کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بود مجنونی عجب در کوه سار

    با پلنگان روز و شب کرده قرار

    گاه گاهش حالتی پیدا شدی

    گم شدی در خود کسی کانجا شدی

    بیست روز آن حالتش برداشتی

    حالت او حال دیگر داشتی

    بیست روز از صبح دم تا وقت شام

    رقص می‌کردی و برگفتی مدام

    هر دو تنهاییم و هیچ انبوه نه

    ای همه شادی و هیچ اندوه نه

    گر بمیرد هر که را با اوست دل

    دل بدو ده دوست دارد دوست دل

    هرک از هستی او دلشاد گشت

    محو از هستی شد و آزاد گشت

    شادی جاوید کن از دوست تو

    تا نگنجد هیچ کل در پوست تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha