کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق آمد و از سینه من جوش برآورد

    گرد از من دل خسته مدهوش برآورد

    در گوش گرفتم که دگر مهر نورزم

    عشق آمد و این پنبه ام از گوش برآورد

    فریاد که آن غمزه افسونگر جادو

    یک باره مرا از دل و از هوش برآورد

    گشتم به یکی جرعه چنان مست که خمّار

    دوشم ز خرابی به سر دوش برآورد

    شد رونق بازار همه عطرفروشان

    زان غالیه کز طرف بناگوش برآورد

    دانی که برآورد مرا از دل و از هوش؟

    آن سرو کمربند قباپوش برآورد

    تا گشت نبات شکرین تو شکرریز

    بگداخت ز غم قند و شکر جوش برآورد

    سودای سر زلف و لب لعل تو صد شور

    از حلقه رندان قدح نوش برآورد

    تا گفت جلال از لب خاموش تو رمزی

    غلغل ز صف مردم خاموش برآورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha