تمام گفته اوست

    نه دزد گفته مردم بسان خواجویم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha