کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی روی دل افروزت عمرم به چه کار آید

    با لعل جهان سوزت جان در چه شمار آید

    شد کشتی عمر من در بحر هوایت غرق

    هیهات که آن کشتی روزی به کنار آید

    هم بوی بهار آید از چین سر زلفت

    در باغ سحرگاهان چون باد بهار آید

    آن لحظه که تو برقع از چهره براندازی

    در دیده مشتاقان گل راست چو خار آید

    دل شد ز دیار خود و اکنون به دیاری نیست

    باشد که ز کوی تو روزی به دیار آید

    روزی که نباشم من، از خاک من غمگین

    باشد ورقش خونین هر گل که به بار آید

    بر جان جلال از غم هر لحظه منه باری

    کآن عاشق مسکین هم روزیت به کار آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha