کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کرده بود آن مرد بسیاری گناه

    توبه کرد از شرم، بازآمد به راه

    بار دیگر نفس چون قوت گرفت

    توبه بشکست و پی شهوت گرفت

    مدتی دیگر ز راه افتاده بود

    در همه نوعی گناه افتاده بود

    بعد از آن دردی درآمد در دلش

    وز خجالت کار شد بس مشکلش

    چون به جز بی حاصلی بهره نداشت

    خواست تا توبه کند زهره نداشت

    روز و شب چون قلیه وی بر تابه‌ای

    دل پر آتش داشت در خونابه‌ای

    گر غباری در رهش پیوست بود

    ز آب چشم او همه بنشست بود

    در سحرگه هاتفیش آواز داد

    سازگارش کرد، کارش ساز داد

    گفت می‌گوید خداوند جهان

    چون در اول توبه کردی ای فلان

    عفو کردم، توبه بپذیرفتمت

    می‌توانستم ولی نگرفتمت

    بار دیگر چون شکستی توبه پاک

    دادمت مهل و نگشتم خشم‌ناک

    ور چنانست این زمان ای بی‌خبر

    آرزوی تو که بازآیی دگر

    بازآی آخر که در بگشاده‌ایم

    تو غرامت کرده باز ایستاده‌ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha