کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از نبی در خواست مردی پر نیاز

    تا گزارد بر مصلایی نماز

    خواجه دستوری نداد او را در آن

    گفت ریگ و خاک گرمست این زمان

    روی نه بر خاک گرم و خاک کوی

    زانک هر مجروح را داغست روی

    چون تو می‌بینی جراحت روح را

    داغ نیکوتر بود مجروح را

    تا نیاری داغ دل این جایگاه

    کی توان کردن بسوی تو نگاه

    داغ دل آور که در میدان درد

    اهل دل از داغ بشناسند مرد

    دیگری گفتش که‌ای دارای راه

    دیدهٔ ما شد درین وادی سیاه

    پر سیاست می‌نماید این طریق

    چند فرسنگ است این راه ای رفیق

    گفت ما را هفت وادی در ره است

    چون گذشتی هفت وادی، درگه است

    وا نیامد در جهان زین راه کس

    نیست از فرسنگ آن آگاه کس

    چون نیامد بازکس زین راه دور

    چون دهندت آگهی ای نا صبور

    چون شدند آنجایگه گم سر به سر

    کی خبر بازت دهد از بی‌خبر

    هست وادی طلب آغاز کار

    وادی عشق است از آن پس، بی‌کنار

    پس سیم وادیست آن معرفت

    پس چهارم وادی استغنی صفت

    هست پنجم وادی توحید پاک

    پس ششم وادی حیرت صعب ناک

    هفتمین وادی فقرست و فنا

    بعد ازین روی روش نبود ترا

    درکشش افتی، روش گم گرددت

    گر بود یک قطره قلزم گرددت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha