کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بود در کاریز بی‌سرمایه‌ای

    عاریت بستد خر از همسایه‌ای

    رفت سوی آسیا و خوش بخفت

    چون بخفت آن مرد حالی خر برفت

    گرگ آن خر را بدرید و بخورد

    روز دیگر بود تاوان خواست مرد

    هر دو تن می‌آمدند از ره دوان

    تا بنزد میر کاریز آن زمان

    قصه پیش میر برگفتند راست

    زو بپرسیدند کین تاوان کراست

    میر گفتا هرک گرگ یک تنه

    سردهد در دشت صحرا گرسنه

    بی شک این تاوان برو باشد درست

    هردو را تاوان ازو بایست جست

    با رب این تاوان چه نیکو می‌کند

    هیچ تاوان نیست هرچ او می‌کند

    بر زنان مصر چون حالت بگشت

    زانک مخلوقی به دیشان برگذشت

    چه عجب باشد که بر دیوانه‌ای

    حالتی تابد ز دولت خانه‌ای

    تا در آن حالت شود بی‌خویش او

    ننگرد هیچ از پس و از پیش او

    جمله زو گوید، بدو گوید همه

    جمله زو جوید، بدو جوید همه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha