کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عهد ما مشکن و بر باد مده خاکی چند

    آتشی در زده انگار به خاشاکی چند

    ما چو غنچه همه دل تنگ و تو چون باد صبا

    شادمان می گذری بر سر غمناکی چند

    بکشی از سخن تلخ و به دَم زنده کنی

    درهم آمیخته ای زهری و تریاکی چند

    از وجود من و از عشق جز این بیش نماند

    آتشی چند در آمیخته با خاکی چند

    شهسوارا! بگذر بر صف ما صیدکنان

    تا سری چند ببندیم به فتراکی چند

    ای صبا! بویی از آن غنچه خندان به من آر

    تا به پیراهن جان در فکنم چاکی چند

    چه غم از طعن حسودان که مکدّر نکند

    نظر پاک مرا طعنه ناپاکی چند

    بس کن ای خواجه که ما باک نداریم ز جان

    چندگویی سخن جان بر بی باکی چند

    عشق و تنهایی و غم چند بود صبر جلال

    چه بود زور زبونی بر چالاکی چند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha